جامعه شناسی فرهنگی ١٤
مفهوم هویت ملی به مثابه پدیدهای سیاسی و اجتماعی زادة عصر جدید است که از اواخرقرن نوزدهم میلادی به مشرِق زمین و سرزمینهای دیگر راه یافت. اما بهعنوان مفهومی علمی ازساختههای علوم اجتماعی است که از نیمة دوم قرن بیستم میلادی به جای خُلق و خوی و خصیصة ملی رو به گسترش نهاده است. تاکنون تعاریف متعددی از مفهوم هویت ملی ارائه شده است. شاید یکی از دلایل آن،تفاوت در شیوه نگرش و برداشت از این مفهوم در حوزههای مختلف علمی باشد. بهعلاوهبرخی از این تعاریف تک بعدیاند و بر یک جنبه از ابعاد این مفهوم تأکید دارند و سایر ابعاد آنرا مورد غفلت قرار دادهاند؛ در صورتی که برخی دیگر بر ارائه تصویری کامل از هویت اصرارمیورزند. از اینرو برخی از صاحبنظران عدم امکان تعریفی جامع و مانع از هویت را بهماهیت تناقضنمای آن نسبت میدهند. برخی از تعاریف بر بعد احساسی و عاطفی هویت تأکید داشته و آن را عامل پیوند و تعلقفرد به گروه یا جامعهای که عضو آن است، میدانند. در تعاریفی دیگر، هویت به معنای وجهتمایز اعضای یک جامعه از دیگران و تفکیک کننده من و ما از غیر و دیگری به کاررفته است. در این دسته از تعاریف، خودآگاهی از هستی ما با آگاهی از هستی دیگران همراهاست و ما و دیگران دو روی یک سکه محسوب میشود که بودن یکی، بدون دیگری معنا ندارد. این بدان معناست که هویت (من) در خلأ شکل نگرفته و با فرد متولد شده است.
ادامه دارد...