جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

۲۰ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

زمینه ها و موانع تحقیقاتی در ایران

واقعیت امر اینست که سازمان ها و نهادهای مردم نهاد و غیر دولتی باید ضمن تولید درآمدی نیز داشته باشند تا بتوانند از عهده تعهدات خود برآیند، اما در سازمان های دولتی ، کارمند حقوق ماهانه را د رقبال حضور در اداره و انجام دادن کارهای روزانه دریافت می کند.  بعد دیگر خود دولت است که چگونه و با چه سازوکارها و سیاست هایی می خواهد بخشی از مسئولیت های به عهده گرفته در دهه های گذشته را به بخش خصوصی و مردم نهاد و غیر دولتی واگذار می کند. توانایی نظام آموزشی ما در تربیت و تشویق تحصیل کرده ها برای انجام دادن تحقیق بسیار ضعیف بوده و ناهمگون عمل می کند.  و مردم نیز معمولا اعتقادی به تحقیق و دستاوردهای آن ها ندارند. مردم باور ندارند که یک موسسه تحقیقاتی مردم نهاد و غیر دولتی ، آن هم در امور اجتماعی و فرهنگی می تواند برای مملکت کاری انجام دهد و باری از دوش کشور و مردم بردارد. استنباط مردم اینست که برنامه ریزی و تصمیم گیری در کشور بر پایه مطالعات و تحقیقات علمی و اصولی صورت نمی گیرد. این نگرش عمومی نسبت به تحقیق و مراکز تحقیقاتی ، نیازمند بررسی و نظرسنجی کیفی و عمیق است. تا بتوان در جهت دگرگون سازی افکار عمومی و وجهه نظر های مردم در راستای سیاست و هدف های توسعه فرهنگی ، گام های زیر بنایی داشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۴
اسماعیل شیرعلی


انسان و جامعه در تداوم زندگی خود به دستاوردهای تازه ای مبادرت می ورزند و موجب ساماندهی ، بهزیستی و غنای زندگی فردی و اجتماعی می شوند. عناصر تازه ای که از چنین پویشی پدید می آید، عبارتند از:

1-فرهنگ؛ 2-جامعه پذیری؛ 3-شخصیت؛

فرهنگ در نتیجه تداوم زندگی اجتماعی بوجود می آید، و هیچ جامعه ای نمی تواند بدون فرهنگ باشد. بخشی از این فرهنگ که مادی است، شامل فناوری و آثار تمدنی است و بخش دیگر فرهنگ که نظارت ،کنترل و ارشاد افراد جامعه را عهده دار است در سه سطح، عقاید اجتماعی ، ارزش های اجتماعی ، و  هنجار های اجتماعی قرار می گیرد. در نتیجه یک نظام اجتماعی که بر پایه روابط اجتماعی پایه ریزی شده و افراد درون آن نظام با بر عهده گرفتن نقش های اجتماعی خود در روند جامعه پذیری گام بر می دارند، برای باقی ماندن و حفظ نظام اجتماعی شان باید باورها، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی مربوط به نقش های شان را بپذیرند. این عناصر برگرفته از فرهنگی است که بر پایه همان روابط اجتماعی شکل گرفته است؛ بنابراین افراد در روند جامعه پذیری ، نقش هایی را که فرهنگ آن جامعه به آنان تفویض کرده ، پذیرا شده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۴۴
اسماعیل شیرعلی


اجتماعی شدن یکی از مهم ترین اهداف جوامع بشری است. استقرار افراد جامعه در یک سلسله روابط . مناسبات اجتماعی بهینه و مطلوب و برخاسته از خواست ها و نیازهای آنان ، روند اجتماعی شدن را تسریع می بخشد. یکی از مسائل مهم اجتماعی در تعیین نقش و منزلت اجتماعی افراد جامعه انسانی، جنسیت آن هاست. زنان و مردان با بر عهده گرفتن نقش های اجتماعی مناسب با جنسیت شان می توانند جامعه را در رسیدن به اهدافش کمک کنند، اما در شرایط کنونی جامعه ، دستیابی به چنین شرایطی با موانع و تنگناهایی مواجه است. از آنجا که بیشترین مسئولیت اجتماعی کردن افراد را دو نهاد خانواده و مدرسه بر عهده دارند، شناسایی ساختار ، کارکرد و رویکرد این دو نهاد در شناسایی وضعیت اجتماعی کردن افراد جامعه موثر است. بنابراین ، به اهمیت و تاثیر آموزش  و پرورش پی برد. عناصر تشکیل دهنده یک نظام آموزشی از جمله کتاب های درسی (کتاب فارسی) به سبب تاثیر گذاری بر مخاطب از اهمیت بیشتری برخوردار است.  انسان و جامعه در تداوم زندگی خود به دستاوردهای تازه ای مبادرت می ورزند و موجب ساماندهی ، بهزیستی و غنای زندگی فردی و اجتماعی می شوند. عناصر تازه ای که از چنین پویشی پدید می آید، عبارتند از:

