جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

۱۲ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است


لطفا به این خاطره که یکی از دوستان نقل می کرد، دقت کنید: برای خرید دارو به داروخانه رفته بودم که آقایی آمد و درخواست قرص گارلیک کرد. با تعجب به آن آقا گفتم که گارلیک به زبان انگلیسی می شود سیر، چرا نمی گویی قرص سیر می خواهم؟ طرف هم با بی حوصله گی گفت: خانم دکتر قرص سیر دارید؟ (قرص سیر برای فشار خون و چربی خون مناسب است)

طبعا اگر کسی انگلیسی بلد نباشد وقتی واژه قرص گارلیک را می شنود، فکر می کند گارلیک دارویی بسیار پیچیده با فرمولی خاص است که یکی از بزرگترین و معروف ترین کارخانه های داروسازی دنیا آن را ساخته است در حالی که قرص گارلیک همان عصاره سیر بد بوی خودمان است!

حالا چرا این داستان را تعریف کردم؛ چون دولت روحانی و وزارت امور خارجه آن، برای پوشاندن ضعف دیپلماسی خود و افتضاحی که در برجام به بار آورده اند، به مردم می گویند که اروپایی ها برای جبران خروج آمریکا از برجام، طرحی دارند به اسم SPV و همه فکر می کنند که این SPV مکانیزم عجیب و غریبی است! در حالی که انگلیسی زبان ها وقتی می خواهند کاری را عملیاتی کنند، می گویند برو یک SPV درست کن.

سه حرف S و P و V مخفف کلمه Special Purpose Vehicle است. یعنی یک ابزار خاص (Vehicle) برای کاری خاص (Special Purpose) حالا آن کار خاصی که می خواهند انجام دهند، چه هست، آن را به مردم نمی گویند. بنابر این، تخم دو زرده ای که اروپایی ها می خواهند بگذارند و دولتمردان در بوق و کرنا کرده اند که دوستان اروپایی برای حفظ برجام با SPV می آیند، چیزی نیست جز پول نفت در مقابل غذا و دارو یعنی همین کاری را که با عراق در زمان جنگ با کویت کردند!

به عبارت دیگر چند کشور را (هشت کشور که همگی از خاور دور هستند) آزاد می گذارند تا از ما نفت بخرند ولی به آنها می گویند که شما فقط می توانید پول نفت را در حساب بانکی ای که ما به شما می گوییم و در اروپا است واریز کنید، در مقابل هم فقط به ما مواد غذایی، دارو و اجناس مصرفی می دهند و نه کالای صنعتی و سرمایه ای. طبعا در این بین، اروپا حق کمیسیون بانکداری اش را نوش جان می کند.

خلاصه این SPV همان سیر بد بوی خودمان است و هیچ چیز پیچیده ای در آن نیست. باز سیر با بوی بدش، فایده ای دارد که می ارزد ولی SPV اروپایی ها آیا برای ما فایده دارد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۸:۵۹
اسماعیل شیرعلی

تفرقه افکنی


دسته دسته کردن مخاطبین برای سلطه بر آنها و از بین بردن آسان آنها

بر اساس شعار استعماری تفرقه بینداز و حکومت کن ایجاد گسستگی میان یک ملت - موجب می شود بهترین شرایط بحرانی برای ایجاد پراکندگی فکری و فرهنگی پدید آید.

سیاست نام آشنای «تفرقه بینداز و حکومت کن» که به ترفند تاریخی انگلیسی ها برای سلطه بر سایر ملل شهرت دارد، بی شک، از کارآمدترین ترفندهایی است که دستگاه عملیات روانی غرب در راستای استعمار فرانوین از آن بهره می گیرد.

کشورهای غربی و در رأس آنها انگلستان قرنهاست این سیاست را با هدف جلوگیری از شکل گیری اتحادیه های ضد استعماری و تسهیل غارت منابع جهان سوم و کشورهای اسلامی پیگیری می کنند.

ایجاد برخی مذاهب ساختگی توسط وزارت مستعمرات انگلستان، نظیر وهابیت در عربستان، بهائیت در ایران و قادیانیت در پاکستان که امروزه عامل اصلی عدم اتحاد امت اسلامی هستند، نمونه های بارزی در این خصوص است.

حضرت امام خمینی(ره) در این خصوص می فرمایند: «و آنها از پای نخواهند نشست و هر روز یک راهی درست می کنند برای اختلاف، برای اینکه وحدت ملت را به هم بزنند و ما باید چشم و گوش خودمان را باز کنیم و هوشیار باشیم که اختلافات را دامن نزنیم... دستهای ناپاکی بین شیعه و سنی در این ممالک اختلاف می اندازند. اینها نه شیعه هستد و نه سنی. اینها دستهای ایادی استعمار هستند که می خواهند ذخایر ممالک اسلامی را از دست آنها بگیرند.» به زعم امام(ره) طرح موضوعاتی مانند شعیه و سنی، عرب و عجم، فارس و کرد، فارس و بلوچ و... و تحریک و تجهیز آنان علیه یکدیگر از جمله حربه های امپریالیسم رسانه ای غرب است.

رهبر معظم انقلاب نیز در باب ضرورت شناخت تفرقه این گونه متذکر می شوند: «اکنون که دشمنان از تحمیل جنگ و فشارهای اقتصادی و محاصره تبلیغاتی برای به زانو در آوردن ملت ایران طرفی نبسته اند، مهمترین تلاشهای خود را در ایجاد تفرقه در صفوف شما ملت عزیز و مسؤولان محترم متمرکز ساخته اند...»

یکی از مهمترین محورهای تبلیغی عراق در اوایل جنگ، تفرقه افکنی بین ارتش و سپاه بود. بخش فارسی رادیو بغداد در قسمتی از برنامه های خود تصریح می کند: «حیثیت ارتش توسط سپاه زیر پا گذاشته می شود. به بهانه جنگ مرزی افسران ارتش اعدام می شوند» یا در جای دیگری عنوان نمود: (امام) خمینی در صدد انحلال ارتش است.

مهمترین محورهای غرب برای تضعیف قدرت ایران با استفاده از حربه تفرقه افکنی عبارتند از:

 

الف- تلاش برای تقویت ناسیونالیسم عربی و جلوگیری از نزدیکی اعراب به ایران با دامن زدن به مسایلی همچون جزایر سه گانه میان امارات و ایران.

