مروری بر ادبیات توسعه5
نظریات جامعه شناسان کلاسیک از جمله مارکس در مورد توسعه قابل تأمل است.
نظریات توسعه ای مارکس در دو سطح متفاوت قابل طرح است :
١- در سطح توسعه سرمایه داری 2- در زمینه توسعه نیافتگی جهان غیر سرمایه داری
از نظر او سرمایه داری صنعتی است که درآن توسعه معنی می یابد . دراین جامعه کارگر – سرمایه دار – سرمایه داری و سود – کار مطرح است .همچنین از نظر او و در جریان جامعه سرمایه داری ، تولید ، مرکزی ترین و مهم ترین امر است که باحضور نیروهای اجتماعی محقق می شود .او درآغاز در پی بیان نحوه توسعه سرمایه داری در کشورهای صنعتی است .از نظر مارکس به دلیل نیاز به سود بیشتر و دستیابی مکانیسم های مطمئن استمرار بازار جهانی اهمیت دارد .به اعتقاد وی بورژوازی به یک بازار دائما" توسعه یابنده جهت کالاهایش نیاز دارد تا بورژوازی را به تکاپو وادارد و بورژوازی با بهبود سریع همه ابزارهای تولید و با وسایل ارتباطی که دراختیار دارد می تواند کلیه ملل و حتی عقب مانده ترین آن ها را به عرصه تمدن بکشاند .
بنابرین شیوه تولید و روابط تولید به زعم او عامل تغییر در سیستم اجتماعی است ، چون تغییر در ساختار جامعه را در پی دارد . این تغییر باعث حاکمیت طبقه سرمایه دار بر شیوه تولید در جهت کسب سود و بهره کشی از کارگر را درپی دارد که باعث تراکم و انباشت سرمایه می شود که خود پیشرفت اقتصادی را در پی خواهد داشت.