جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

۱۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

چند وقت پیش مطلب مفصلى را در خصوص خانواده از اندیشکده یقین خواندم که به خاطر اهمیت، به باز نشر آن اقدام کردم:

 ۱۵ ماه می، روز جهانی #خانواده است. خانواده، مهم‌ترین نهاد انسان‌ساز است به طوری که جامعه‌‌ی مطلوب از دروازه خانواده مطلوب می‌گذرد؛ و خانواده‌ی فروپاشیده، تمدن را فرومی‌پاشاند؛ (گرچه مظاهر و زرق و برق این تمدن چشم همه را گرفته باشد!)


 #بیت_تراز، #کلبه‌_تراز و #خانواده_تراز، خانواده‌ی پنج تن آل عبا هستند. پس یکی از #سنجه_های #تمدن_سازی اسلامی در این است که سال‌روز ازدواج امام علی(ع) و  حضرت فاطمه زهرا(س) را با تشکیل خانواده‌ی تراز که به #تمدن_تراز منتهی می‌شود،به عنوان روز جهانی خانواده به جهان تسری دهیم.


از لحظه انعقاد نطفه تا دوران جنینی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیریِ انسان نخست در خانواده و سپس در اجتماع می‌گذرد. به طور کلی خانواده دارای کارکردهای پنج‌گانه‌ی عشق، نیاز جنسی، تولید مثل، نهاد مابین فرد و جامعه، مودت و رحمت است.


 کدام عشق، #عشق_تراز است؟

جامعه‌ی بدون عشق و عاطفه، جامعه‌ی افسرده‌ست. و جامعه‌ای که مملو از محبت و بخصوص محبت مابین زوجین در آن زیاد باشد، بسیاری از ناملایمات و بیماری‌های روحی-روانی آن خنثی می‌شود. در سبک زندگی ایرانی، عشق و محبت مابین دو جنس مخالف که به ازدواج منتهی شود، مورد غفلت و بی‌توجهی واقع شده است؛ و بسیاری از طلاق‌ها نیز در اثر فقدان عشق است. 


 #رابطه_جنسی_تراز یعنی امکان رفع مطلوب نیاز جنسی چطور محقق می‌شود؟

خانواده، محیط سالم و مُفرح برآوردن نیازهای جنسی است که امروز با کاستی‌ها و نارسایی‌ها و تأخیرهایی مواجه است. تأخیر در ازدواج یعنی تأخیر در دست‌یابی به نیاز جنسی؛ که یا به نوعی دیگر پاسخ داده می‌شود و یا مسکوت می‌ماند که در هر دو حالت اسلام با آن مخالف است. جامعه‌ای که سوء مصرف جنسی دارد، همچون جامعه‌ای‌ست که سوء تغذیه دارد؛ یعنی مریض است. اگر این مشکل در چارچوب خانواده برطرف نشود، دومینووار مشکلات پی‌درپی به دنبال آن عارض می‌شود. حد صریح قران در این خصوص چنین است: «وَلا تَقْرَبُوا الزِّنَا» نه آنکه زنا نکنید، اصلاً به زنا نزدیک نشوید. 


 #تولید_مثل_تراز کدام است؟

 تولید مثل، کارکرد بعدی خانواده است که این نیز با خطرات جدی روبروست. اگر امام خمینی(ره) در اهمیت نقش مادری و همسری می‌فرمود: «از دامان زن، مرد به معراج می‌رود» امروز رویکرد جوامع مدرن در پرورش انسان‌های آزمایشگاهی‌ست به طوری که فرزند‌آوری و تربیت فرزند تراز از خانواده سلب می‌شود!


 اگر یکی از این موارد گم بشود، یا یکی برجسته و مابقی نادیده گرفته شود، مخرب کلیت خانواده خواهد بود.

تاریخ بشر، تاریخ زوجیت است و به معنای بهتر، تبیین تاریخ همسری، تبیین تاریخ بشر است؛ چراکه بشر از لحظه‌ای که پا به عرصه‌ی وجود گذاشته، بدون همسر نبوده است. که البته مطابق آنچه در قوم سدوم رخ داد، فراز و فرودهایی نیز داشته است..  محبت و مسائل جنسی می‌باید هم‌پای هم دیده‌شوند تا میان یک زوج به فرموده‌ی قرآن کریم، در «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (سوره روم - آیه ۲۱) #سکینت رقم بخورد و آنگاه #مودت و #رحمت میان‌شان جعل شود. امروز بشر غربی در اوج مناسبات جنسی قرار دارد، اما محبت و مودت و رحمتی در این مناسبات نیست؛ با برجسته کردن مسائل جنسی در کنار نفی محبت، مودت و رحمت و...تعادل برهم خورده و او بحران محبت و مودت دارد.

