معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی ٣
3- آموزش و ترویج :
در نظام آموزشی کنونی غالب منابع و مراجع درسی مورد استفاده منابعی است که در کشورهای ناآشنا با فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی تهیه و تدوین شده اند. در چنین شرایطی، آموزش معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی، جایگاه چندانی در فرآیند تحصیل دانشجویان این رشته ندارد. این موضوع نه تنها در محتوای دروس که در نحوه تنظیم سرفصلها نیز مشهود است. در تنظیم محتوا و سرفصلها کمتر به این امر توجه میشود که در کشوری زندگی میکنیم که هزاران سال تمدن را در سابقه خود دارد و در تدوین سرفصل دروس حتی از تجربه کشورهای دارای تمدن کهن استفاده نمیشود.
در شرایط موجود اکثر سرفصلهای آموزشی به گونهای تنظیم شده اند که توجه به هویت فرهنگی، تاریخی و طبیعی خاص و ویژه سرزمین ایران از یک سو و آشنایی با نیازهای واقعی کشور در شرایط معاصر جایگاهی در آنها نمی یابد. عدم توجه به زمینه و محل طراحی در تمرینهای آموزشی، عدم تربیت دانشجویان برای طراحی در زیست بوم مشخص، محدود شدن آموزش معماری ایرانی به یک یا دو درس سه واحدی، عدم توجه به ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و طبیعی در تمرینات، تدریس درس مبانی نظری بدون توجه به بنیانهای نظری معماری و شهر ایرانی و اکتفا به یک درس دو واحدی و .... تنها بخشی از چالش های مشهود در سرفصل دروس در نظام آموزشی معماری هستند.
با توجه به آنکه ارتقاء بینش و ایجاد حساسیت در
عموم مردم نسبت به کیفیت محیط زندگی (به اعتبار اساس فرهنگی شهر و معماری) عاملی
بسیار مؤثر در ارتقاء پایدار کیفیت محیط زندگی (در وجه کالبدی و فضایی) آن میباشد،
لذا هرگونه اقدام که تنزل سطح سلیقه مردم و سوق دادن تقاضای عمومی به جهاتی متنافر
با کیفیت حقیقی محیط زندگی را در پی داشته باشد، با تأثیری فراگیر، سبب تنزل کیفیت
شهر و معماری و به تبع آن عدم تحقق شهر و معماری هویتمند خواهد شد. در حال حاضر
آنچه که در رسانهها (به ویژه رسانه های دیداری) مشاهده می شود مقارن است با تحقیر
ارزش های موجود در بافت های فرهنگی و تاریخی شهرها و تبلیغ بناها و فضاهایی که به
هیچ وجه متناسب با شأن فرهنگی و تاریخی سرزمین ایران نبوده و هیچ نسبتی با هویت
ایرانی – اسلامی برقرار نمی نماید. بدین
ترتیب ذائقه عمومی در تشخیص و استفاده از معماری مناسب و ارزشمند دچار دگرگونی شده
و قدرت شناسایی آثار ارزشمند از غیر در میان اقشار مختلف جامعه از میان رفته است. در
چنین شرایطی انتظار از عموم مردم در جهت تلاش برای حفظ میراث فرهنگی موجود در
ابنیه و بافت های تاریخی و شکل گیری تقاضای شهر و معماری هویتمند مبتنی بر ارزش
های ایرانی – اسلامی، در میان مردم، دشوار
می نماید.
ادامه دارد ....