الزامات و راهبردهای توسعه گردشگری پایدار 2
در دنیا، بودجهایکه به مسافرت و تفریح اختصاص مییابد سه برابر بودجهای است که صرف امور دفاعی میشود. این پدیده (مسافرت) با تخصیص یک دهم جمعیت جهان، بزرگترین جابهجایی صلحآمیز تاریخ بشر محسوب میشود. آثار مثبت اقتصادی (ایجاد اشتغال، درآمد ارزی و...)، اجتماعی، فرهنگی و محیطی جهانگردی این صنعت را به عرصة رقابت کشورهای مختلف بدل کرده است. کشور ما به لحاظ پیشینة تاریخی، فرهنگی و غِنا و تنوع طبیعی و زیست محیطی دارای پتانسیلهای ارزشمند بسیاری است که با سیاستگذاری و برنامةریزی منطقی، اصولی و همهجانبه میتواند به یکی از مقصدهای اصلی و مطرح جهانی در زمینة جهانگردی تبدیل شود. به نظر میرسد؛ یکی از گامهای اولیه در زمینة توسعه صنعت جهانگردی شناخت و معرفی جاذبهها و پتانسیلهای موجود در کشور میباشد. از اینرو شناخت و بررسی میراثی فرهنگی به نام جاذبههای فرهنگی ـ مذهبی ایران، با دارا بودن ویژگیهایی همچون قدمت تاریخی، زیبایی و تنوع میتواند بهعنوان یکی از زمینههای جذب گردشگر و نمایاندن فرهنگ و تاریخ دیرینة ایرانیان مؤثر واقع شود.
وقتی از گردشگری فرهنگی صحبت می شود ، قرار است هویت ملی و گفتمان ارزشی و فرهنگی کشور ما به گردشگران معرفی شده و زمینۀ فهم و درک متقابل فراهم شود. اعتقاد بر این است که اینگونه بهتر میتوان باورهای غالب و نادرست نسبت به کشور را زدود و هر گردشگر فرهنگی وارد شده به ایران را به سفیری برای تبلیغ و معرفی گفتمان و هویت ملی ما در دنیا تبدیل کرد. بدیهی است، لازمۀ تحقق چنین هدفی برخورداری از پرسنل آگاه، مطلع، علاقهمند و متعهد به هویت ملی است که بدون ایجاد هر گونه تنش و با مهارت ارتباطی و تعامل اجتماعی بسیار قوی و با اتکا به آگاهیها و اطلاعات غنی فرهنگی و تاریخی با گردشگران مواجه شود و ضمن ارائه خدمات و انجام وظایف شغلی خود، آیینه تمام نمایی از فرهنگ بالندۀ کشور را به معرض نمایش بگذارد. با چنین مبنا و سیمای مطلوبی برای توسعه گردشگری ایران، نگاهی به وضع موجود حجم شکاف بین آنچه باید بدان دست مییافتیم و موضعی که در آن قرار داریم را نشان میدهد و ضرورت اقدام عاجل در سیاستگذاری و برنامهریزی در توسعه گردشگری فرهنگی را مطرح میکند.