 این خطر البته از ما نیز دور نیست. تأخیر در ازدواج (به علت سربازی و مدرک دانشگاهی و اشتغال و...) تشکیل خانواده‌های بی‌ثبات، یا تشکیل خانواده‌هایی که محبت و عشق در آن کمرنگ است، بحران سکینت و محبت و مودت و رحمت مدتی بعد دامنگیر جامعه‌ی ما نیز خواهد شد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۴۴
اسماعیل شیرعلی

این روزها این جمله از کتاب غربزدگی جلال آل احمد چقدر آشناست! و البته چقدر مصداق پیدا کرده است! گویی تاریخ تکرار میشود:

«پیداست که وقتی اختیار اقتصاد و سیاست مملکت رابه دست کمپانیهای خارجی دادی،او میداندکه به تو چه بفروشد و دست کم این رامیداندکه چه چیز را نفروشد. برای اوکه میخواهد فروشنده دائمی کالاهای ساخته خود باشد بهتر اینست که تو هرگز نتوانی از او بی نیازباشی».

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۳۹
اسماعیل شیرعلی

 سرخ‌پوستان از رییس جدید می پرسند : 

آیا زمستان سختی در پیش است؟

 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

رییس جوان قبیله که نمی دانست چه جوابی بدهد می گوید : برای احتیاط بروید هیزم تهیه کنید. سپس به سازمان هواشناسی کشور زنگ می زند :

آقا امسال زمستان سردی در پیش است؟

و پاسخ شنید : اینطور به نظر می آید.

پس رییس دستور می دهد که بیشتر هیزم جمع کنند، و بعد یک بار دیگر به سازمان هواشناسی زنگ می زند :

شما نظر قبلی تان را تأیید می کنید؟

و پاسخ شنید : صد در صد !

رییس دستور می دهد که افراد تمام توانشان را برای جمع آوری هیزم بیشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ می زند : آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیش است؟

و پاسخ شنید : بگذار اینطور بگویم ؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!!!

رییس پرسید : از کجا می دانید؟

و پاسخ شنید :

چون سرخ پوست‌ها دیوانه وار دارند هیزم جمع می‌کنند !!

خیلی وقتها ، ما خودمان مسبب وقایع اطرافمان هستیم! 

حالا بنظر شما دلار و طلا و ماشین و گوشت و مرغ و ... باز هم گران می شود؟؟؟!!!!


خواهش میکنم کمتر هیزم جمع کنید !

  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۳۷
اسماعیل شیرعلی

حالا که قوانین بین المللى براى کشورها از جمله ایران ضمانت اجرایى ندارد به نظر میرسد تنها گزینه مقابله با این بى توجهى و بى نزاکتى جهانى، خروج از ان پى تى و آژانس انرژى اتمى است.

مذاکره کنندگان به امید اروپا فرصت را از دست ندهند! از اروپا کارى ساخته نیست جز دنباله روى کورکورانه از آمریکا. این را نوشتم که در تاریخ بماند.

تاریخ قضاوت سختى از دوران ما خواهد کرد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۰۰
اسماعیل شیرعلی

داشتم وقایع سالهای اخیر را مرور میکردم.فریادها و نگرانی های رهبر عزیز بر آنانی که فکر میکردند باید همه چیز را تجربه کنند بدون اینکه به هزینه این تجربه توجهی کرده باشند. نهیب های رهبر فرزانه کارگر نیافتاد و تجربه ای تلخ در حال وقوع بود. بسیاری از دلسوزان در مجلس از این همه خونسردی و البته بی توجهی دولتمردان و مذاکره کنندگان اشک ریختند و ملتمسانه از آنان خواستند تا در تصویب برجام تجدید نظر کنند اما این سند مهم تنها ظرف مدت چند دقیقه در مجلس شورای اسلامی تصویب می شود! مجلسی که برای تنها یک بند از قانون بودجه ساعتها و حتی روزها وقت صرف میکند، ظرف چند دقیقه سند بین المللی برجام را بدون توجه به تذکرات اساسی و مهم رهبر معظم انقلاب و کمیسیون ویژه برجام به تصویب می رساند!!

اما از سویی دیگر دلسوزان نظام و آنانی که دست خبیث و کثیف آمریکایی ها را در طول این سالها خوانده اند، تنها به تماشا نشستند چون چاره ای نداشتند. چون نمیتوانستند به آن عده خوش بین و به قول رهبر معظم سهل اندیش بفهمانند که چه دارد بر سر کشور و مملکت می آید که البته این خوش بینانه ترین نگاه ممکن و قضاوتی بسیار مثبت در خصوص آنان است چراکه اگر قدری بی انصافی و جسارت در قضاوت در کار باشد، به خیانت در امانت نیز متهم می شوند!

