توسعه پارادایمیک 2
بدیهی بود که پارادایم اول توسعه فقط به رشد اقتصادی توجه میکردند و اساساً مابین توسعه و رشد تفاوتی قائل نمیشدند. بعد از نمایان شدن «معضله های» توجه صرف به رشد در اقتصادهای در حال توسعه پارادایم دوم اما بر لزوم توجه به فقر و توزیع درآمد و پیامدهای وحشیانه ی رشد و توسعه ی بی مهابا اشاره کردند. بدیهی بود که اقتصاددانان این طیف بیش از پارادایم اول متمایل به دولت بودند، چه اینکه از بازار نمیتوان توقع رفع فقر و تعدیل توزیع درآمد را داشت. در کنار پارادایم توسعه ی انسانی رویکردهای چپ نو متشکل از مکتب وابستگی نیز ظهور کرده بود که معضل توسعه نایافتگی را به طور مشخص بر مبنای رابطه ی استثماری کشورهای مرکز و پیرامون جستجو میکرد. اما مهمترین مسأله ای که اقتصاددانان این طیف با آن مواجه بودند این بود که از بد حادثه در دوره ی ایشان تبعات اقتصاد نئوکینزی-نئوکلاسیک رونمایی شده بود و فشار زیادی از سوی کلاسیک ها در راستای قطع ید دولت از ارکان اقتصاد مستولی شده بود. بدین ترتیب پارادایم دوم اساساً نتوانست دوام آورد و بدین ترتیب پارادایم سوم پدید آمد.