جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

۱۷ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

توسعه ، فرآیندی است که زمینه شکوفایی استعدادهای گوناگون انسان را فراهم می سازد و دراین فرآیند با استفاده بهینه از منابع مختلف بستر مناسبی برای رشد ( همه جانبه ) فراهم می آید  و در  نتیجه  ،  افراد جامعه در این فرآیند ، مسیر تکاملی شایسته  خود را می پیمایند و به عبارت دیگر توسعه فرآیند تحول بلند مدت و همه جانبه ( ساختاری و کیفی ) درون یک نظام اجتماعی به نام جامعه است که نیازهای رو به گسترش جامعه را با روش عقلانی تا حدی که امکان دارد برآورده کند و در یک کلام توسعه یعنی گذر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب به شکل همه جانبه .

مراد از همه جانبه توجه به همه ابعاد :

1 بعد اقتصادی: ایجاد ثروت و بهبودی وضع زندگی مادی و توزیع عادلانی امکانات .

2 بعد اجتماعی: برمبنای امکانات بهزیستی ( بهداشت آموزش مسکن اشتغال ) اندازه گیری می شود .

3 بعد سیاسی: که ارزش های همانند حقوق بشر آزادیهای سیاسی را در بر می گیرد .

4 بعد فرهنگی: بر مبنای به رسمیت شناختن این واقعیت است که فرهنگ ها به افراد هویت و ارزش شخصی اعطاء   می کنند .

5 بعد الگوی زندگی کامل که به نظام های محتوایی ، نمادها و باورهایی که با هدف نهایی زندگی  وتاریخ ارتباط هستند ، مربوط می شود .

6 بعد سلامت زیست محیطی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۸:۰۰
اسماعیل شیرعلی

عدالت اجتماعی رکن دیگر توسعه اسلامی

از دیدگاه امام علی (ع) یکی دیگر از اهداف توسعه مساله عدالت است . عدالت به این معنی که همه افراد جامعه از آسایش و رفاه زندگی برخودار باشند و تفاوت ها واختلاف شدی طبقاتی از میان آنان رخت بربندد.

از دیدگاه امام خمینی (ره ) رسیدن به توسعه اقتصادی در کشور کعبه آمال و مقصود نیست و به توسعه مادی تحت سیطره توسعه معنوی اشاره می کند و هدف نهایی را ایجاد شرایط مناسب برای عروج انسان و فراهم نمودن محیط انسان سازی و تقرب به خدا و سیرالی اﷲ است .

حضرت امام تنها راه دست یابی به توسعه را عمل به اسلام و بر پانمودن حکومت اسلامی می داند . بنابراین: توسعه ، فرآیندی است که زمینه شکوفایی استعدادهای گوناگون انسان را فراهم می سازد و دراین فرآیند با استفاده بهینه از منابع مختلف بستر مناسبی برای رشد ( همه جانبه ) فراهم می آید  و در  نتیجه  ،  افراد جامعه در این فرآیند ، مسیر تکاملی شایسته  خود را می پیمایند. به عبارت دیگر توسعه فرآیند تحول بلند مدت و همه جانبه ( ساختاری و کیفی ) درون یک نظام اجتماعی به نام جامعه است که نیازهای رو به گسترش جامعه را با روش عقلانی تا حدی که امکان دارد برآورده کند. در یک کلام توسعه یعنی گذر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب به شکل همه جانبه .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۴:۴۵
اسماعیل شیرعلی

یکی از اهداف مهم  توسعه در اسلام پی ریزی جامعه ای سالم است. اسلام می خواهد که جامعه ای سالم و عاری از هرگونه بیماری پی ریزی کند و برنامه جامعی را برای حفظ بدن از انواع بیماری ها معین کرده و لذا ثروت جامعه را برای حفظ بهداشت عمومی به کار می گیرد.     

    پی ریزی جامعه ای پرهیزگار ،از دیگر اهداف توسعه ای اسلام است.

       جامعه اسلامی باید همزمان با حرکت به سوی توسعه گام های را در مسیر تحکیم ارزش ها و فضایل بردارد و در درون انسان  ها ارزش ها و فضایل را تقویت نماید . به عبارت دیگر ارزش های مادی و معنوی همزمان و هماهنگ در جامعه به وجود آید و این یکی از اهداف بزرگ حکومت اسلامی به شمار می رود .

