پاتولوژی توسعه عنوان کتابی است که اخیرا توسط انتشارات دانشگاه ولایت منتشر شده است.
این کتاب که حاصل پژوهش چند ساله محقق است، به نقد توسعه در ایران از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخته است . پاتولوژی توسعه را می توان نخستین کتاب دانشگاهی دانست که با این رویکرد به نقد توسعه در ایران و سیاست های حاکم در برنامه ریزی های پنج برنامه توسعه کشور(برنامه اول تا پنجم توسعه ) پرداخته و تلاش کرده تا با استناد به اسناد رسمی و پژوهش های آکادمیک ثابت کند، آنچه تا کنون تحت عنوان توسعه رخ داده، توسعه ای غیر اخلاقی، غیر فرهنگی و غیر بومی است که نسبتی با ارزش ها و باورهای ایرانی اسلامی ندارد.
در مقدمه کتاب چنین آمده است:
مفهوم پیشرفت یا آنچه که در دورهی مدرن با واژهی توسعه مترادف شد، برآمده از گفتمانهای نظری مدرنیته، از زمان دکارت و در تمام طول عصر روشنگری تا مکتب اثباتگرایی، بود که در آن عقل بشری را به عنوان سرچشمهی پیشرفت تلقی میکردند. خرد و عقلانیت برآمده از این دوران، به وجودآورندهی علم و فناوری یا به عبارت دیگر منابع پیشرفت مادی بود. عصر روشنگری، با این پنداشت که انسانها بینهایت کمالپذیر هستند و مردم میتوانند تنها در پرتو خرد هدایت شوند، دریافت که خرد در تمام اعصار و برای تمام ملتها و فرهنگها یکسان است و با کمی تلاش و برنامهریزی میتوان به آن دست یافت. از این به بعد و با توجه به نقشهی جهان ِعصر روشنگری، فضای جهانی اینچنین ترسیم میشود: تقسیمشده بین یک مرکز خرد و معرفت در اروپای غربی و یک پیرامون جهل و بربریتِ متضمن ِخردی بالقوه. توسعه که تا پیش از دورهی مدرن امری درونی تلقی میشد، پس از این دوره به همراه تسلط قدرت عقل و مخصوصاً عقل ابزاری، به امری بیرونی و خارج از دنیای درون انسان تبدیل میشود که تحقق آن فقط در بیرون و با پیشرفت فناورانه امکانپذیر است. این ایدهی بنیادین برای طرح و ارائهی نظریات توسعه در فضای پس از جنگ جهانی دوم و با هدف ایجاد توسعه و زندگی بهتر و پیشرفتهتر در جهان غیرغربی دنبال میشود. الگوهای متفاوت توسعه که بعد از جنگ جهانی دوم با تجویز کشورهای توسعهیافته در کشورهای توسعهنیافته اجرا شد عملاً به ناکامی و گسترش فقر و تضادهای اجتماعی منجر شدند و برهمین اساس، بسیاری از کشورها به دنبال یافتن راهی برای تدوین الگوی توسعهی بومی و ملی خود برآمدند.
