جامعه هجری یا جامعه مدنی 1
رفع مشکلات جامعه به صورت ریشه ای همیشه از دغدغه های پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است و در این زمینه نیز کارهای زیادی چه به صورت مطالعات بنیادی و ارایه ی طرح های نسبتاً جامع و چه به صورت کارهای میدانی و مطالعات موردی انجام گرفته اما از آنجا که موفقت چندانی حاصل نشده ، این ایده را در ذهن تداعی می کند که طرحی نو باید درانداخت .
امروزه با توجه به سیطره ی همه جانبه ی غرب در جهان به ویژه مباحث علمی و نظری ، تقریباً همه ی کشور به سمت ایجاد و تکامل جامعه ی مدنی با الگو گرفتن از غرب پیش می روند . اما این سؤال مطرح است که آیا این تنها الگوی موجود برای داشتن جامعه ای سالم و موفق است ؟ و آیا جامعه ی مدنی در دل خود مشکلات لاینحل نداشته و افق سعادت و سلامت همه جانبه را با غایتـی روشن پیش روی بشر گسترانیده است ؟
در مقابل این سؤالات همیشه بحث از جامعه ی اسلامی و یا اسلامی کردن جامعه به عنوان الگویی متفاوت ، در کشور ما ایران در میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است ، چرا که به واقع ، قرآن کتابی الهی است که نسخه ای کامل برای طراحی یک زندگی فردی و اجتماعی موفق و سعادتمند محسوب می شود . اما واقعیت آن است که تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته تا کنون به یک طرح جامعه منتج نشده است و بدون تعارف باید گفت که بسیاری نیز به عمد یا به سهو در جهت گنجاندن مفاهیم اسلام و قرآن در طرح جامعه ی مدنی ( که ریشه در فلسفه ی غرب دارد ) و الگوی غربی تلاش کرده اند تا دانسته یا نادانسته تضاد بین مفاهیم جامعه ی مدنی و تعالیم قرآن را در بسیاری از موارد مخفی نمایند .
تلاش پدیده آمده در جامعه ی علمی ایران امروز ، تحت عنوان جنبش نرم افزاری و نهضت تولیدعلم ، بیان گر این نکته است که در مرزهای کنونی علم نمی توان پاسخ گوی نیازهای فکری بشر امروز شد .
در حوزةی جامعه سازی نیز به همین نسبت است و تولید علم بن مایه ای دینی باشد از مسایل کلیدی محافل علمی است . در این میان ، پی گیری تمایز جامعه ی موردنظر اسلام ، از الگوی جامعه غربی ، حاصل دغدغه های مربوط به نهضت تولید علم است .