مناظره دو گفتمان 7
مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی نژاد در نخستین هفته اردیبهشت 1402 بحث و نظر زیاد و متنوعی در جامعه ایجاد کرد. از همه مهمتر شاید این مناظره از این جهت حائز اهمیت باشد که چنین مناظره ای با حضور همین اساتید در سال 1387 نیمه تمام ماند! و یکی از طرف مناظره در اعتراض به روند حاکم بر مدیریت گفنگو و مناظره صحنه را ترک کرد!!
مرور برخی مباحث و انتقادات مطرح شده در اینجا خالی از لطف نیست:
قوانین اقتصادی وضع میشوند نه کشف
✅دکتر غنی نژاد در مناظره با دکتر درخشان میگفت : ما قوانین را کشف میکنیم، قاعدتاً هم منظورش قواعدی است که بر افراد حاکم است.
❇️ ایشان بین قوانین عینی و قوانین وضعی خلط کردهاند. قانون تقاضا یک قانون عینی است که از رفتار انسانها کشف میشود، ولی قانون مالیاتی قاعدهای است که برای تنظیم رفتار وضع میشود.
✅ قوانین عینی شدیداً تحت تأثیر قوانین وضعی قرار دارند، حتی قانون تقاضا متاثر از این است که شما چه قواعدی بر بازار حاکم کنید.
بله دکتر غنی نژاد تحت تاثیر اندیشه اقتصاد لیبرالی محض است که از قانون طبیعی (natural law) و نظم طبیعی (natural order) حمایت میکند که بر اساس آن هر نظم فاقد مداخلهای مطلوب است حتی اگر به بیعدالتی و استثمار محرومان بینجامد، که البته از نظر آنها محصول نظم به اصطلاح خودجوش بازار عین عدالت است.
✅ همین امر اختلاف دیدگاه امثال ایشان با اقتصادهای الهی از جمله اقتصاد اسلامی است، قوانین اقتصادی مطلوب قوانینی نیستند که از نظم کور بازاری حاصل میشوند، بلکه قواعدی میباشند که وضع میکنیم تا نظم بازار را در راستای عدالت اقتصادی تنظیم کنیم
✅۷۰ فقیه شیعه قانون اساسی را نوشتند ولی جامعه آن را امضا کرد مردم به آن رای دادند
🔷دکتر غنی نژاد میگوید اصول اقتصاد قانون اساسی کمونیستی است و اسلامی نیست به قول امام کارتر هم برای ما اسلام شناس شده است./دلاور