حکمت جماعت 1
نگاه اسلام به اجتماع است نه به اشتراک . در اجتماع هم ، به جمعیت نمی نگرد بلکه متوجه « جماعت » است : « یَدُاللهِ مَعَ الجمّاعه » دست خدا با جماعت است .
دکترین اجتماعی اسلام را در آغاز انقلاب اسلامی ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ، آن را از منظر کاشف الغطاء مورد مداقه و بررسی قرار داد .
جمله ی معروف کاشف الغطاء درباره ی روند تحقق اسلام در نظام اجتماعی ، در تحقق
دو کلمه است ؛
« کلمه ی توحید » و « توحید کلمه ».
در روند تحقق فلسفه ی اجتماعی مدرن این گونه است که ، مفهومی بر ذهن ها می تابد آن گاه از اذهان ساطع و سپس به « مفاهمه » و «تفاهم » تبدیل می گردد . آن روندِ تحقق اجتماع بود و اما روند تحقق جماعت در اسلام چیست ؟
ابتدا « کلمه ی توحید » مطـرح است . در توحید وحدت وجود دارد و نخستین اصل در اسلام ، توحیــد
است . کلمه ی توحید ، در گزاره ی ایمانی به قلب انسان می رسد ، به قلب وارد می شود . آن گاه ریشه ی آن نهال ، در قلب ، تبدیل به ایقان ( یقین ) می شود . انسان مؤمن ، موقِن می شود ، کفر را زدوده و انسان از شک به یقین می رسد .
آن چه که از ذهن این انسان ساطع می گردد ؛ چیزی جز « یقین » و « توحید کلمه » نیست . توحید کلمه را بنیانگذار انقلاب اسلامی ، « وحدت کلمه » نامید . این مفهوم ، در ساختار طرح ریزی استراتژیک ، جایگاه خاصی دارد ، که البته مورد غفلت واقع گردیده است . لذا « کلمه ی توحید » از طریق سازوکار ایمان وارد قلب شده و از آن ساطع می شود .
در دکترین کاشف الغطاء ، روند تحقق جماعت این گونه است که سپس توحید کلمه ، « احسان »را رقم می زند . احسان چیست ؟ احسان ، یعنی نیکویی و دیدن هرچیز بر سر جای خود . اگر هر چیز بر سر جای خود نباشد ، زشت است . علم زیبایی شناسی ـ علم الاستحسان یعنی همه چیز را نیکو دیدن . نظم ریشه در عدل دارد . و ریشه ی عدل در حق است. از این منظر ، حق و عدل و نظم و حسن ، بر یک مدار هستند . [1]
در اصطلاح فلسفه ی هنر ، یک هارمونی وجود دارد . در روند تحقق جماعت ، هنگامی که احساس محقق می شود ، « توحید کلمه » و وحدت کلمه پدید می آید که موجب انسجام جامعه می گردد .
در فلسفه ی اجتماعی غرب ، مفهوم ، ذهن و بکه ی ذهن ها ( بیناذهنیت ) و سپستفاهم ، در روند تحقق اجتماع نقش آفرینی می کند .
اما در حکمت جماعت ، اندیشه ی قرآنی بر آن احاطه دارد . در حکمت جماعت در هفت گام : کلمه ی توحید ، ایمان که به قلب می آید ، ایقان ، ذهن ، احسان و توحید کلمه به تشکیل اجتماع نایل شده و مفاهمه نیز به وجود می آید .
وحدت کلمه در چنین اجتماعی شکل می گردد . چون بن مایه ی ایمانی دارد ، متکثر و پلورال نیست . چرا که در معرفت ایمانی کثرت نقشی ندارد . کلمه ی توحید ، واحد است و جهت ایمان هم یکی است . درنتیجه ، اجتماعی که پدید می آید ، واجد وحدت جوهری است .