ب- القای خطر فعالیتهای صلح آمیز ایران برای کشورهای همسایه: به عنوان مثال، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی، با ادعای اینکه فعالیتهای هسته ای تهران برای مقاصد صلح آمیز نیست، بلکه برای توسعه تسلیحات اتمی است، فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران را تهدیدی برای همسایگان بویژه کشورهای عربی و جامعه جهانی عنوان کرد و مدعی شد: ایران از فعالیتهای تروریستی حمایت و روند صلح خاورمیانه را نیز تخریب می کند.

ج- دامن زدن به اختلافهای شیعه و سنی: مطرح کردن موضوع هلال شیعی و مخاطره آمیز جلوه دادن آن برای کشورهای عربی و اهل تسنن و القای دخالت ایران در امور داخلی کشورهای اسلامی و عربی در این راستا پیگیری می شود.

شیخ محمد صهیب الشافی (کارشناس برجسته مسایل اسلامی در سوریه) اظهار داشت: افزایش اختلافهای مذهبی میان مسلمانان در این برهه زمانی، تصادفی نیست، بلکه حاصل سالها توطئه برنامه ریزی شده است.

وی افزود: آمریکا بیش از یک ربع قرن است که سرگرم طراحی فتنه و شکاف میان شیعه و سنی است. در این ارتباط، رئیس شورای یهودیان فرانسه نیز در نشستی با حضور نامزدهای ریاست جمهوری مدعی شد: « برنامه هسته ای ایران برای جهان عرب خطرناک است، زیرا ایران با آنها در رقابتی آشکار بسر می برد.» تأثیرگذاری این پیامها به حدی است که وزیر خارجه عربستان در گفتگو با «اشپیگل» گفت: « ملک عبدا... بدون ذکر نامی از ایران گفته است که تلاشهایی در حال انجام است تا سنی ها را به شیعه تبدیل کنند.»

نقشه شوم و پیچیده محور واشنگتن - تل آویو و برخی رسانه های عربی و غربی حاکی از این است که آنها با انتشار شایعات و اخبار دروغ و جهت‌دار درصدد تیره کردن دایمی روابط شیعه و سنی و در نهایت، تضعیف اثرگذاری دین اسلام - در راستای سناریوی جنگ تمدنهای هانتینگتون هستند.

د- تلاش برای ایجاد تفرقه میان قومیتهای ایران: در یک سال اخیر، اسناد و مدارک زیادی در ارتباط با تحریک سازی قومیتهای ایران از سوی آمریکا و انگلیس به دست آمده است. «رالف پیترز» افسر بازنشسته آمریکا خواستار تجزیه ایران به چند کشور برای مهار ایران قدرتمند شده است.

رایج کردن به اصطلاح لطیفه هایی در بین مردم و نسبت دادن رفتارها وخصوصیات زشت به اهالی مناطق مختلف از روشهای متداول غرب برای اختلاف افکنی میان قومیتهای کشور است که بتازگی نیز با رواج پیامک، زمینه ترویج آنها بسیار آسانتر از گذشته شده است.

«حایم روزنبرگ» یادداشت نویس روزنامه صهیونیستی معاریو نیز با اشاره به تأثیر قدرت ایران در منطقه نوشت: ایران کشوری چند قومیتی است و اکنون وقت آن فرا رسیده است، با استفاده از قومیتهای مختلف در ایران ساختار این کشور را متزلزل کنیم.ایجاد تفرقه و شکاف میان حاکمیت و مردم:

به عنوان مثال، جرج بوش در دیدار با پوتین در اقامتگاه خانوادگی خود ادعا کرد امیدوار است بتواند همراه با روسیه پیام روشنی به ایران بفرستد که «ما با مردم ایران هیچ مشکلی نداریم و تنها با رژیمی مشکل داریم که در مقابل خواستهای جهانی سرکشی می کند.»

مثال دیگری در این خصوص می توان به اظهارات بوش پس از راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته اشاره نمود؛ وی با نادیده گرفتن حضور میلیونی مردم در این راهپیمایی مدعی شد: نظر مردم ایران با سیاستهای دولت این کشور، یکی نیست. این گونه پیامها با هدف تضعیف پایگاه مردمی حاکمیت نظام به طور مرتب از سوی دستگاه عملیات روانی غرب تبلیغ می شود.

همچنین می‌توان به مثالهای زیر اشاره کرد:

1-    نگاهی به جوکها یا عاداتی که به هریک از مردم شهرها نسبت داده می‌شود بیندازید و ببینید که چه تعدادی از آنها در راستای این تکنیک نیست!

2-    در نزدیکی انتخابات، گروه رقیب سعی می‌کند با انتشار مصاحبه‌ها یا اخبار کذب باعث تزلزل در گروه رقیب شود. شعارهایی با مضمون عبور از رئیس‌جمهور یا چنددستگی در گروه رقیب با این منظور منتشر می‌شود.

3-     ضرب‌المثل قدیمی «از آب گل‌آلود ماهی گرفتن» به این تکنیک اشاره دارد.

4-    در ادبیات فارسی برای فهماندن ضررهای تفرقه،  داستان پدرپیر و شکستن دسته‌های چوب توسط فرزندان ، آورده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۷ ، ۰۴:۰۴
اسماعیل شیرعلی

انتظار و خبر

گفتن محاسن یک فرد یا برنامه و بالا بردن توقع افکار عمومی + گفتن معایب و خالی کردن زیر پای فرد

مجری عملیات روانی در گزارشی ابتدا به توصیف تواناییها و امکانات می پردازد و پس از آن شروع به شمردن ضعفها مینماید. مخاطب به خاطر آنکه توقعش نسبت به توانمندیها بالا رفته، انتظار دارد که مطالب بعدی نیز در تأیید همین تواناییها باشد و هنگامی که اطلاعات مربوط به عدم موفقیت و ضعفها را دریافت می کند، آنها را به حافظه می سپارد؛ چرا که در بخش اول زمینه تسلیم مخاطب فراهم شده و بخش دوم به عنوان تأثیر ماندگار در حافظه جای می گیرد.