صادقانه بگویم در مقابل سوالات پی در پی دانشجویانم درمانده ام! مانده ام از چه دفاع کنم؟!! از هسته ای که دو دستی تقدیم شد و رفت! یا از تحریم هایی که ماند و حتی بسیاری در فرمی جدید علیه ما وضع شد! و یا از خوش بینی و سهل اندیشی مذاکره کنندگان! اما مطلب دکتر پیمان مولوی را منصفانه دیدم و فارغ از مباحث پیچیده سیاسی و اجتماعی حاکم بر این روزها، اگر بخواهیم شکل اقتصادی موضوع را مطمح نظر قرار دهیم مطالب ایشان که در ذیل بیان می شود، میتواند قدری سامان دهنده مشکلات کشور در شرایط کنونی باشد:
«ترامپ خروج امریکارا از برجام اعلام کرد! همه اقتصاد ایران به گونه ای منتظر این خبر بودند! اما آیا برنامه ای برای روزهای پیش رو داریم؟
هنوز بر همان روشهای قدیمی اصرار داریم ، هنوز در حال و هوایی قدم بر می داریم که ٢٠ سال پیش بوده !
بارها اشاره کرده ام شناخت ما در حوزه تامین مالی، سرمایه گذاری از اقتصاد امروز جهان بسیار ناقص و سطحی است!
همین جمله کافی است تا شناخت نادقیق ما را از مکانیزمهای مالی و اقتصادی جهان نشان دهد:
"با خروج امریکا از برجام اروپا راه خود را جدا خواهد کرد "
از بعد اقتصادی نه اروپا و نه چین هیچکدام نمی توانند فعلا نقش امریکا را در تعاملات خود بی اهمیت بدانند! دلیل ان بسیار روشن است ، تعاملات اتحادیه اروپا و چین با ایالات متحده امریکا بزرگترین تعامل دوجانبه جهانی است! تمام اهرم های مالی بعد از جنگ جهانی دوم بگونه ای طراحی شده است که ایالات متحده را به عنوان صحنه گردان اصلی دراورده است ( البته این امر در حال تضعیف است) .
تمامی سیستم های رتبه بندی اعتباری بین المللی کماکان در ید ایالات متحده امریکاست ، تمامی بانک های پرایم در دنیا مستقیم یا غیر مستقیم سهامداران امریکایی بالقوه ای دارند، صنعت بیمه نیز وضعیت مشابهی دارد!
حتی سیاستمداران اروپایی قدرت اعمال فشار بر بانکها و مراکز مالی را ندارند ! چرا چون نظام اقتصادی در جهان برخلاف انچه ما در ایران تصور میکنیم در دست سیاستمداران نیست بلکه بر عکس است.
چه باید کرد؟ منتظر بمانیم و رشد اقتصادی کشورهای منطقه را ببینیم ؟
باید از امروز شروع کنیم !
📝 اولین کار اعتقاد به توان تمامی نیروهای ایرانیان داخل و خارج از کشور است ! باید از هرزروی نیروی انسانی جلوگیری کنیم! متاسفانه روند خروج نیروهای متعهد و متخصص به خارج از ایران ادامه دارد و این روند باید با ایجاد فضایی مساعد برعکس شود.
📝 دومین،  اقدام که می تواند مفید باشد استفاده از نسلی متفاوت از مدیران در در جایگاه های مدیریتی مبتنی بر شایسته سالاری است به جوانانمان اهمیت بدهیم و آنها را ببینیم.
📝 سومین اقدام ، ایجاد مشوق های بسیار جذاب برای سرمایه گذاران "داخلی" و "خارجی" است ، ما هم اکنون شاهد فشار بسیار بر تولیدکنند گان و کارافرینان داخلی هستیم و با تسهیل گری می توانیم فضا را مساعد و امید را به فضای اقتصادی تزریق کنیم ، این امر میتواند با سیاستهای تشویقی مالیاتی ، کم کردن فشار تامین اجتماعی ، تسهیل شرایط کسب و کار و ... صورت پذیرد.
📝 چهارم، تجدید ساختار اقتصاد ایران است ، تجدید ساختار اقتصاد ایران بدون اجرای موارد فوق روی نخواهد داد، چون کسانی که ایجاد کننده بحران های اقتصادی کنونی هستند  توانایی تجدید ساختار را ندارند و نخواهند داشت.
📝 پنجم، تعریف روابط اقتصادی جدید و تعاملی با کشورها مبتنی بر دانش و نه شعار ، در این بخش ما نیازمند روابط عمومی حرفه ای اقتصادی و فرهنگی ایران در جهانیم ، باید پتانسیل های
ایران عزیز را با کمک تیم های بین المللی قوی در گوش جهان فرو کنیم! باید اقتصاد ایران در تمام جهان حضور داشته باشد، حضوری حرفه ای و متفاوت !
📝 ششم، اموزش اجرایی و تغییر در نظام اموزشی ایران و تبدیل ان به نظام اموزشی اینده محور! این تغییر از مهدکودکها شروع و به دانشگاه ها خواهد رسید، تربیت نسلی که جهان را بشناسد ، اعتماد به نفس داشته باشد و به کشور افتخار کند.
📝 هفتم، اهمیت دادن به خدمات در کشور ، ایران میتواند کشور را مبتنی بر خدمات تولید ناخالص را بسیار افزایش دهد ، باید این فضا اماده شود و همه بدان اعتقاد داشته باشند.
📝 هشتم، حقوق مالکیت معنوی  و اهمیت دادن به آن و ایجاد بستر های حرفه ای و کارا در این حوزه، بستر هایی که خود حافظ منافع باشد و سدی برای ان نباشد و این روند با تسهیل گری روی خواهد داد! چطور می شود ثبت برند تجاری در کشورهای توسعه یافته یک ماهه روی دهد اما در ایران ما این زمان ممکن است به شش ماه برسد.
📝 نهم، اعتقاد به اینکه باید جهان اطراف را خوب ببینیم و رصد کنیم ، مداقه کنیم و چرخ را دوباره نسازیم ، همان کاری که استارت اپ های ایرانی ان را شروع کرده اند.
استاندارهایمان را بالا ببریم و با مشاوران بین المللی  و داخلی مستقل تعامل کنیم هر طور که می توانیم.
📝 دهم، مبارزه باقدرت با فساد ، این امر میتواند خود یکی از بزرگترین تسهیل کننده های رشد اقتصادی ایران باشد.
📝 امید داشتن! امیدوار بودن و امید ساختن!
باید تا دیر نشده شروع کنیم ، ما توانمندی توسعه را داریم ، همین بس که اقتصاد ایران علارغم این همه فشار به زانو درنیامده است!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۳۱
اسماعیل شیرعلی