1-فرهنگ؛ 2-جامعه پذیری؛ 3-شخصیت؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۴ ، ۰۸:۵۴
اسماعیل شیرعلی


توسعه اقتصادی اجتماعی ایران، دوران پهلوی اول و دوم

در دوره پادشاهی پهلوی، گروهی بر باوراند که راه  و روش سرمایه داری مناسب ترین نظام برای جامعه و اقتصاد ایران است. بنابراین با طرح همکاری و طلب  مساعدت ها می توان از تجربه جوامع سرمایه داری بهره جست و ساختار اقتصادی ایران را در جهت اقتصاد کالایی و پیشرفته پیش برد. ضعف بنیادی نظریه ها و الگوهای نوسازی و توسعه با رویکرد سرمایه داری در مورد برنامه توسعه ایران را می توان چنین خلاصه کرد:

به ساختارهای بنیادین و شکل دهنده نظام اقتصادی-اجتماعی ایران و چگونگی شکل گیری آن بهای اندکی داده شده است. با ضرورت ها و خواست های جامعه برخوردی غیر واقع بینانه شده است. منابع و امکانات داخلی به درستی ارزیابی نشده است.

الگوهای توسعه و نوسازی بیشتر در جهت منافع ، خواست ها و نیازهای جوامعه سرمایه داری غرب شکل گرفته است. مدیریت سیاسی با قلع و قمع کردن مخالفان سیاسی، قومی و مذهبی توانست به این امر مهم و خواست اقتصاد جهانی دست یابد. تشکیل ارتش منظم و مطیع به این امر کمک شایانی کرد. به طور کلی اقتصاد ایران در این دوره با توجه به زمینه و شرایط داخلی و خارجی تحت تاثیر سه عامل بنیادی یعنی درآمد نفت، دولت مقتدر و سرمایه داران تازه به دوران رسیده، قرار گرفت.نفت توسط شرکت انگلیس ایران استخراج شد. دولت مستبد با مساعدت و حمایت انگلیس روی کار آمد 

سرمایه داری تازه بعد دوران رسیده توسط سرمایه داری پیرامونی پی ریزی شد. اقتصاد ایران پس از گذشت یک دهه از انقلاب  سفید کاملا به صورت یکی از اقمار اقتصاد جهانی در آمد و دروازه های ناگشوده اقتصادی ایران از دورافتاده ترین روستاها تا پایتخت به روی بازار جهانی گشوده شد. بخش های کشاورزی صنعتی و خدماتی دگرگون شده و توسعه وسیع یافتند و روابط و مناسبات سرمایه داری در اعماق جامعه رخنه کرد. افزایش غیر مترقبه درآمد نفت از دهه پنجاه به بعد به مدیریت سیاسی و برنامه های جاه طلبانه صنعتی ، کشاورزی و خدماتی آن قدرت فوق العاده ای بخشید و آهنگ رشد اقتصادی را در سطح بالایی قرار داد. از اواسط دهه پنجاه رشد و توسعه اقتصادی ناموزون، ناهماهنگ و دگرگونی سرسام آور بخش های اقتصادی چهره نامطلوب خود را نشان داد. به این معنا که رشد سریع و ناموزون بخش های اقتصادی ایران ، که بیشتر تحت تاثیر خواست ها ، نیازها و الگوهای اقتصاد جهانی قرار گرفته بود، پس از یک دوره شکوفایی  در برخورد با اولین موانع و نوسانات اقتصاد جهانی آسیب دید و دیوارهای طلائی آن یکی پس از دیگری فرو ریخت و توام با برخی عوامل دیگر زمینه ای برای بروز نارضایتی داخلی فراهم شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۰۸:۰۵
اسماعیل شیرعلی