امام علی ( ع) می فرماید :

خیر دنیا وآخرت در دو خصلت است : ثروتمندی و پرهیزگاری و شر دنیا در دو خصلت است : تنگدستی  و تبهکاری

رابطه توسعه با تقوی

اگر توسعه ، کاری موثر وتلاشی همه جانبه باشد ، در این صورت انسان به انگیزه ای قوی نیاز دارد تا توانایی های درونی خود راکشف و آشکار سازد و آن همانا جانشین و خلیفه خداوند بودن است  و تقوی تنها راه پای بندی وحفظ این مسئولیت است ودرعین  حال عامل سعادتمندی انسان در زندگی است .

  سازندگی،عنصر دیگر توسعه در اسلام به شمار می رود.

ازدیدگاه امام علی (ع)  - عمران آبادانی نیز از اهداف دیگر توسعه است و معتقد است آبادانی وسازندگی کشور باعث عدالت اجتماعی در جامعه خواهد شد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۳
اسماعیل شیرعلی


باید یادآور شد که  عمران  و آبادانی  واژه ای  نزدیک به توسعه است و  در واقع جزء اهداف توسعه محسوب می شود . اما مهم ترین اهداف توسعه :

1 رسیدن به درجه بی نیازی

2 پی ریزی جامعه ای سالم

3 پی ریزی جامعه ای پرهیزگار

4 سازندگی

5- عدالت اجتماعی

1-     رسیدن به درجه بی نیازی  : اسلام جامعه اغنیا و توانگران را پی ریزی نمی کند و برخلاف ادیان تحریف شده و مذاهب فکری وسیاسی دیگر ، وجود یک فقیر را هم نمی پذیرد .

در صورتی که مسیحیت تحریف شده اعتقاد دارد که فقر وتنگدستی جریمه ای است که انسان باید برای مجازات گناهانی که دیگران مرتکب شده اند بپردازد . یعنی فقیر باید فقیر بماند و غنی باید غنی بماند .

در حالی که اسلام  فقر را با اغنیاء در ثروت و بی نیازی برابر می داند و شعار اسلام همین گفتار امام علی (ع) است که می فرماید :

به هرکس که ببخشی ، اسیرش کردی، از هرکس که بی نیاز شوی همتای او گردی .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۴
اسماعیل شیرعلی


درقرآن وسنت برای توسعه ابعاد متعددی وجود دارد .زیرا توسعه فرآیندی چند جانبه است و عرصه انتخاب های ساخت های گسترده  مردم  را  شامل  می شود و افزودن بر آن  ،  بر بهبود میزان  تولید و درآمد شامل  دگرگونی اساسی در ساخت های نهادی اجتماعی اداری که وجهه نظر عمومی مردم است ، دلالت دارد .

1-    سطح زندگی                   تغذیه

                                  لباس و پوشاک

                                  وسایل شخصی

                                مسکن

2   برابری های اقتصادی اجتماعی

3   امنیت

 4 نظافت و بهداشت

5 دارو ودرمان

6 بی سوادی وناآگاهی

7 اشتغال و کار

8 مشارکت عمومی ( تلاش همگانی )

9 نظم وانضباط

10 قانونمندی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۰۸
اسماعیل شیرعلی

تاکنون تعاریف مختلفی در باب توسعه از دیدگاه نظریه پردازان غربی را مورد بررسی قرار گرفته است .در تمامی نظریه های ارائه شده صرفا" جنبه مادی در نظر گرفته شده و دیدگاه یک دیدگاه بشرخواهانه است .در حالی که مقابل این دیدگاه ( مادی ) دیدگاه الهی و این قراردارد که علاوه بر جنبه مادی به جنبه معنوی نیز معتقد است .

از منظر اسلام  توسعه  تنها فرآیند تولید نیست بلکه فرآیند خودکفایی در تولید همراه با عدالت در توزیع است و این یک  فرآیند مادی نیست بلکه فرآیندی انسانی است که هدف آن ، توسعه وپیشرفت فرد در هر زمینه مادی و معنوی است بعبارت دیگر آنچه اسلام در باب توسعه دارد بار مکتبی اخلاقی و انسانی آن  است .  بنابراین توسعه از نظر جوامع  سرمایه­داری  صرفا" رسیدن به سود است .  در حالی  که  در اسلام  توسعه مبتنی بر یکسری ارزش­هاست و هدفی جز به حداکثر رساندن سعادت انسان در تمام زمینه ها از جمله اقتصاد و اخلاق ندارد .در واقع توسعه فقط رفاه و آسایش در این جهان را جستجو نمی کند بلکه رفاه در هر دو جهان را مد نظر دارد و بین این دو هیچ فرقی وجود ندارد .