از منظر دکتر رفیعی آتانی پارادایم یعنی ارزش ها و دانش ها و جهان بینی که یک جامعه علمی دارد و به وسیله آن دانش مسلطی را تولید می کند.

سه پارادایم اصلی روش شناس علوم انسانی:

1اثبات گرایی

2تفسیری

3انتقادی

در واقع روند تکاملی آنها با مسئله استقرا آغاز شد و سعی کردند تولید شدن علم به وسیله  استقرا را تصحیح و تکمیل کنند.

به جایی رسیدند که سنجه علم موفق بودن در عمل شد. حل مسئله مهم شد نه انطباق با واقع.

دموکراسی علمی علم مطرح شد آنچه که جامعه علمی به ان رای داد یعنی مسائل را حل کرد علم خواهد بود. اگر علمی نتوانست مسائل را حل کند کم کم علم رقیبی{علم انقلابی} به وجود می آید و مسائل را به آن ارجاع می دهند تا کم کم آنها را حل کند و جای علم قبلی بنشیند.

وقتی علم ماهیت اجتماعی پیدا کرد و مصنوع جامعه شد پس جامعه شناسی باید آن را توضیح دهد نه منطق. (ر.ک کتاب جامعه شناسی معرفت انتشارات حوزه و دانشگاه نوشته علیزاده)

جامعه هویتی غیر از افراد دارد و مانند فاعل شناسا عمل می کند و علم تولید می کند. پس علم محصول فرایند عقلانی نیست بلکه محصول جامعه شناسان است. تحلیل گفتمان که گفته می شود یعنی مراجعه به فضا و جوی که علم در آن تولید شده. فوکو معتقد است علم محصول قدرت سیاسی است و قدرت سیاسی برای مشروعیت پیدا کردن دانش تولید می کند و به وسیله دانش جامعه را مطیع خود می کند. دانش ها جو قدرت ها را دارند.(ر.ک دانش مشروعیت و قدرت فیرحی که در آن نویسنده فقه کنونی ما را محصول قدرت ها در قرن 8 می داند و به همین خاطر مردم سالاری و نظارت بر حکومت در آن بی معناست. )

اساسا بخش زیادی از علوم به خاطر خواست حکومت ها باقی مانده اند، نظرات دانشمندانی در تاریخ باقی مانده است که به نوعی به حکومت ها متصل بوده اند. البته قدرت در دستگاه فکری فوکو فقط حکومت نیست بلکه هر چه که بتواند اراده خود را به دیگران تحمیل کند و به اصطلاح آتوریته داشته باشد.