از حدود نیمقرن پیش تا کنون توسعه به مثابه یک هدف استراتژیک در دستور کار اغلب دولتها از جمله دولت ایران قرار گرفت اما به دلیل تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع، همهی آنها به یک حد از نتایج توسعه برخوردار نبودهاند؛ به طوری که از این منظر، کشورها را به دو گروه «توسعهیافته» و «در حال توسعه» تقسیمبندی میکنند. ایران، که همزمان با اغلب کشورهای جهان، با تدوین و اجرای برنامههای میانمدت عمرانی، در مسیر توسعه گام برداشته است، هنوز هم در زمرهی کشورهای در حال توسعه قرار دارد و این در حالی است که برخی از جوامع، همچون کشورهای آسیای جنوبشرقی که قدمت برنامهریزی توسعه در آنها به مراتب کمتر از ایران بوده، از منظر شاخصهای توسعه در مراتب بهتری قرار گرفتهاند. یکی از دلایل توسعهنیافتگی ایران را باید تقلید صرف از الگوهای توسعهی غربی دانست. با پیروزی انقلاب اسلامی که با تحولات و دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عمیق همراه بود بحث توسعه در قالب حکومت اسلامی از مهمترین دغدغههای دولتمردان شد؛ لیکن الگوهای توسعه بعد از انقلاب نیز با اقتباس از الگوهای غربی تدوین شد تا اینکه بحث الگوی اسلامیایرانی پیشرفت از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد؛ ایشان، در اولین نشست اندیشههای راهبردی در تاریخ 10 آذرماه 1389 توجه مسئولان، مردم، اندیشهورزان، متفکران و نخبگان دانشگاهی و حوزوی را به ضرورت و لزوم تبیین و طراحی «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»، به عنوان سند فرادستی همهی اسناد و قوانین و حتی چشماندازهایی که برای پیشرفت کشور تعیین میشود، معطوف کردند. این امر سبب شد که مسئله پیشرفت و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به یکی از مباحث مهم دههی چهارم انقلاب اسلامی مبدل شود. از دیدگاه ایشان: «الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایهی اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانستهاند وعدههایی را که درخصوص ارزشهایی نظیر «آزادی» و «عدالت» داده بودند، محقق کنند». دیدار اعضای شورای عالی «مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» با رهبر انقلاب، 6/2/1395.
بر همین اساس کتاب حاضر با رویکردی تحلیلی- مقایسهای در هفت فصل نخست به بررسی و تبیین الگوهای توسعه غربی و اسلامی در موضوعات مختلف می پردازد و در فصل هشتم نیز باتوجه به مقایسههای صورتگرفته، مجموعهای از پیشنهادات سیاستگذاری برای تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و برخی الزامات آن نیز پیشنهاد شده است. با توجه به این که رویکرد اصلی کتاب حاضر قالب آموزشی داشته و درک نظریهها و الگوها به صورت مقایسهای است بنابراین سعی شده مطالب تاحد امکان بهصورت ساده به مخاطب دانشگاهی و عموم عرضه گردد. برای آشنایی و شناخت کتاب معرفی اجمالی فصول آن لازم و ضروری است.
فصل اول- نظریهها و رویکردهای توسعه؛ این فصل عمدتاً به مهمترین نظریهها و رویکردهای توسعه و تبیین صاحبنظران این الگوها معطوف شده است. هدف اصلی این فصل آشنایی خوانندگان با انواع الگوهای توسعه با توجه به مقتضیات زمانی ظهور و بروز آنها و مقایسهی اهداف و نتایج آنها است. در این فصل خواننده با مفهوم توسعه آشنا شده و نظریههای کلاسیک و رشد اقتصادی را مرور مینماید؛ سپس به تحولات نظریههای توسعه بعد از جنگ جهانی دوم که عمدهی مباحث توسعه را شامل میشود اشاره دارد. تبیین ماهیت و اهداف نظریات نوسازی، ساختارگرایانه، وابستگی، رویکرد نیازهای اساسی و رویکرد استعمارگرایی و پساتوسعه از مهمترین مباحث این فصل است. در انتهای فصل مضامین اصلی هر رویکرد توسعهای و انتقادات وارد بر آن نیز آورده شده است.
فصل دوم- الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ در فصل دوم خواننده با ضرورتهای طرح موضوع «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» آشنا شده و به منظور فهم عمیقتر از چارچوبهای اصلی این الگو، اجزا، مبانی، الزامات طراحی، الزامات تحقق و راهبردهای دستیابی به آن نیز مرور میشود. منتهی قبل از ورود مبسوط به اجزای الگو، نگارنده با دیدی تحلیلی به نقاط اشتراک و افتراق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با الگوی مدرنیزاسیون غربی پرداخته است.