با توجه به آیات 33 و 34 سوره ابراهیم، اسلام دو اصل را تاکید کرده است :

1-    بهره برداری در حد مطلوب از منابعی که خداوند به انسان و محیط عادی او اعطاء کرده است .

2-    مصرف و توزیع برابر آن ها و گسترش تمام روابط انسانی بر پایه ی حق وعدالت .

پس می توان  گفت در چارچوب اسلامی  توسعه ، هر فعالیت مبتنی بر هدف ها و ارزش ها ، متضمن اطمینان و مشارکت همه جانبه  انسان است و برای به حداکثر رساندن در تمام  جنبه های آن  و ایجاد  قدرت مذهبی انسان ، هدایت شده است . به طوری که بتواند نقش خود را عنوان جانشین خدا بر روی زمین به اجرا درآورده ، توسعه به معنای توسعه اخلاقی ، روحی ، مادی فرد و جامعه است که به حداکثر رفاه اقتصادی و اجتماعی و سعادت نهایی انسان منجر می شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۶:۴۳
اسماعیل شیرعلی

پیتر بائر ، به عنوان یکی دیگر از پیشگامان توسعه آثار فراوانی در باب توسعه و توسعه اقتصادی دارد .آثار وی در برگیرنده انتقادات محکمی درباره موضوعاتی مانند ، شکاف فزاینده اختلافات درآمد میان کشورها و طرز عمل کمکهای خارجی ، جنبه های نظری و عملی برنامه ریزی توسعه است . همچنین در زمینه مسائل مربوط به روش تحقیق در اقتصاد و توسعه اقتصادی اثرات زیادی را به رشته تحریر درآورده است .او تحقیقات خود را با ورود به آسیای جنوب شرقی وآفریقای غربی آغاز کرده بود و با مشاهده مردم بومی مالایا ( مالزی اکنون ) به این نتیجه رسید که فعالیت اقتصادی در بسیاری از شهرها و روستاهای بزرگ، وجود وسایل ارتباطی عالی و رونق  آشکار  زندگی قسمت بزرگی  از جمعیت غیراروپایی تصویر دنیایی کاملا" متفاوت  با مالایای عقب مانده از نظر اقتصادی قرن 19 را ارائه می دهد .

او با مشاهده وضعیت اقتصادی آفریقای غربی و آسیای جنوب شرقی اینکه مناطق عظیمی که در این کشورها زیر کشت محصولات  مختلف بودند  .  اما  قسمتی از  سرمایه لازم  این تاسیسات توسط  شرکت­ های تجاری  اروپایی که منابع مالی سوداگران محلی را تامین می نمودند ودر بعضی موارد حتی زارعان مهاجرانی بودند که فرسنگ­ ها از زادگاه خود دور بودند به این نتیجه رسید  که سوداگران نقش حساسی برعهده داشتند در واقع سوداگران کالاهای مصرفی و مواد اولیه مورد نیاز تولید  را  تامین  نموده  ،  تسهیلات  لازم  را برای عرضه محصولات  پولی  تدارک می دیدند . فعالیت آنان موجبات تشویق سرمایه گذاری و تولید را فراهم می آورد .

جریان این وقایع نشان داد که مفهوم اثر تظاهر یا نمایش بین المللی چندان صحیح نیست .

براساس این  مفهوم  دسترسی به کالاهای مصرفی  ارزان مخصوصا" کالاهای  وارداتی موجب  تاخیر توسعه کشورهای توسعه نیافته می شود .زیرا تمایل به مصرف مردم این کشورها را بالا می برد.

بنابراین از نظر وی تسهیلاتی به عنوان زیر بنا شناخته می شود که درجریان گسترش اقتصاد به وجود می آید واین پندار که یک زیربنای کامل و پر هزینه زمینه لازم برای پیشرفت اقتصادی است واقعیت تاریخی ندارد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۰۸:۱۹
اسماعیل شیرعلی

 دو منبع اصلی نظریه وابستگی :

تفکر نئومارکسیتی که نظریه سرمایه داری انحصاری را مطرح کرد و هدفش این بود که نشان دهد در قرن بیستم یک شکل سلطه از سازمان اجتماعی ایجاد شده است. شرکت های بزرگ که دراواخر قرن نوزدهم به وجود آمده بودند رفته رفته شرکت های کوچک را با خریدن اکثر سهام این شرکت تصاحب کردند و از صحنه رقابت دور کردند. انحصاری شدن  سرمایه نزد آنان رقابت را کنترل کرد .آنها معتقد بودند که  فقط با خروج نظام سرمایه داری جهانی و بازسازی اقتصاد و جامعه براساس نظام سوسیالیستی می توان به توسعه دست یافت .