از آنجا که در دنیای امروز سرمایه داری مسلط است، پس علم امروز اعم علم اقتصادی است که سنجش آن با منافع اقتصادی داشتن صورت می گیرد. حتی خود این نظریه های اجتماعی بودن علوم در جامعه آلمانی شکل گرفته که به اجتماع خود بیشترین تعصب را دارد پس این نظریه هویت اجتماعی علم نسبت به خود نظریه هم صادق است.

دیلتای و مارکس و دیگران فلاسفه آلمانی
هستند که به واقع هویت اجتماعی دارند.

استاد رفیعی معتقد است که تمامیت خواهی این نظر غلط است ولی می پذیریم که بخشی از علوم اجتماعی تولید می شود و البته بخش دیگری از آن منطقی و عقلانی تولید می شود. اگر به ما ایراد کنند که شما علوم انسانی می خواهید تولید کند که حکومت خود را توجیه کنید و ابقا دهید می گوییم علوم غربی هم برای تسلط و توجیه فرهنگ غرب شکل گرفته است منتها ما برای دفاع از این حکومت بر اساس بهترین... پیش می رویم ولی دیگران فقط برای قدرت در ضمن اینکه انگیزه و فضا برای تولید علوم مساوی اجتماعی و حکومتی باشد منافاتی ندارد که علوم آن منطقی و عقلانی تولید شوند.
   
رویکرد دوم روانشناسانه: خصوصیات درونی فاعل شناسا در تولید علم موثر است و نظریه های علمی یک عالم رنگ و بوی خصوصیت ردی او را دارد. اتفاقا در مکتب حوزوی ما تاکید بر دروسی مثل اخلاق و تربیت برای کنترل خصوصیات منفی موثر مثل تعصب، ترس و که رهزن تولید علم منطقی هستند، می باشد. نقل شده علامه طباطبایی به خاطر این شعر گفتن را رها کرد که شعر و خیال را رهزن علم می دانست.

استاد رفیعی معتقد است اصل تاثیر خصوصیات رواشناسی و اجتماعی در فرایند تولید علم قابل انکار نیست ولی باید با آگاهی از این مطلب آنها را مدیریت کرد و تاثیر خصوصیات منفی را کم کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۲۸
اسماعیل شیرعلی

در رشته کارشناسی ارشد دانش اجتماعی مسلمین، هم مبانی نظری علوم اجتماعی جدید مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و هم تا حد امکان با آراء اجتماعی متفکرین مسلمان و نحوۀ مواجهۀ ایشان با معضلات اجتماعی و دانش‌هایی که در حوزۀ تمدنی اسلام تولید شده‌است، آشنایی صورت می گیرد.
دانشجویان این رشته  با دوره ها و جریانهای فکری جهان اسلام و بسترهای معرفتی اندیشه های اجتماعی مسلمین در مقاطع مختلف، استخراج آثار فلاسفه و دانشمندان و مورخان مخصوصا دانشمندان مسلمان ایران، اصول و مبانی فرهنگی و متافیزیکی نظریه های جامعه شناختی،  سهم متون و نصوص اسلامی در تکوین اندیشه های اجتماعی مسلمین، وضع اجتماعی - فرهنگی کشورهای اسلامی، جامعه شناسی سیاسی و ... آشنا می شوند.
صورت‌بندی «دانش اجتماعی مسلمین» در چاچوب یک رشته تحصیلات تکمیلی در واقع ایده جدیدی است که از سوی اصحاب «نگرش نقادانه به علوم اجتماعی مدرن»، پیش کشیده شده است. در بستر این رشته ضمن حفظ سویه های نقادانه در فضای فلسفه علوم اجتماعی، بر میراثی تأکید می‌شود که می تواند از جهت روش و محتوا «راه جایگزین» در علوم اجتماعی باشد.