این شیوه از متداول ترین روشهای عملیات روانی توسط رادیو بی‌بی سی است.

این تکنیک مانند زدن رنگی زیبا به یک ساختمان است که در مرحله بعد با رنگ زشتی پوشش داده شود. در نهایت آنچه برجا خواهد ماند رنگ دوم است. ذهن انسان هم با شنیدن محاسن گاردش باز می‌شود و سپس آنچه انتقاد یا تخریب است در خود جا می‌دهد.

مثالها:

به این خبر رادیو بی‌بی‌سی (بخش انگلیسی) که برای راهنمایی گردشگران است توجه فرمایید:

«ایران کشوری گسترده ، دارای منابع طبیعی عظیم، با پیشینه‌ای تاریخی و مهد تمدن‌های بشری است. این کشور تنوع اقلیمی بسیار گسترده‌ای دارد اما اکنون مامن تروریستها شده است. از دموکراسی خبری نیست و قدرت مطلق در انحصار روحانیون است. زنان در فشار قرون وسطی بسر می‌برند و دولتمردان به دنبال دستیابی به بمب هسته‌ای هستند تا به قدرت بلامنازع در منطقه تبدیل شوند.» اکنون توریست باید مقصد خود را انتخاب کند.

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۵
اسماعیل شیرعلی

ایجاد هراس اخلاقی


ساخت موضوعات فرعی برای انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی جامعه

نظریه هراس اخلاقی بر این است که رسانه های همگانی برای انحراف دادن افکار عمومی از موضوعات متضاد با منافعشان، موضوعات جدیدی خلق می کنند که اهمیت موضوع قبلی را ندارد اما به علت نوع انعکاس آن، موضوع قبلی فراموش می شود و همه نگاهها به موضوع جدید معطوف می شود.

برای مثال اگر افکار عمومی به مشکلات اقتصادی جامعه معطوف است با طرح مشکلات امنیت شخصی، افکار عمومی منحرف می شود. در حقیقت، در هراس اخلاقی رسانه ها سوژه های جدید را به وجود می آورند.

گاهی هم مطبوعات با بمباران فرد با اخبار کم اهمیت ، ذهن وی را از اخبار مهم منحرف می‌کنند.

مثالها:

1-    دولت آمریکا برای انحراف افکار عمومی از فقرداخلی، بی‌خانمانها، آوارگان سیل نیواورلئان یا بیکاری حاصل از بحران اقتصادی دنیا، به جنگ افغانستان دامن می‌زند و اخبار آن را در صدر اخبار داخلی قرار می‌دهد.

2-     طرح وسیع خطر آنفولانزای خوکی در صدر اخبار دنیا برای انحراف چند روزه افکار عمومی از بحرانهای اقتصادی

3-    تاکید افراطی بعضی مطبوعات بر آزادی، توسعه سیاسی، جامعه چندصدایی و... برای انحراف افکار عمومی از توسعه فساد اجتماعی و فقر

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۳
اسماعیل شیرعلی

استناد مجازی

استناد به ارقام غیر قابل بررسی

استناد به آمار، ارقام و اسنادی که در عمل، امکان بررسی صحت و سقم آنها وجود ندارد، از جمله روشهای دیگری است که دستگاه عملیات روانی آمریکا از آن بهره می برد.

برای مثال رادیو صدای آمریکا در گزارشی ادعا کرد که «سطح روابط اجتماعی مردم ایران پس از انقلاب، بر اثر مشکلات معیشتی و افزایش بی اعتمادی ناشی از اعمال سیاستهای حکومت، کاهش یافته است» یا «میزان گرایش به خروج از کشور، در میان تحصیلکرده ها افزایش یافته است».

فاکس نیوز نیز در اولین روز حمله به عراق در سال2003، به نقل از منابع نظامی انگلیسی اعلام کرد: بیست درصد از نیروهای گارد ریاست جمهوری عراق خود را تسلیم کرده اند یا قصد تسلیم شدن را دارند. این در حالی که ارزیابی شمارش این تعداد نیروی تسلیم شده آن هم در اولین روز جنگ امری ناممکن به نظر می رسد و به وضوح مشخص است که استناد فاکس نیوز بدون استفاده از منابع موثق بوده و صرفاً برای تشدید عملیات روانی علیه عراقیها صورت گرفته است.

همچنین، دستگاه عملیات روانی آمریکا برای القای دقیق بودن ادعاها و پیامهای خویش بیشتر به آمار و ارقام استناد می کند. برای مثال صدای آمریکا در خبری اعلام کرد «شواهدی در دست است که نشان می دهد پنج میلیون ایرانی تحصیلکرده و متخصص بعد از انقلاب از ایران فرار کرده اند.»

و از این گذشته، برای آنکه پیام و خبر خویش را موثق نشان دهند به منابع و عوامل متعددی استناد می کنند.

برای نمونه، برای آنکه به مخاطبان خود بقبولانند که در زندانهای ایران از شکنجه های جسمی و روانی استفاده می شود معمولاً با چند وکیل، چند تحلیلگر سیاسی و چند زندانی آزاد شده مصاحبه می کنند. علاوه بر آن، خبر شکنجه را به نقل از جراید داخلی ایران، خبرنگاران بدون مرز و سازمانهای خاص حقوق بشر، بارها بازگو می کنند.

همچنین می‌توان به مثالهای زیر اشاره کرد:

1-    در دوران انتخابات ، ستادهای کاندیداها آماری مبنی بر پیشتازی کاندیدای خود منتشر می‌کنند تا بعضی از مردم هم که دوست ندارند بازنده باشند و بین این کاندیدا و دیگری مردد هستند به این کاندیدا رای ‌دهند.

2-    رسانه‌ها با آوردن عباراتی مانند منابع آگاه، به نقل از خبرگزاریها، به گفته بعضی اشخاص و... اخبار مورد نظر خود را در جامعه منتشر می‌کنند.

ادامه دارد....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۴:۰۹
اسماعیل شیرعلی

استناد مجازی

استناد به ارقام غیر قابل بررسی

استناد به آمار، ارقام و اسنادی که در عمل، امکان بررسی صحت و سقم آنها وجود ندارد، از جمله روشهای دیگری است که دستگاه عملیات روانی آمریکا از آن بهره می برد.