در طول تاریخ سلطه در دست کسانی بود که دارای قدرت اقتصادی-سیاسی بوده و تسلط بر منابع اقتصادی را در دست داشتند.در میان گروه های اجتماعی نیز قشر بندی و ستیز جهت کسب قدرت به همین منوال است. قدرت اقتصادی و سیاسی هم در درون و هم در میان گروه های اجتماعی و در جامعه وجود دارد. و از تعاملات و برخوردهای گروه های اجتماعی است که تحولات اجتماعی شکل می گیرد و تفکیک نظام مندی میان گروه های اجتماعی صورت می بندد. بنابراین از آنجا که ریشه این طبقه بندی بر مبنای قدرت است، پس داشتن یا نداشتن قدرت اقتصادی- سیاسی در جامعه منجر به شکل گیری گروه های قومی می شود. صاحبان قدرت خواهان حفظ وضعیت موجود هستند و در مقابل آنان که فاقد قدرت هستند خواهان تغییر شرایط می باشند و این تضاد همواره در جوامع وجود دارد. طیف بندی های موجود در جامعه به ویژه گروه بندی های قومی ناشی از نابرابری‌های اجتماعی در جامعه است، بدین صورت که وقتی روابط، مناسبات در جامعه نابرابر باشد، گروه‌های اقلیت و اکثریت شکل می گیرد. در این میان آنچه که اهمیت دارد این است که با وجود گروه های قومی در جامعه، روند توسعه دچار خدشه نشود و جامعه بتواند به حرکت رو به رشد خود ادامه دهد و نیازها افراد و گروه های مختلف را براورده سازد. در صورتی که روند تحولات در جامعه متوازن و بر مبنای شاخص های توسعه انسانی و شایسته سالاری باشد، جامعه دموکراتیک بوده و عدالت اجتماعی شکل می گیرد. این مساله تنها محدود به جامعه ایران نبوده و در کشورهایی که گروه های قومی متنوعی را در خود جای داده اند نیز با آن روبرو هستند. زیرا نقش گروه های قومی در حفظ تمامیت ارضی کشور، حفظ یکپارچگی و همگرایی نقش بسیار مهم است. در ادبیات جامعه شناختی گروه های قومی در جهان گفتمان های نظری بسیاری شکل گرفته اند تا راه حل های مناسب جهت جلوگیری از بحران های گروه های قومی، واگرایی گروه های قومی و تنش‌هایی موجود در مناطقی که دارای تنوع قومی می باشند ارائه دهند. که با مطالعه این نظریات به دلیل تناقضات ذاتی و ماهوی که میان این کشورها و جامعه ایران وجود دارد، بسیاری از نظریات مطرح شده در این زمینه در بررسی گروه های قومی در جامعه ایران نا کارآمد به نظر می رسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۰۸:۴۴
اسماعیل شیرعلی

وضعیت کنونی جامعه ایران و مشکلات و تنگناهایی که برای گروه های قومی وجود دارد در راستای پاسخ­گویی به پرسش های اساسی پژوهش از دو منظر قابل بررسی است. در ابتدا پرداختن به عامل بنیادین پدید آمدن گروه های قومی و خرده فرهنگ ها در جامعه ایران و هم­چنین تشدید و برقراری روابط و مناسبات نابرابر و ناعادلانه موجود میان گروه های قومی و ارائه پیشنهادات و راه­کارها جهت کاهش نابرابری و بهینه سازی و تعدیل روابط می بایست ارائه نمود.

متغیرهای اثر گذار بر گروه‌های قومی  و اجتماعی تنها بر اساس رنگ، نژاد، جنسیت و...  نیست. بلکه در تمام جوامع می توان به این نکته اشاره داشت که تجمعات انسانی در فرایند تبدیل شدن به جامعه انسانی گروه بندی و طیف بندی هایی در آنها صورت می گیرد. این طیف بندی و گروه بندی ناشی از نیازهایی است که در جامعه وجود دارد. انسان ها در حین زندگی در اجتماع در تعاملات با یکدیگر و روابط و مناسبات اجتماعی قرار می گیرند. برای رفع و برطرف نمودن نیازهای انسانی در جامعه ناگزیر دست به تقسیم کار زده و تقسیم کار منجر به طیف بندی و ایجاد طبقات و گروه های اجتماعی شده است. این گروه بندی بر اساس تقسیم کار مبتنی بر فرمان­دهی و فرمان­بری صورت گرفت بدین ترتیب که جهت دست­یابی به منابع اقتصادی و امکانات مورد نیاز توسط یک گروه قشر بندی و طبقات اجتماعی شکل بندی شد. و این طیف بندی در اشکال مختلف قومی، جنسیتی، سنی، طبقاتی، نژادی، مذهبی و... صورت گرفت. در طول تاریخ سلطه در دست کسانی بود که دارای قدرت اقتصادی-سیاسی بوده و تسلط بر منابع اقتصادی را در دست داشتند .... ادامه دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۰:۴۵
اسماعیل شیرعلی


