سیر تاریخی تحول اهداف توسعه اقتصادی 10
بنابر آنچه که در روزهای پیشین به آنها اشاره شد، اگر مدعی شویم که اساساً در اقتصاد کلاسیک و الگوهای توسعه آن، عدالت جایی ندارد سخنی به گزاف نگفته ایم. داگلاس لامیس این حقیقت را چنین بیان می دارد: «علم اقتصاد فاقد مفاهیمی برای توصیف نابرابری به عنوان یک مشکل است وفقط می تواند آن را به عنوان یک واقعیت مطرح سازد، واژه عدالت در علم اقتصاد وجود ندارد».
از آنجا که تئوری های رایج اقتصاد توسعه بر مبنای تفکر فایده گرایی و اصالت لذت بنا شده است، رشد اقتصادی در دیدگاه اقتصاددانان توسعه لیبرال اهمیت خاصی یافته و از اولویت اول برخوردار گردیده است. رشد اقتصادی تنها به مفهوم تولید بیشتر کالا و خدمات در جامعه است. از سوی دیگر فایده گرایی که به مفهوم لذت گرایی حسی است مستلزم بهره مندی بیشتر از لذت حسی ناشی از مصرف کالاها و خدمات است. از این رو بر اساس بینش لبیرالی تولید بیشتر همواره مساوی مصرف بیشتر است و مصرف بیشتر نیز لذت بیشتر را به دنبال دارد. هر مقدار که مجموع کل لذتی که یک جامعه از آن بهره مند می شود بیشتر باشد، آن جامعه سعادتمندتر خواهد بود.