برای مثال رادیو صدای آمریکا در گزارشی ادعا کرد که «سطح روابط اجتماعی مردم ایران پس از انقلاب، بر اثر مشکلات معیشتی و افزایش بی اعتمادی ناشی از اعمال سیاستهای حکومت، کاهش یافته است» یا «میزان گرایش به خروج از کشور، در میان تحصیلکرده ها افزایش یافته است».

فاکس نیوز نیز در اولین روز حمله به عراق در سال2003، به نقل از منابع نظامی انگلیسی اعلام کرد: بیست درصد از نیروهای گارد ریاست جمهوری عراق خود را تسلیم کرده اند یا قصد تسلیم شدن را دارند. این در حالی که ارزیابی شمارش این تعداد نیروی تسلیم شده آن هم در اولین روز جنگ امری ناممکن به نظر می رسد و به وضوح مشخص است که استناد فاکس نیوز بدون استفاده از منابع موثق بوده و صرفاً برای تشدید عملیات روانی علیه عراقیها صورت گرفته است.

همچنین، دستگاه عملیات روانی آمریکا برای القای دقیق بودن ادعاها و پیامهای خویش بیشتر به آمار و ارقام استناد می کند. برای مثال صدای آمریکا در خبری اعلام کرد «شواهدی در دست است که نشان می دهد پنج میلیون ایرانی تحصیلکرده و متخصص بعد از انقلاب از ایران فرار کرده اند.»

و از این گذشته، برای آنکه پیام و خبر خویش را موثق نشان دهند به منابع و عوامل متعددی استناد می کنند.

برای نمونه، برای آنکه به مخاطبان خود بقبولانند که در زندانهای ایران از شکنجه های جسمی و روانی استفاده می شود معمولاً با چند وکیل، چند تحلیلگر سیاسی و چند زندانی آزاد شده مصاحبه می کنند. علاوه بر آن، خبر شکنجه را به نقل از جراید داخلی ایران، خبرنگاران بدون مرز و سازمانهای خاص حقوق بشر، بارها بازگو می کنند.

همچنین می‌توان به مثالهای زیر اشاره کرد:

1-    در دوران انتخابات ، ستادهای کاندیداها آماری مبنی بر پیشتازی کاندیدای خود منتشر می‌کنند تا بعضی از مردم هم که دوست ندارند بازنده باشند و بین این کاندیدا و دیگری مردد هستند به این کاندیدا رای ‌دهند.

2-    رسانه‌ها با آوردن عباراتی مانند منابع آگاه، به نقل از خبرگزاریها، به گفته بعضی اشخاص و... اخبار مورد نظر خود را در جامعه منتشر می‌کنند.

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۷ ، ۰۴:۰۴
اسماعیل شیرعلی

چهار دهه از قطع دستان کثیف آمریکا از وطن عزیزمان ایران می گذرد و در طول این چهل سال شیطان بزرگ از هیچ تلاشی برای فروپاشی انقلاب اسلامی ایران دریغ نکرده است.

آنچه که شاید نسل جدید را با تردیدها و ابهامات روبرو می سازد، فقدان آموزش و اطلاع رسانی صحیح و نیز در بسیاری از موارد عدم آگاهی آنان از چرایی شکلگیری 13 آبان و حدوث انقلاب دوم و تسخیر لانه جاسوسی آمریکاست که در نقاط عطفی چون 13 آبان 1342، 13 آبان 1357و نیز 13 آبان 1358 در کشور عزیزمان رخ داد.

در ذیل به نقل از کانال اندیشکده ایمان تا یقین به چند نکته در خصوص دشمن شناسی و نیز تکنیک های عملیات روانی دشمن اشاره می شود که آگاهی از آنها می تواند نسل فعلی را از خطا و اشتباه مصون داشته و آنان را از گرداب سردرگمی و تردیدها خارج سازد؛


تصویرسازی یا انگاره سازی


ساختن تصویری مجازی از دنیای پیرامون توسط رسانه‌ها که همه آن را بجای واقعیت باور کنند!

انگاره سازی یکی از شیوه های عملیات روانی است که در نبرد رسانه ای از آن استفاده می شود. در این روش، نیروهای مهاجم سعی می کنند با ایجاد تصویری مطلوب از خود، تصویری مخدوش و ناموجه از نیروهای مدافع در اذهان مخاطبان ایجاد کنند.

کارل هوسمن در مورد انگاره سازی رسانه ها می گوید: رسانه ها، فضایی ساختگی ارایه می دهند، برداشتی ذهنی از جهان که ضرورتاً با جهان واقعی منطبق نیست. در رسانه ها، خبر، الزاماً همان چیزی نیست که اتفاق می افتد بلکه چیزی است که منبع خبری آن را ارایه می دهد.

رضوی زاده نیز می گوید: در انگاره سازی خبری، کارگزاران خبری، آگاهانه و با برنامه ریزی به تصویرسازی خبری یا انگاره سازی خبری دست می‌زنند، در انگاره سازی آنچه مهم نیست انعکاس واقعیت و رویداد است. در اینجا هدف و ماهیت کار، استفاده از دستمایه واقعیت رویدادی برای ارایه تفسیری پنهان در لفافه است.

یافته های پژوهشگران ارتباطات نشان می دهد که محتوای رسانه های ارتباط جمعی، برنامه اجتماعی و سیاسی اکثر افراد جامعه را تعیین می‌کند. هنری کسینجر (وزیر خارجه سابق آمریکا) درباره قدرت رسانه های خبری در تعیین مهمترین مسایل مورد توجه عموم اظهار داشت که هیچ گاه به محتوای اخبار شب توجه ندارد، بلکه تنها به «آنچه که مورد پوشش قرار می دهند علاقمند است تا آن چه در معرض دید مردم قرار می گیرند را دریابد.»

برنارد کوهن نیز معتقد است که « رسانه های جمعی، شاید اکثر اوقات در تعیین آنچه مردم فکر می کنند موفق نباشند؛ اما به نحوی حیرت انگیز در تعیین آنچه که خوانندگان درباره آن فکر می کنند موفق اند... جهان در نظر افراد مختلف، گوناگون خواهد بود. البته بسته به تصویری که توسط نویسندگان، ویراستاران و ناشران روزنامه های آنان برایشان ترسیم می شود.»