🔷🔷 سر فصل کارشناسی ارشد دانش اجتماعی مسلمین و تعداد واحدها :

تعداد کل واحدها: ۳۲ واحد

دروس تخصصی الزامی: ۱۶ واحد

دروس اختیاری: ۱۰ واحد

پایان نامه: ۶ واحد

🔷 دروس اصلی:
🔹 اندیشه‌ی اجتماعی در منابع اسلامی (قرآن، نهج‌البلاغه …)، بررسی و نقد مکاتبات و نظریه های جامعه‌شناسی (۱) و (۲)، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی اسلامی، فلسفه علوم اجتماعی تطبیقی، نظریه های اجتماعی مسلمین (۱) و (۲)

🔷 دروس اختیاری:
🔹 تاریخ فقه سیاسی – اجتماعی در اسلام، تحولات علوم و فلسفه اسلامی، جامعه‌شناسی تاریخی ایران، جامعه‌شناسی دین،جامعه‌شناسی انقلاب اسلامی، جامعه‌شناسی بین فرهنگی، جامعه‌شناسی ملل و نحل اسلامی، جامعه‌شناسی جهاد، جامعه‌شناسی جنبش‌های اسلامی، اسلام در متون غربی، بررسی و نقد جامعه شناسی علم و معرفت، جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی

دانشجویان این رشته می توانند در تمامی گرایش های دکتری جامعه شناسی شرکت نموده و ادامه تحصیل دهند. ضمن اینکه دکترای این رشته در دانشگاه تهران و دانشگاه غیر انتفاعی باقر العلوم (ع) نیز دائر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۶:۲۶
اسماعیل شیرعلی


از دهه 1950 و 1960 که چندین کشور آفریقایی، آسیایی، کشورهای خاورمیانه و کشورهای منطقه کاراییب از سلطه استعمار رها شدند، اندیشمندان سیاسی غرب، به طور فزاینده ای خود را در چالش با موضوعاتی چون توسعه چارچوب ها برای درک و پیش بینی اصول سیاسی شان احساس می کردند 

در سال 1952 واژه جهان_سوم را بکار بردند. ساوی اقتصاد دان و جمعیت شناس فرانسوی اولین کسی بود که این واژه را در مقالاتش بکار برد.

از منظر این اندیشمندان جهان_سوم نه تنها به کشورهایی که قبلا مستعمره بودند بلکه به کشورهای آمریکای لاتین که به لحاظ اقتصادی ضعیف بودند و بیش از همه کشورهایی که از بیش از یک قرن پیش، استقلال خود را بدست آورده بودند، اطلاق می شد.

در اواخر دهه 1940 به دنبال شروع جنگ سرد جهان به سه بلوک به لحاظ ایدیولوژی تقسیم شد:

1جهان_اول یعنی دموکراسی های صنعتی اروپا و آمریکای شمالی به علاوه استرالیا، نیوزیلند و ژاپن.

2جهان_دوم شامل کشورهای کمونیستی اروپای شرقی و متحدانشان در آسیا (کره شمالی و چین) و آمریکای لاتین  (کوبا) نیز می شود.

3جهان_سوم بخش وسیعی از کشورها را که در جنبش غیرمتعهدها قرار دارند، در بر می گیرد، کشورهایی که مدعی بی طرفی در جنگ سرد بودند.

بنابراین در زمان جنگ سرد جهان_سوم به کشورهایی که دارای توسعه اقتصادی ضعیف بوده و جایگاه نامناسبی در سیاست بین المللی داشتند، اطلاق می شد. 

به لحاظ توسعه ای واژه جهان_سوم شکل خاصی از کشورها یعنی کشورهای استقلال یافته از استعمار و در برابر کشورهای ثروتمند جهان اول، کشورهای ضعیف از نظر اقتصادی و کشورهای توسعه نیافته را در بر می گرفت.

به طور کلی، واژه جهان سوم دارای دو معنی است از یکسو به گروه بزرگی از کشورهای توسعه نیافته از نظر اقتصادی و کشورهای آفریقایی،آسیایی، خاورمیانه، آمریکای لاتین و کشورهای منطقه کاراییب که به لحاظ توسعه در حد پایینی بودند اطلاق می شد. از سوی دیگر این واژه با نوعی بی طرفی بین المللی مطرح شده  و بخش بزرگی از کشورهای کوچک و ضعیف را که اساسا کشورهای در حال توسعه رهایی یافته از سلطه استعمار و متشکل در قالب جنبش عدم تعهد بودند، در بر می گرفت.

اما این تعریف ایدیولوژی از جهان_سوم با پایان یافتن جنگ سرد در سال 1989 تغییرات زیادی را به دنبال  داشت.

افول همزمان جهان دوم و رشد اقتصادی و تمایز سیاسی کشورهای در حال توسعه سبب شد که واژه جهان_سوم منطقا دیگر نتواند قابل استفاده باشد. دو رخداد در این بین اهمیت دارد:

1اول سقوط سیاسی و متعاقب آن، تجزیه بلوک جهان دوم کمونیست بود، به طوری که فروپاشی کشورهای کمونیستی اروپای شرقی در یک حرکت سریع و قاطع، چالش های عمده ایدیولوژیکی با غرب را از بین برد. 