قشربندی و نابرابری های اجتماعی

جوامع بشری به طیفهای گوناگونی تقسیم میشوند، که بنیان این طبقه‌بندی و وجود تفاوت‌ها مبتنی بر نابرابری است. عدم تعادل و توازن میان نیازها و امکانات در جوامع انسانی منجر به ایجاد این نابرابری‌ها می‌شود. نابرابری موجب ایجاد تضاد و بی عدالتی در جامعه می‌شود. وقتی روابط اجتماعی و مناسبات در جامعه مبتنی بر نابرابری و بی عدالتی باشد، گروه‌های اکثریت و اقلیت در جامعه شکل می‌گیرند. این گروه‌بندی‌های اجتماعی با فطرت انسانی در تعارض است و شکل گیری گرو‌ه‌های مبتنی بر رنگ، طبقه، دین و غیره اشکال گوناگون نابرابری اجتماعی حاصل از داشتن یا عدم داشتن قدرت در جامعه است.

جامعه ایران نیز مانند بسیاری از جوامع دیگر که دارای تنوع و تکثر اقوام می باشند، دارای گروه های قومی متنوع است. ساختار ناموزون جامعه ایران منجر شده تا موانع، مشکلات، مسائل و تنگناهایی برای گروه های قومی در ایران ایجاد شود. نظریه پردازان گوناگون این موانع و تنگناها را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داده اند. اما همواره تلاش شده است تا با توجه به ارکان و عناصر موجود در نظام اجتماعی یعنی، ساختار جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی، مهم ترین موانع و تنگناهای پیش رو در دستیابی به شاخص های توسعه انسانی و تعدیل روابط و مناسبات نا عادلانه میان گروه های اقلیت و اکثریت و همچنین گروه های قومی مورد بررسی قرار گیرد.


ادامه دارد ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۰:۰۴
اسماعیل شیرعلی

روابط و مناسبات اقتصادی-اجتماعی

هر جامعه‌ای به عنوان یک سیستم اجتماعی از ارکان، عناصر و مؤلفه‌هایی خرد و کلان تشکیل شده است. در واقع روند، فرآیند، ساختار، کارکرد و عملکرد هر سیستم اجتماعی به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر چنین عوامل و متغیرهایی شکل گرفته و تکوین یافته است. مهمترین ارکان، عناصر و مؤلفه‌های شکل دهنده یک سیستم اجتماعی عبارت‌اند از: محیط جغرافیایی و اقلیمی، جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی. بنابراین روابط و مناسبات اجتماعی و همچنین تحولات و دگرگونی‌های اجتماعی در هر سیستم اجتماعی از یک سو به ماهیت ساختاری و کارکردی هر کدام از این عوامل و از سوی دیگر به کنش و واکنش همان عوامل با یکدیگر ارتباط دارد. به عبارت دیگر توسعه اقتصادی-اجتماعی و روابط و مناسبات اجتماعی حاکم بر هر جامعه‌ای برخاسته از ماهیت ساختاری و کارکردی ارکان، عناصر و مؤلفه‌های جغرافیایی و اقلیمی، جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن جامعه است.  به این ترتیب، هر قدر این عوامل از ساختار و کارکرد هماهنگ و موزون برخوردار باشند، به همان اندازه جامعه در جهت اهداف گروه‌های اجتماعی، رفع نیازهای افراد جامعه و بهره یابی بهینه از امکانات حرکت خواهد کرد. با توجه به این رویکرد، جامعه ایران به عنوان یک سیستم اجتماعی دارای ارکان، عناصر و مؤلفه‌های ناموزون و ناهمگون جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است و عمده مسایل و مشکلات تاریخی و کنونی آن برخاسته از عملکرد چنین ارکان، عناصر و مؤلفه‌هایی است. عدم توجه به چنین ساختار و عملکردی، ما را نه تنها در تحلیل و تبیین اقتصادی-اجتماعی، برنامه ریزی توسعه و اعمال مدیریت شایسته و بهینه با مشکل مواجه خواهد کرد، بلکه در دست‌یابی به ضرورت‌ها و نیازهای افراد جامعه با موانع و تنگناهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مواجه می‌کند.جامعه ما از یک سو نه تنها دارای محیط زیست، بستر جغرافیایی و اقلیمی ناهمگون و متنوع است، بلکه از تنوع گروه‌های قومی برخوردار است. این دو رکن اساسی و پایدار در جامعه ایران هم می‌توانند زمینه‌ساز ثروت و سرمایه اجتماعی باشند و هم می‌توانند از نظر اعمال مدیریت و توسعه مشکل‌ساز و بحران‌زا باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۰۹:۱۸
اسماعیل شیرعلی