برای هدایت افکار عمومی از واقعیات، انگاره هایی خلق می شود که تنها در راستای اهداف کارگزاران ارتباطی است. مانند ایجاد انگاره ای از ایران در رسانه های آمریکایی و غربی که درصدد است ایران را کشوری خشونت طلب جلوه دهد. این انگاره باعث می شود که در صورت تجاوز کشوری به ایران، افکار عمومی همسو با آن عمل کرده و به اعمال خلاف دیگران مشروعیت داده شود.

همچنین، رسانه های غربی همواره از اسلام تصویری افسانه ای ارایه داده اند، افسانه ای برگرفته از داستانهای هزار و یک شب که مملو از حرمسرا، کاخهای سر به فلک کشیده، فرشهای پرنده، ثروتهای بی پایان، مبارزان و جنگجویان خشن و راهزنان بی رحم است.

در تصویری که رسانه های غرب از اسلام ارایه می دهند، مسلمانان را افرادی بی رحم و با عقاید افراطی معرفی می کنند.

مثالها:

1-  سالها پیش شایعه ای در گرفت که به نقل از مایکل براون (عنصر وازده سیا) می گفت، در اواخر دهه 80 میلادی طرح مبارزه با تشیع و جان نثاری معنوی مسلمانان در این سازمان مخوف تدوین شده است. مهم نبود، چقدر این شایعه صحت داشت، مهمتر تحقق این شایعه بود.

جنبش جنگ طلب نومحافظه کار آمریکا زمان را مناسب دید. زمینه های تشکیل و تقویت طالبانی گری را طرح ریزی کرد. ملایان افراطی و سنگ صفتی که آمده بودند تا چهره ای مخوف از اسلام ترسیم کنند.

سناریویی که بر مبنای آن می توانستند دشمن «شماره یک» برای آمریکا بتراشند. طالبان رشد کرد و این غده سرطانی عمق افغانستان را بلعید. اکنون هنگام نقطه اوج فیلم دلخواه آمریکایی فرا رسیده بود.

یک نفر باید کلید را فشار می داد و 11سپتامبر این گونه آفریده شد. از 11سپتامبر2001 به این سو آمریکا هرچه خواست کرد و برای پیشبرد مقاصد یکجانبه گرایانه خود تا توانست، هراس و وحشت از اسلام را ریشه دار کرد. رویکرد مغرضانه رسانه های غربی سبب شد، مردم آمریکا و اروپا به اشتباه گروههای مسلح و تندرویی همچون القاعده را نمایندگان واقعی مسلمانان و دین اسلام بپندارند.

غربیها اسلام را معمایی ناشناخته و پدیده ای عجیب و غریب و مملو از افسانه تلقی می کنند. آنها عقیده دارند اسلام مشوق اعمال و رفتارهای غیرمنطقی و افراطی است. چنین برداشتی غیر از ارایه اطلاعات نادرست درباره اسلام و درک اشتباه از آداب و رسوم و فرامین این دین، دلیل دیگری ندارد.

2- در ماههای گذشته، رسانه های جهان شاهد انتشار گزارش جنایتی جدید بودند و آن، سر بریدن گروگانهایی با ملیت های مختلف به بهانه حضور هم میهنان آنها در عراق بود که به ویژه انتشار تصاویر این جنایات از برخی شبکه های تلویزیونی، بخش عظیمی از مردم دنیا را تحت تأثیر قرار داد. جالب آنکه در این تصاویر، مردان نقابدار سیاهپوشی که سر می برند، در پشت خود پرچم «لااله الاا...»  و «محمد رسول ا...» نصب کرده  و پیش از کشتن گروگانها، فریاد «ا...  اکبر» سر می دادند و روشن است که این تصاویر چه تأثیر قابل توجهی در ایجاد نفرت از دین اسلام دارد.

کافی است، تصور کنید، وقتی یک شهروند فیلیپینی یا آمریکایی و اروپایی، تنها شناختش از اسلام را با چنین فیلم هایی که از تلویزیون مشاهده می کند، دریافت کند، چه دیدی از اسلام و مسلمانان در ذهن خود پیدا می کند؟

3- انگاره سازی هالیوود در فیلم 300 نیز در نوع خود قابل ملاحظه است؛ در این فیلم نظام سیاسی هخامنشی قائم به شخص و خشایارشا به نام خدای خدایان معرفی می شود در حالی که هخامنشیان اولین نظام فدراتیو را تأسیس کرد و بر اساس اعتقاد به آیین زرتشت، اهورامزدا را خدای خدایان می دانسته اند. از طرف دیگر، یونانی های قبل از میلاد به چند خدایی مثل خدای آفتاب، خدای سنگ و غیره اعتقاد داشتند اما همانگونه که کلهر هنرمند ایرانی می گوید: فرمانده اسپارتی ها در انتها در انگاره ای فریبکارانه، مصلوب است و بقیه همچون حواریون نشان داده می شوند. سراسر مسیر نیز نشان دهنده عاشورا است و حتی امام زمان(عج) را نیز نشان می دهند.

وی در این باره متذکر می شود: اسب سفیدی در فیلم دیده  می شود و از آنجایی که ما معتقدیم منجی ما با اسب سفید می آید، این می تواند نمادی از امام زمان(عج) باشد. این مرد، زیباترین جوان اسپارتی را از پشت گردن می زند و می رود. در حقیقت اینجا غرب می خواهد ترس و نفرتی جهانی نسبت به چیزی که از امام زمان(عج) داریم به وجود بیاورد. این سکانس پیشینه و پس زمینه ندارد و اصرار دارد که مرد را بدون چهره نشان بدهد، مردی که بی گناه ترین و معصوم ترین سرباز اسپارتی را از پشت گردن می زند.

4- در فیلم «بدون دخترم هرگز» راوی قصه(بتی محمودی) ایران را کشوری وحشی، بدوی، دور از محبت و ... معرفی می‌کند و کشورهای غربی با پخش زیاد این فیلم و جایزه فراوان به این خانم سعی در تخریب چهره ایران نمودند.

5- این تاکتیک سابقه‌ای طولانی دارد مثلا معاویه آنقدر چهره امام علی(ع) را در نزد مردم شام مخدوش کرده بود که هنگامی که آنها شنیدند حضرت در محراب مسجد شهید شده است گفتند: «مگر علی نماز هم می‌خواند.»