2دومین اتفاق، موج همزمان دموکراسی خواهی و آزادی خواهی اقتصادی بود که در دهه 1980 و 1990 به سرعت آفریقا، آمریکای لاتین، آسیا (ولی نه در خاورمیانه) گسترش یافت.

در این زمان، تعداد زیادی از دموکراسی های جدید در آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا پدید آمد، ولی بطور کلی هنوز هم تفاوت های سیاسی(نه به لحاظ توسعه ای) در بین کشورهای جهان_سوم وجود داشت.

نتیجه، در اواخر دهه 1990، نظام های سیاسی مختلفی بود که شمار زیادی از سیستم های دموکراتیک و غیردموکراتیک مانند نظام های کمونیستی تک حزبی(کوبا، لایوس، ویتنام و کره شمالی)، دیکتاتورهای نظامی  (پاکستان)، حکومت های مذهبی(افعانستان، ایران،  عربستان سعودی و سودان) را در بر می گرفت.

علاوه بر این تفاوت های اقتصادی و توسعه ای، به نحو چشمگیری در تفاوت در تولید خالص ملی هر کشوری منعکس می شد.

در سال 1999 میزان تولید خالص سرانه در سنگاپور 29/610 دلار، کره جنوبی 8490 دلار و در اتیوپی تنها 100 دلار بود که در حدود یک سوم سرانه سنگاپور محسوب می شد.

از نظر بایارت نتیجه این پیشرفت ها این بود که اکنون، حتی تصور جهان_سوم بدون فواید مفهومی و تحلیلی آن نوعی خیال پردازی بشمار می رفت. این واژه قبلا راهگشا بود ولی اکنون که به طور توجیه ناپذیری ملت های مختلف را با فرهنگ ها، جوامع، نظام های سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت بهم پیوند می داد، نامناسب تلقی می شد. 

برگر نیز معتقد بود که مفهوم جهان_سوم حتی به لحاظ توسعه ای نیز، بی معنی است چون ثروتمندترین کشورهای غربی هم اغلب دارای طبقات_محروم هستند.

همچنین در کشورهای در حال توسعه گروه هایی از نخبگان سیاسی و اقتصادی در قالب یک ساختار طبقاتی یکپارچه قرار می گرفتند که در مقایسه با معیارهایی که افراد غنی در کشورهای غربی از آن برخوردار بودند، از استانداردهای بسیار خوبی برای زندگی بهره می بردند.

نکته کلی این بود که در دهه 1990 دیگر هیچ تقسیم بندی بین کشورهای ثروتمند جهان اول و کشورهای فقیر که سابقا جهان_سوم خوانده می شدند، وجود نداشت. به طوریکه بخشی از افراد که در غرب زندگی می کردند، از نظر مالی ضعیف و تعداد بسیار کمی از افراد ساکن کشورهای در حال توسعه مرفه بودند.

از این رو در اوایل دهه 1990 واژه قدیمی و ساده ای که در قالب جهان_سوم منعکس می شد، دیگر به لحاظ تحلیلی سودمند تلقی نمی شد. در این بین سه نوع توسعه دارای اهمیت بود:

 1 شکست ایدیولوژیکی جهان دوم کمونیستی

 2موج سوم دمکراسی و گسترش همزمان لیبرالیسم اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان_سوم

3 ابهام در تقسیم بندی بین جهان_اول ثروتمند و جهان_سوم فقیر، به طوری که برخی از افراد جهان سوم نسبت به افراد جهان اول، به استانداردهای بالای زندگی دست یافته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۶:۲۴
اسماعیل شیرعلی

 تعریف توسعه
توسعه یک فرایند چند بعدی است که علاوه بر بهبود در میزان تولید و درآمد  تغییرات عمده در ساختارهای اجتماعی و نهادهای ملی را در بر می گیرد. توسعه به تغییر نگرش عمومی در عادات و رسوم و عقاید مردم نیز ارتباط پیدا می کند. به عبارت دیگر توسعه تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی و نهادهای ملی و نگرش های مردمی بوجود می آورد و  اهداف تسریع رشد اقتصادی و کاهش نابرابری و  ریشه کن کردن فقر را دنبال می کند.

در اصل در توسعه اثبات می شود که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته های فردی و گروهی از حالت نامطلوب خارج شده است و به سوی وضع یا حالتی بهتر از  نظر مادی و معنوی جهت پیدا کرده است.