همگرایی فرهنگی

نظریه همگرایی از نظریه ها ی مربوط به فرایند تحول، است که توسط کلارک و همکارانش مطرح شده است. طبق این نظریه، صنعتی شدن نیروی عمده شکل دهنده دنیای امروز است که در راستای آن، جوامع، از برخی جهات به یکدیگر شبیه  می شوند. به عقیده او، «منطق صنعت  گرایی» باعث  می شود توسعه اجتماعی، یک سلسله تغییرات معین در نهادهای اجتماعی را پدید آورد. او فرایندهای اجتماعی و اقتصادی کمک  کننده صنعتی  شدن را نام  می برد:

1. نظام تولید انبوه از الگوهای منظم و منسجمی پیروی  می کنند و دامنه وسیعی از مهارت ها ی فنی و صلاحیت حرفه  ای را طلب و تقسیم کار پیچیده  ای را ایجاد  می کنند.

2. جوامع صنعتی از جوامع قبل از خود بازترند و میزان تحرک اجتماعی عمودی و جانبی در آن‌ها زیاد است که گرایش به سوی برابری فرصت ها  در نظام ها ی آموزشی و شغلی دارند.

3. بخش بزرگ آموزشی برای انتقال مهارت ها  و دانش لازم توسعه  می یابد.

4. این جوامع، کاملا شهرنشین بوده و اکثریت، جمعیت آن‌ها همراه با نظام پیشرفته ارتباطات، در شهرها زندگی  می کنند.

5. توافق عمومی در باب ارزش ها ی فرهنگی، شامل دنیایی  شدن اعتقادات، پذیرش سودمندی علم و تکنولوژی، مخالفت با سنت و پذیرش اصول اخلاق کار وجود دارد.

6. با شبیه  شدن جوامع صنعتی به  هم و وابستگی متقابل اقتصادی آن‌ها، خطر جنگ کاهش  می یابد؛ چراکه جنگ ها  ناشی از تصادمات فرهنگی و یا از اختلافات منافع اقتصادی سرچشمه  می گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۰۸:۲۲
اسماعیل شیرعلی


هنجارهای اجتماعی

به یک الگوی رفتاری گفته می‌شود که روابط و کنش‌های اجتماعی را تنظیم می‌کند؛اکثریت جامعه خود را به آن پایبند می‌دانند و در صورتی که شخصی آن را رعایت نکند؛ جامعه او را مجازات می‌کند.هنجارهای درونی، هنجارهایی هستند که در صورت عدم رعایت آن‌ها؛مجازات رسمی و مشخصی وجود ندارد.هنجارهای بیرونی؛ هنجارهایی هستند که برای اعضای یک جامعه از پیش تعیین گشته است.ترس از مجازات و میل درونی؛ اعضای جامعه را به پیروی از هنجار ترغیب می‌کند.اگر هنجارها در جامعه‌ای ثبات نداشته باشند؛ و یا با برخی نظم‌های دیگر اجتماعی در تضاد و تعارض باشند؛افراد جامعه کم‌تر از هنجارها پیروی خواهند کرد.هنجارها در جوامع مختلف؛ ممکن است متفاوت یا حتی متضاد باشند.بی هنجارها باعث از بین رفتن استحکام نظام اجتماعی می‌شود. انواع دیگر قاعده‌مندی‌های نظام اجتماعی عادت هاو رسم ها هستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۰۱
اسماعیل شیرعلی