6- اگر شما یکبار دیگر گزارش رسانه‌های غربی را در جنگ اول خلیج‌فارس مشاهده نمایید آن را یک بازی کامپیوتری باورپذیر خواهید یافت که تسلط بی‌چون و چرای غربیان را در این جنگ نشان می‌دهد!

7- رسانه‌های غربی با پوشش خبری اعمال خشن طالبان یا تبلیغ فراوان کتاب آیات شیطانی ، سعی در تخریب چهره اسلام و پیامبر اعظم دارند و هرچند وقت یکبار با ترسیم یک کاریکاتور یا فیلمی جدید به این موضوع دامن می‌زنند. ادامه دارد...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۱
اسماعیل شیرعلی

1-     نخستین چالش ادبیات توسعه غربی، بی اعتنایی به تزکیه و تربیت و محور قرار دادن آموزش های مرتبط با بخش خدمات و تولید است که گسترش محرومیت عاطفی در جامعه و بالتبع گسترش اصطکاک بین انسان ها را به دنبال دارد. برای برون رفت از این وضع، باید ابعاد فضای حاکم بر نهاد متکفل تربیت را شناسایی و برای بهبود تدریجی آن برنامه ریزی کرد.

2-     چالش دوم توسعه غربی برنامه ریزی گسترش تلقی تجربی و بیکنی از علم در جامعه است. این در حالی است که منحصر کردن علم در سطح تجربه و تصرف در طبیعت، محرومیت فکری برای انسان را نتیجه می دهد. برای دستیابی به زندگی بهتر، دستگاه علمی کشور باید در پنج سطح؛ مدیریت تحمّل، مدیریت تعقّل، مدیریت تدبّر، مدیریت تجرّب و مدیریت تفقّه، مهارت­ آفرینی و تولید محتوا کند.

3-     سومین چالش برنامه های مبتنی بر توسعه، ایجاد چالش برای کسب حلال است که با پدیده نکبت­ بار و ضدرفق ربا و محاسبه همه انواع تولید ولو تولیدات ضد سلامت و ضد تزکیه در زمره تولید ناخالص داخلی اتفاق می افتد.

4-     چالش چهارم برنامه های مبتنی بر توسعه، تأمین نظم جامعه با محور قوانین است که این معنا، اختیار افراد را دائماً به چالش می کشد. در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، نظریه نظم اختیاری هدایت بنیان، برای ایجاد نظم ارائه شده است که تعریف قانون را از معنای«چارچوب­ گذاری برای رفتار افراد» به «چارچوب­ گذاری برای تقویت نهادهای نگرش­ ساز» ارتقاء می دهد.

5-     چالش پنجم توسعه، استخدام رسانه ها برای به پذیرش رساندن برنامه های نوشته شده، بر اساس منافع سرمایه داران است. اما در نخستین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، طراحی نظام سؤالات ارزیابی برنامه های اداره کشور ارائه شده است و این سؤالات مادر کمک می­کند تا رسانه ها، ارزیابی بهتری از تناسب برنامه های توسعه با زیرساخت­ های نه گانه هدایت را ارائه نمایند.

6-     ششمین چالش توسعه، اتکاء به تعریف غلط از بشر و حقوق آن، و در نتیجه بی­ بهره ماندن برنامه ها از پایگاه نگرش­ ساز عبرت، در مقابله با جرائم است. بر این مبنا در برنامه های توسعه قضایی یا عناوین واقعی مجرمانه را کاهش می دهند و یا اینکه برای مقابله با جرائم، از مجازات­ های غیر مؤثر مانند زندان، استفاده می کنند در حالی­ که موارد استفاده از حبس، در فقه اسلامی به موارد محدودی اختصاص دارد.

7-     هفتمین چالش توسعه، در حوزه شاخص­ های ارزیابی است. بسته شاخصه­ های فعلی، نقطه نهایی جامعه را افزایش تولید ناخالص داخلی و تعدیل کلان جامعه حول بخش اقتصاد می داند. اما در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، شاخص اصلی برای ارزیابی پیشرفت جوامع، میزان گسستگی یا پیوستگی روابط انسانی است.

8-     تعریف روابط بین الملل با محور مسئله اقتصاد، چالش هشتم برنامه های مبتنی بر توسعه است. در حالی­ که مبنای تنظیم روابط بین الملل بر اساس فکر اسلامی، نفی سبیل است و نفی سبیل به معنای نفی تسلط کسانی است که اندیشه صحیحی نسبت به انسان، جهان و حقایق ندارند.

9-     و بالاخره چالش نهم توسعه، محور قرار گرفتن ایده پوسیده و تبعیض­ آفرین لیبرال- دموکراسی برای رهبری و مدیریت جامعه است. اما در اسلام، رهبری و امامت جامعه، بر اساس دو وصف؛ عدالت و علم، تئوریزه و محقق می­ شود.

 بر مبنای مفاهیم مطرح در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، این مسائل نه گانه محورهای اصلی اختلاف میان محاسبات توسعه غربی و پیشرفت اسلامی است که گفتگو درباره آن به تثبیت تدریجی الگوی تفصیلی پیشرفت اسلامی و تمیز آن از الگوی توسعه غربی در ذهن فعالان و دلسوزان و مدیران انقلاب اسلامی منجر خواهد شد.

بیانیه شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۷:۲۵
اسماعیل شیرعلی

3. سطح تحلیل کلان و جهانی

با توجه به اینکه دوره حاضر عصر سوم از تجدد و به نوعی دوره پسامدرن نامیده شده است و به نوعی همراه با زیر سوال رفتن برخی انگاره های تجدد بوده، اما در عمل برخلاف تصوراتی که در صدد جهانی شدن معنویت گریزی و دوری از ماوراءالطبیعه و دین هستند؛ خیزش هایی جهانی مانند اربعین، زنده بودن معنویت و دین را در ابعاد بزرگ منطقه ای و حتی جهانی نشان می دهد.
شکست داعش در جذب بخشی از مردم غرب با ارائه تصویری دروغین از اسلام، عطش دانستن از اسلام حسینی و رحمانی را که در عین مبارزه با ظلم و ستم و مقابله با جهل و تعصب جاهلی، در صدد نجات و رهایی انسان ها از طاغوت است؛ حاکی از واقعی بودن امید به احیای معنویت در بشر عصر حاضر است که تجلی آن در آیین هایی چون اربعین آشکار است.