سه ارزش اصلی توسعه

وقتی توسعه به عنوان ارتقای پایدار وضعیت کلی یک جامعه و یا نظام اجتماعی به سوی یک زندگی بهتر و مطلوب  تر تعریف می شود. بر این اساس سه ارزش محوری از معنای نهفته در  توسعه استخراج می شود.
امرار معاش
عزت نفس
آزادی



 امرار معاش
توانایی برآورده ساختن نیازهای اساسی
نیازهای اساسی غذا پوشاک و مسکن از نیازهای اولیه و اساسی می باشند وقتی با کمبود روبروباشند شرایط توسعه نیافتگی یا کمتر توسعه یافتگی وجود دارد.براین اساس توسعه و در مفهوم خاص تر توسعه اقتصادی شرط لازم برای بهبود کیفیت زندگی است.
عزت نفس
عزت نفس یعنی احساس ارزشمند بودن حرمت نفس و ابراز وجود است. کشورهای در حال توسعه ارزش فرهنگی قوی داشتند و دارند با اینحال در مقایسه با کشورهای توسعه یافته و صنعتی به سردرگمی فرهنگی دچار شده اند. ثروت و قدرت مادی و فن آوری زمینه پروبال به چنین کشورهایی داده است تا احساس ارزشمندی و برازندگی کنند. بر این اساس در رقابت کشورهای در حال توسعه به دنبال دستیابی به این ارزش محور برپایه تغییر و تحولات هستند.

آزادی
قدرت انتخاب و طیف وسیعی از انتخاب ها برای جوامع و اعضا آن و به حداقل رساندن محدودیت های بیرونی برای جستجوی یک هدف اجتماعی است. توسعه در این ارزش محوری به این معنی است که شرایط مهار  طبیعت و محیط بهتر فراهم می شود و تامین غذا پوشاک و مسکن به نوعی استفاده از قدرت اختیار در سایه ثروت که بخشی از مسیر توسعه بوده است.

اهداف توسعه

توسعه یک واقعیت مادی و ذهنی است که در آن جامعه از طریق ترکیب فرایندهای اجتماعی و اقتصادی و نهادی ابزارهای دستیابی به زندگی بهتر را محقق می سازد. براین اساس سه هدف توسعه عبارتند از:
افزایش دسترسی به کالاهای اساسی برای تداوم حیات

ارتقا وضع زندگی که علاوه بر افزایش درآمد، تنوع مشاغل و آموزش بهتر و توجه به ارزشهای فرهنگی و انسانی را نیز در بر می گیرد و به تقویت عزت نفس فردی و ملی ختم می شود

گسترش دامنه انتخاب های اقتصادی و اجتماعی افراد و جوامع (با آزادسازی از قید جهل و وابستگی )


حال سوال این است: در سه دهه اخیر توسعه در ایران توانسته است به اهداف فوق برسد؟ اگر پاسخ منفی است، چرا ؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۵۲
اسماعیل شیرعلی



نام نشریه

نام نشریه

نام نشریه

جامعه شناسی ایران

مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی

مطالعات میان فرهنگی

مطالعات اجتماعی ایران

جامعه شناسی کاربردی

 مطالعات رسانه های نوین

جامعه شناسی تاریخی

راهبرد

 کودک، نوجوان و رسانه

فصلنامه مطالعات جامعه شناختی ایران

راهبرد اجتماعی- فرهنگی

مطالعات فرهنگی و ارتباطات

جامعه شناسیِ نهادهای اجتماعی

مطالعات راهبردی سیاست گذاری عمومی

مطالعات فرهنگ ارتباطات

بررسی مسائل اجتماعی ایران

مجلس و راهبرد

مجله جهانی رسانه

مسائل اجتماعی ایران

سیاست

جامعه شناسی اقتصادی و توسعه

اعتیاد پژوهشی

مطالعات راهبردی

پژوهش های جامعه شناسی معاصر

علوم اجتماعی

هویت شهر

مطالعات مدیریت گردشگری

علوم اجتماعی و انسانی

شهر پایدار

پژوهش های علوم انسانی نقش جهان

مطالعات و تحقیقات اجتماعی

مدیریت شهری

 

برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی

جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)

 

رفاه اجتماعی

آمایش سرزمین

 

توسعه اجتماعی

تعاون و کشاورزی

 

مطالعات توسعه اجتماعی ایران

راهبرد فرهنگ

 

توسعه محلی

 جامعه شناسی هنر و ادبیات

 

مدیریت سرمایه اجتماعی

 جامعه پژوهشی فرهنگی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۵۱
اسماعیل شیرعلی