الزامات گردشگری پایدار 20
ایران با برخورداری از جاذبههای غنی علمی ـ تاریخی ـ فرهنگی و مذهبی بی شک میتواند جایگاه ممتازی در صنعت گردشگری دنیا داشته باشد و از ظرفیتهای آن در جهت تحقق و تأمین منافع ملی بهرهبرداری نماید. این در حالی است که سهم ایران از درآمد حاصل از گردشگری در کل دنیا کمتر از 1 درصد است.
بهرغم سهم چشمگیر صنعت گردشگری در قیاس با دیگر صنایع بزرگ مانند نفت و خودرو در اقتصاد جهان و به رغم وجود جاذبههای غنی گردشگری در ایران، بهره کشور از خوان گسترده گردشگری بسیار ناچیز است.این در حالی است که قرار است با توجه به چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران، سهم ایران از درآمد گردشگری جهانی از 7 صدم درصد به 2 درصد در سال 1404 رشد یابد، به گونهای که در سال 1404 قریب 25 میلیارد دلار از محل حدود 20 میلیون گردشگر ورودی درآمد نصیب کشور شود (سازمان صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری، سند چشم انداز توسعه بخش میراث فرهنگی و گردشگری کشور ایران 1384 تا 1404 ).
عملکرد نامطلوب در توسعه صنعت گردشگری کشور عمدتاً ناشی از فضاسازی منفی قدرتهای غربی بر علیه نظام جمهوری اسلامی از یکسو و عملکرد ناصحیح متولیان بخش بوده که خود از نگرانی نسبت به عوارض فرهنگی – اجتماعی گردشگری و آمد و شد گردشگران خارجی به داخل کشور متأثر است. این نگرانیها در زمینه جذب گردشگران انبوه که بیشتر مقاصد تجاری و تفریحی را دنبال میکنند، اگرچه بسیار درست است و بسیاری از کشورهایی که بر جذب این دسته از گردشگران تأکید داشتهاند از عوارض آن بر محیط زیست، فرهنگ و اجتماع به طور جدی رنج برده و میبرند، اما تأکید بر گردشگری فرهنگی ضمن تأمین عواید پایدار فاقد عوارض فرهنگی ـ اجتماعی و زیستمحیطی است و در تأمین اهداف و آرمانهای نظام، به دلایل زیر از ظرفیتهای چشمگیری برخوردار است:
1. ایران به علت برخورداری از مواهب خدادادی طبیعی و جغرافیایی و ابنیه تاریخی ـ مذهبی و همچنین عناصر فرهنگی، اجتماعی بسیار غنی، در ردیف 5 کشور پرجاذبه گردشگری به لحاظ فرهنگی قرار دارد و بنابراین مشاقان فراوانی در بین جهانگردان دارد که در آرزوی سفر به ایران و مواجهه با ویژگیهای منحصر به فرد فرهنگی و تاریخی آن هستند، اما به دلایل متعدد از جمله نگرانی از آثار سوء گردشگری، تا کنون امکان آن بهطور شایسته فراهم نشده است. اگر بخواهیم به میراث و هویت فرهنگی کشور توجه کرده و برای معرفی آن به گردشگران برنامهریزی کنیم، میتوانیم هرساله پذیرای گردشگران فرهنگی از سراسر دنیا باشیم. گردشگرانی که برای آموختن و کسب تجربه و درک فرهنگهای دیگر به سفر میپردازند و صرفاً به دنبال جاذبههای مصنوع و برنامههای از پیش آماده آژانسهای مسافرتی نیستند.
2. جذب گردشگران فرهنگی کمک میکند از ازدحام گردشگران در سایتهای گردشگری کاسته شود، میراث فرهنگی صدمه نبیند، از فراز و فرودهای جریانات فصلی گردشگری به این دلیل که گردشگران فرهنگی ترجیح میدهند در فصول مختلف به ویژه اوقاتی که گردشگران انبوه کمتر حضور دارند، سفر کنند، کاسته شود، تعداد گردشگران کمتر، ولی با سطح تحصیلات بالاتر، مدت اقامت طولانیتر و سازگارتر با قوانین و مقررات محلی و ملی جذب شود که جملگی با پایداری گردشگری و تناظر آن با مختصات هویت ملی و فرهنگی کشور همراه است.