مروری بر ادبیات توسعه 2
همانگونه که قبلا عنوان شد جغرافیا به دو بعد از زندگی می پردازد و مدعی است که این دو جنبه با هم رابطه متقابل دارند :
بعد طبیعت یعنی رابطه بین جوامع و محیط زیست و بعد فضا یعنی تفاوت های منطقه ای جوامع به اضافه روابط فضایی و آزمایشی بین انواع جامعه که از منظر منطقه ای با یکدیگر متفاوت هستند .
ارتباط بین دو نوع جغرافیا این است که تفاوت های منطقه ای اساسا" حاصل شیوه های متفاوت دگرگونه اجتماعی در طبیعت است .
به سخن دیگر ، زندگی ویژگی های عام و خاص دارد . تفاوت های واقعی در شیوه زندگی ، یعنی تفاوت های ناشی از اختلالات آمایشی در نوع و سطح توسعه ، چیزی است که جغرافی دانان درصدند آنرا به عنوان کار تخصصی خود در علوم اجتماعی مورد بررسی قرار دهند .
توسعه در اصل به معنای بهبود شرایط زندگی است و اقتصاد نیز دانشی است در مورد استفاده موثر از منابع برای ایجاد مبنای مادی زندگی بنابراین توسعه اساسا" یک فرآیند اقتصادی است و تمامی نظریه های توسعه ابعاد اقتصادی مهمی دارند . این تعریف از دیدگاه ریچارد پیت واین هارت ویک می باشد که دکتر ازکیا در کتاب نظریه های توسعه آن را ترجمه کرده است .
باید گفت در این بخش جامعه شناسی ازسوی دانشمندان و نظریه پردازان نظریه های متفاوت و گوناگونی ارائه شده که همگی تاکید بر عرصه ای است که توسعه در آن مورد توجه بوده .عده ای به نظریات جامعه شناسی توسعه بر اساس نقش یک عامل ( تحلیل تک عاملی چون روانی و فرهنگی و اقتصادی ) یا چند عاملی (عامل اقتصادی – اجتماعی و روانی اجتماعی سیاسی و...) توجه کرده و نظرشان از نظریه های توسعه فراهم نمودند .