رابطۀ دین، فرهنگ و سبک زندگی
اول، نظریهی پیرامون رابطهی بین فرهنگ و سبک زندگی است. رابطهی بین سبک زندگی و فرهنگ یک رابطهی کاملاً برابر و مستقیم است؛ یعنی جایی از فرهنگ نیست که ناظر به سبک زندگی نباشد و برعکس، جایی از سبک زندگی نیست که معرف فرهنگ نباشد. این دو با هم پیوند دارند. نهایتاً تفاوت اینجاست که وقتی فرهنگ به سبک زندگی تبدیل میشود، نمود، تعین و تشخّص پیدا کرده و لذا قابل لمس و تشخیص شده است.
دوم، نظریهی پیرامون رابطهی دین و فرهنگ است. آیا دین و فرهنگ
با هم رابطهی مستقیم دارند؟ آیا فرهنگ عرصهی گستردهتری از دین دارد و بخشی از
فرهنگ طرف جاذبهی دین قرار میگیرد و بخش دیگری از فرهنگ مربوط به دین نیست؟ کدام
نظریه را میپذیرید؟ این نکته در فرهنگشناسی و جامعهشناسی و فرهنگ، بحثی مهم و
بنیانی و بسیار تأثیرگذار است. این بحث در کتابی با عنوان «مناسبات دین و فرهنگ» اثر
دکتر پیروزمند مطرح شده است. در این کتاب، ثابت شده است که دین در فرهنگ، محوریت
دارد و فرهنگ را تحت جاذبهی خود قرار میدهد.
سوم، توجه به نظام در بحث سبک زندگی است. اگر کمی دقیق شده و تفصیلیتر به آن بپردازیم، متوجه میشویم که با نظام سبکها مواجه هستیم؛ یعنی اصطلاح «سبک زندگی» عنوان بزرگی است که نظامهای رفتاری جامعه را در خود جا داده است. برای مثال، در آپارتماننشینی، از سبک آپارتماننشینی بحث میشود یا در رانندگی، از سبک رانندگی، در معاشرت بین زوجین، از سبک رابطهی خانوادگی زوجین با یکدیگر، در ارتباط بین یک خانواده با خانوادهی دیگر یا محیط دوستانه از سبک معاشرت خانوادگی و در اداره، از سبک ادارهی اسلامی سخن میگوییم. یعنی به تنوع موضوعات موجود، سبک های مختلفی وجود دارد. حالا چرا تعبیر میکنیم به نظامی از سبک ها؟ چون باید بتوان ارتباط بین این سبک های مختلف را براساس فرهنگ مرکزی، که فرهنگ اسلامی است، برقرار کرد. در این صورت، نظامی از سبک ها شکل میگیرد. ثمرهی ایجاد نظام سبک ها این است که رفتار دولتمردان در ستیز با رفتار مردم قرار نمیگیرد. رفتار، مطلوبیتها، ارزشها و هنجارهای خانوادگی، در ستیز با ارزشها و هنجارهای زندگی شغلی و اداری قرار نمیگیرد. بلکه یکدیگر را تأیید و به هم کمک میکنند و در تکامل هم به یکدیگر مدد میرسانند. این امر برای ایجاد سرمایهی اجتماعی و انسجام اجتماعی بسیار مهم است. به عبارتی پیششرط تکامل و پیشرفت جامعه است. در غیر این صورت، نیروهای جامعه یکدیگر را خنثی کرده و موجب فرسایش یکدیگر میشوند که باعث کُند شدن حرکت به سمت پیشرفت است. پس ما شاهد نظامی از سبک ها هستیم.