فصل سوم- دین و دینداری؛ هدف اصلی فصل «دین و دینداری» آشنایی خواننده با مفهوم دین و دینداری از منظر صاحبنظران غربی و اسلامی است. بر همین مبنا عمده مباحث مطرحشده در این فصل بر موضوع دین، تعریف آن و دیدگاههای صاحبنظران متمرکز است. در نهایت نگارنده با توجه به شاخصهای متفاوت دینداری، شاخصهای انسان دیندار از نگاه امام علی (علیهالسلام) را مورد بررسی قرار داده است.
فصل چهارم- ارزشها؛ با توجه به این که الگوها و نظریههای توسعه هر کدام حامل ارزشهای خاصی هستند و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز بر ارزشهای اسلامی ایرانی تأکید دارد، نگارنده با ضرورت توجه به موضوع ارزشها، فصل چهارم را به همین موضوع اختصاص داده است که ارزشها چیست و از منظر و رویکردهای مختلف چه مفهومی دارد. در نهایت فصل با تحلیلی از نظام ارزشی در اسلام و غرب به پایان میرسد.
فصل پنجم- خانواده؛ یکی از موضوعات محوری در برنامههای توسعه و نیز پیامدهای منفی و مثبت الگوهای توسعه بر بنیان خانواده است. بر اساس همین ضرورت، نگارنده در فصل پنجم به موضوع خانواده پرداخته است و در ابتدا به کارکردها و تغییرات خانواده توجه نموده، سپس به اشکال خانواده و الگوهای رایج ازدواج در غرب که به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم و با ظهور هویتهای مختلف ظاهر شد، تأمل نموده است. در نهایت تغییرات خانواده در ایران و دیدگاه اسلام به خانواده مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل ششم- عدالت؛ همواره یکی از دغدغههای بشر و دولتها موضوع عدالت بوده است و باتوجه به این که الگوها و برنامههای توسعه بر ابعاد مختلف عدالت در جامعه تأثیر بهسزایی دارند در فصل ششم محوریت اصلی عدالت است. در این فصل، مفهوم و نظریات مرتبط با عدالت از منظر نظریهپردازان غربی و دانشمندان اسلامی آمده است. باتوجه به تأکیدات بنیانگذار کبیرجمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بر موضوع عدالت از شروع نهضت اسلامی، عدالت از منظر امام خمینی (ره)، مورد بررسی و در نهایت رفتار و گفتار و اعمال حضرت علی (علیهالسلام) به عنوان نمونهی ناب عدالت اسلامی مورد تأمل قرار گرفته است.
فصل هفتم- شهر و الگوهای شهرسازی و معماری در غرب و اسلام؛ یکی از تأثیرات اصلی دگرگونیهای اقتصادی و اجتماعی در جوامع در قالب اهداف توسعه، دگرگونی در معماری و شهرسازی و فضاهای سکونتگاهی شهری و روستایی است. بر همین اساس نگارنده فصل هفتم را به همین موضوع اختصاص داده است لیکن به علت آشنایی بیشتر شهر و معماری در اسلام، اغلب تأکیدات فصل بر شاخصها و اجزاء اصلی شهر اسلامی است. بنابراین در این فصل شهر اسلامی به عنوان یکی از اجزای اصلی هویت اسلامی مورد دقتنظر قرار گرفته است.
فصل هشتم- سیاستگذاری پیشنهادی و الزامات برای طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ فصل هشتم که حُسنختام کتاب است بر مجموعهای از سیاستگذاریهایی تمرکز نموده است که در راستای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میتوانند طراحی و در برنامههای توسعه لحاظ شوند. بر همین اساس منطبق بر فصول هفتگانهی کتاب، مجموعهای از سیاستهای پیشنهادی به همراه الزامات موردنیاز برای طراحی الگوی اسلامیایرانی پیشرفت پیشنهاد شده است.