پیاده روی اربعین نشانه ی شکل گیری تمدن و اقتدار جهانی نوینی بر اساس کنش عقلانی معطوف به ارزش است. اقتداری که آغازگاه آن، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و امتداد آن در اربعین حسینی قابل مشاهده است.
اربعین حسینی تبلور یک همزیستی زیبا از نژادها و زبان ها و قومیت ها در یک سرزمین است که لازمه پدید آمدن یک تمدن جهانی است. ارزش های زیبایی که در تابلوی روز عاشورا ترسیم شد و زینب سلام ا... علیها به تماشای آن نشست، این بار در همایش جهانی پیاده روی اربعین بازتولید می شود تا این بار، غربِ تشنه ی معنویت به نظاره ی آن بنشیند.

پیاده روی اربعین، صحنه ای زیبا و بدیع از مناسبات و روابط و جوشش انسان هایی است از ملیت ها و قومیت های مختلف و حتی معتقدان آیین هایی متفاوت از شیعه که واجد زیباترین، خالصانه ترین و عاشقانه ترین تعاملات بین انسانی است که با هیچ یک از نظریات جامعه شناسی قابل تبیین و تحلیل نیست.
اجتماع گسترده انسان هایی از سراسر جهان با ملیت ها و نژادهای مختلف و از اقشار، پایگاه ها و منزلت های اجتماعی گوناگون که در واقع می توان آن را به مثابه نمونه ای از جامعه بشری دانست، در کنار نمایش جلوه های مختلف فضائل اخلاقی همچون از خود گذشتگی و ایثار، صبر، یاری به هم نوع، محبت و عطوفت و صدها خصلت والای انسانی نشان از شکل گیری یک فراجنبش اجتماعی در سطح جهانی است که بشریت را به آرمانشهری عینی فرا می خواند.

راهپیمایی اربعین گویای آن است که مشترکات عام مهم به ویژه اگر این هدف، الهی و معنوی هم باشد وحدت آفرین است، انسجام و همبستگی می آفریند و جمع گرایی را به جای فردگرایی و عام گرایی را به جای خاص گرایی می نشاند.
وقتی مسیر الهی است و در جهت آن قدم برداشته می شود دیگر تفاوت ها معنا ندارد و اختلافات و افتراقات رنگ می بازند. راهپیمایی اربعین یک حرکت خودجوش مردم بنیان الهی است که خود مردم بر مبنای اعتقادات دینی و مذهبی خود ایجاد و اداره کرده اند و به خوبی هم اداره می کنند.
مهمتر آنکه این امر در شرایط تهدید و خطر و عدم امکانات و با وجود سختی های فراوان ولی با عشق و میل درونی و خودجوش مردم انجام می شود.

در این واقعه بزرگ افرادی از پیروان ادیان غیرمسلمان و مذاهب مختلف اسلامی حاضر هستند. افرادی از ملت های مختلف از شرق و غرب جهان در آن حضور دارند. افرادی از قومیت های مختلف و از نژادهای مختلف، افرادی از همه اقشار و طبقات جامعه، از همه سنین و زن و مرد بی اینکه در این مجمع بزرگ اهل بیت رسول اکرم صلی ا... علیه و اله به تفاوت هایشان توجهی داشته باشند در کنار هم با محبت و مودت وصف ناپذیری شرکت می کنند.
این امر که اهمیت اقامه عزا بر شهادت حضرت سیدالشهدا در طول تاریخ و حفظ فرهنگ شهادت را نشان می دهد، بیانگر آن است که شهادت آن بزرگوار، او را به حبل المتین الهی تبدیل نموده که ظرفیت گرد هم آمدن همه آزادگان از سراسر جهان صرف نظر از تفاوت هایشان را دارد.

راهپیمایی اربعین رسانه انتشار فرهنگ ضداستکباری و ظلم ستیزی شیعی است. آنچه نیاز بشریت امروز است. فرهنگ تمدن سازی که در آن زمینه شکوفایی استعدادهای انسانی آدمیان برای طی طریق در مسیر رسیدن به هدف غایی خلقتشان فراهم می شود.

رویداد رسانه ای اربعین از ابعاد مهمی در جامعه شناسی قابل تحلیل است با توجه به رسانه ای شدن سیاست می توان گفت نقش و تاثیر رسانه ها در انعکاس پیام و تحقق کارکردهای جهانی عاشورا قابل توجه است.

بازتاب جهانی این رویداد که به نوعی با بایکوت و سانسور خبری رسانه های دنیای الحاد و ماده پرستی و نیز ارتجاع منطقه همراه است؛ در تحقق اهداف این رویداد بزرگ تاثیرگذار است. پوشش خبری و رسانه ای این رویداد نشان دهنده ابعاد جامعه شناختی مهمی از این آیین بزرگ اسلامی است.

می توان گفت پررنگ شدن هویت دینی؛ ابعاد سازنده و معنوی در شرکت کنندگان در این راهپیمایی و تاثیر آن در خودسازی، همدلی و همبستگی میلیون ها مسلمان در مناسکی سیاسی و مذهبی که تحکیم کننده هویت آنان در تندبادهای معنویت گریز و به دور از هویت انقلابی است؛ شکل گیری گفتمان امت اسلامی انقلابی در برابر اسلام امریکایی و سازش کار، پیوند و همبستگی مسلمانان ایرانی و عراقی و نیز حماسه قدرت و نمایشی از ظهور جغرافیای انسانی شیعه بخشی و امیدورای به تحقق تمدن نوین اسلامی با الهام از فرهنگ عاشورایی، از نتایج مهم در تحلیل جامعه شناسی راهپیمایی اربعین است.