دومین منبع مکتب وابستگی اقتصادانان انتقادی ورادیکال آمریکای لاتین بودند که به دلیل بی توجهی به روابط طبقاتی توسط چپ­گرایان آمریکای لاتین مورد انتقاد قرار گرفت .آندره گوندرفرانک یکی از کسانی است که دیدگاهی رادیکال نسبت به این نظریه دارد. به عقیده فرانک نسبت دادن توسعه نیافتگی به سنت گرایی یک خطای تاریخی و سیاسی است. او معتقد  بود جامعه دارای ساختار دوگانه ای از بخش های سنتی و مدرن بوده که هریک پویایی خاص خود را دارد. سرمایه داری جهانی  به محض  بوجود آمدن  نظام های اجتماعی اولیه را تخریب یا دگرگون کرد وآنها را به منابع توسعه هر چه بیشتر خود تبدیل نمود .

به زعم وی سازمانهای اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی کشورهای توسعه نیافته  به جای  اینکه اساسا" اصیل یا سنتی باشند تحت تاثیر نفوذ سرمایه داری بوده اند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۴ ، ۰۹:۰۷
اسماعیل شیرعلی


یکی از نظریات ارائه شده مارکسیت  و نئورکسیتی نظریه وابستگی است .

مارکسیم مبنای فلسفی و نظری یک رشته  از  نظریه های نئومارکسیتی را تشکیل می دهد که این نظریه ها مفاهیم مارکسیتی تاریخی را با تعدادی از سنت های انتقادی دیگر ترکیب می کنند.

پیام اساسی مکتب وابستگی این بود  که توسعه اروپا توسعه نیافتگی  فعال دنیای غیر اروپائی را  به دنبال داشت  . از نظریه شناسان وابستگی توسط اروپا  مبتنی برتخریب خارجی بود.

استیلای خشن کنترل مستعمرات و غارت مردمان ، منابع و مازاد جوامع غیراروپایی . حاصل چنین فرآیندهای تاریخی جغرافیایی جهانی جدید بود یعنی جهان  اول  اروپایی  به  عنوان مرکز و جهان سوم غیراروپایی  به  عنوان  پیرامون . بنابراین کشورهای مسلط به رشد اقتصادی خودپایا رسیدند درحالیکه سایر کشورهای زیر سلطه رشدشان صرفا" تحت  تاثیر تغییرات کشورهای مسلط بود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۴:۴۰
اسماعیل شیرعلی

نظریات جامعه شناسان کلاسیک از جمله مارکس در مورد توسعه قابل تأمل است.

نظریات توسعه ای مارکس در دو سطح متفاوت قابل طرح است :

١-    در سطح توسعه سرمایه داری   2- در زمینه توسعه نیافتگی جهان غیر سرمایه داری

از نظر او سرمایه داری صنعتی است که درآن توسعه معنی می یابد . دراین جامعه کارگر سرمایه دار سرمایه داری و سود کار مطرح است .همچنین از نظر او و در جریان جامعه سرمایه داری ، تولید ، مرکزی ترین و مهم ترین امر است که باحضور نیروهای اجتماعی محقق می شود .او درآغاز در پی بیان نحوه توسعه سرمایه داری در کشورهای صنعتی است .از نظر مارکس به دلیل نیاز  به سود  بیشتر و دستیابی مکانیسم های مطمئن استمرار بازار جهانی اهمیت دارد .به اعتقاد وی بورژوازی به یک  بازار دائما"  توسعه  یابنده جهت کالاهایش  نیاز دارد تا  بورژوازی  را به  تکاپو وادارد و بورژوازی   با بهبود سریع همه ابزارهای تولید و با وسایل ارتباطی که دراختیار دارد می تواند کلیه ملل و حتی عقب مانده ترین آن ها  را به عرصه تمدن بکشاند .

بنابرین شیوه  تولید  و روابط تولید به زعم او عامل تغییر در سیستم اجتماعی است ، چون تغییر در ساختار جامعه را  در پی دارد . این تغییر باعث حاکمیت طبقه سرمایه دار  بر شیوه تولید در جهت کسب  سود و بهره کشی  از کارگر را  درپی دارد که  باعث تراکم و انباشت  سرمایه می شود که خود پیشرفت  اقتصادی  را در پی خواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۰۸:۰۳
اسماعیل شیرعلی