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۳
اسماعیل شیرعلی

2. سطح تحلیل میانه: راهپیمایی اربعین به مثابه مناسک سیاسی

از نگاه امیل دورکیم جامعه‌شناس برجسته‌ی فرانسوی، آنچه جامعه را سر پا نگه می‌دارد، احساس «همبستگی» میان اعضای آن است. او برای بازشناسی جامعه‌ی ‌مدرن از جامعه‌ی ‌سنتی نیز از همین مفهوم استفاده کرده و بر اساس میزان و نوع همبستگی میان اعضای آن، جامعه‌ی‌ سنتی را جامعه‌ای ساده و دارای همبستگی مکانیکی و جامعه‌ی ‌مدرن را پیچیده و با همبستگی ارگانیک می‌داند.

البته برای درک ماهیت همبستگی اجتماعی، در جامعه شناسی دورکیم به میزان و نوع «تقسیم کار» ارجاع داده می شود. او بر این باور بود که در شرایط تقسیم کار کم و ساده که همبستگی مکانیکی را پدید می آورد، مردم کارهای همانندی انجام می دهند و از این رو تمایل دارند که مانند هم بیاندیشند و هنجار حاکم بر چنین جامعه ای نیز هم رنگی با جماعت است.
با این حال به نظر می رسد در مطالعات جامعه شناسیِ دین دورکیم، می توان به درک بهتری از ریشه های همبستگی اجتماعی دست یافت. دورکیم بر این باور است که در جامعه ی سنتی، دین نقش پررنگی در ایجاد و تداوم همبستگی اجتماعی بازی می-کند.

او اثرگذاری و تعیین کنندگی دین در چنین جامعه ای را با تکیه بر اعمال ملموس عبادی و آداب نمادین دینی توضیح می دهد. گردهم آیی مردم برای انجام مناسک عبادی مشترک و نمادین در چنین جامعه ای، حس نیرومند تعلق گروهی را میان آنها ایجاد و تثبیت می کند.

به باور دورکیم «هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمان های جمعی را به علامت حفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش بگذارد؛ زیرا این ها هستند که عناصر سازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل می دهند.
جامعه ضمناً می داند که این بازسازی معنوی و اخلاقی امکان ندارد، جز به وسیله گردهم آیی های مکرر و بر پا کردن تجمعات و جلساتی که در آنها افراد به اتفاق به تأکید مجدد بر احساسات جمعی خویش بپردازند.»

در راهپیمایی بزرگ اربعین احساس همبستگی میان حاضران در قوام و تثبیت همبستگی دینداران، تاثیر به سزایی دارد. تبدیل اربعین به مناسکی جهانی با فراگیر شدن این رویداد به کشورهای منطقه و نیز حضور غیرمسلمانان در این همایش عظیم، ابعاد تازه ای به این مناسک می بخشد؛ چنین آیینی زمان و مکان و فضا را درهم پیوند می زند و رفتار جمعی با تقسیم کار میان میهمانان و میزبانان و نیز احساس مشترک و عینیت آن برای انجام مناسک عبادی مشترک و نمادین، حس نیرومند تعلق گروهی را میان آنها ایجاد و تثبیت می کند.
اگر چه اغلب حاضران را باورمندان به مکتب شیعی و وفاداران به اسلام انقلابی تشکیل می دهند اما اکنون دایره چنین همایشی به اهل سنت و حتی غیرمسلمانان نیز ارتقا یافته است و نوعی همبستگی بزرگ معنویت خواهان و آزادی طلبان را رقم زده است.

چنین همایشی که ابعاد سیاسی غیر قابل انکاری دارد بر بستر مناسک دینی بزرگداشت قیام سالار شهیدان صورت می گیرد و به نوعی جهانی شدن پیام انقلاب اسلامی که آن نیز بر پایه مناسک دینی عاشورا رقم می خورد به ثبوت می رساند.
در مناسک عاشورایی زمان و مکان و افراد به نمادهای خاص و با اشعار و سروده ها و نیز حضور در حسینیه ها و مساجد، یاد قیام سالار شهیدان (ع) را گرامی داشتند.

مروری بر تحولات انقلاب اسلامی از قیام 15 خرداد گرفته تا راهپیمایی عظیم عاشورای سال 57 اهمیت استقرار انقلاب اسلامی بر پایه مناسک عاشورایی را نشان می دهد از این جهت گفتمان اسلام انقلابی شیعی محور در همایش بزرگ اربعین سرچشمه جریان ها و خیزش هایی است که در موفقیت محور مقاومت بر جریان معارض با فرهنگ عاشورا یعنی جریان سلفی تروریستی تاثیر و کارایی خود را نشان داده است.

راهپیمایی اربعین رویدادی مردمی

اگرچه اکنون با حاکم شدن دولت های شیعی در عراق و ایران و اهتمام دو کشور بر بسط و گسترش آیین های دینی و زنده نگه داشتن فرهنگ عاشوراست اما وجه مهم قابل مطالعه راهپیمایی اربعین، مردمی بودن آن است.

ریشه داشتنِ فرهنگ پذیرایی از زائران امام حسین نزد مردم و عشایر عراق و نیز حضور میلیون ها ایرانی با هزینه شخصی و بدون سازماندهی حکومتی، به راهپیمایی اربعین هویت غالب مردمی بخشیده است. چنین پدیده ای تبدیل شدن فرهنگ عاشورا به عمق استراتژیک دو کشور تبدیل کرده است. در واقع بر خلاف تحلیل هایی که حضور ایرانیان در راهپیمایی اربعین را حکومتی و ایدئولوژیک با سازماندهی رسمی القا می کنند؛ اکثریت ایرانیان حاضر در راهپیمایی اربعین را مردم و جوانان کشور بدون حمایت و سازماندهی حکومتی تشکیل می دهند.

اگرچه حضور برخی نهادها در برپایی و استقرار موکب های باشکوه و عظیم؛ به نوعی تهدیدکننده سادگی و مردمی بودن این راهپیمایی تلقی شده است؛ اما دقت در منابع مالی چنین نهادهایی نیز ریشه و بنیان مردمی بسیاری از نهادهای خدمت رسان را در اربعین اثبات می کند.

همایش و راهپیمایی بزرگ اربعین که اکثریت قاطع آن را مردم عراق تشکیل می دهند به نوعی غلبه و ظهور جغرافیای انسانی بزرگ شیعی را نوید داده است که با وجود حضور دو میلیون ایرانی عمدتا بر پایه حضور گسترده شیعیان و دیگر مسلمانان عراق است.






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۳
اسماعیل شیرعلی