الزامات شناخت مسائل فرهنگی اجتماعی عربستان ٣
دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۰ ق.ظ
گزارش 2030 عربستان سعودی
کشورهای غرب آسیا و در رأس آن کشورهای عربی استاد ناشیگری هستند مخصوصاً بعد از جنگ سرد به این طرف. گزارشی که عربستان ارائه داده است شبیه به همان ناشیگری است که مکرراً در منطقة غرب آسیا و مخصوصاً در محوریت کشورهای عربی شاهد آن هستیم. این اشتباه را در سطح گسترده اتحاد جماهیر شوروی قبل از فروپاشی انجام داد، که نتیجهاش به فروپاشی شوروی ختم شد. در اوایل دهة1970 شاه مخلوع در ایران انجام داد، باز هم همین اتفاق افتاد. زیرا عربستان روشی که در این گزارش درپیش گرفته است، کپیبرداری از روش مکنزی است که در سه چهار دهة قبل در برخی کشورهای اروپایی تست شده است. اینکه بستة جسورانه توسط شاهزادگان سعودی از هرگونه پیشزمینههای توسعهیافتگی بومی محروم هستند، نقض غرضی است نسبت به ارائة این اسناد.
مسألة دوم ریسکهایی است که در این سند کشور عربستان ارائه داده است، این ریسکها برای ما قابل تجزیه و تحلیل است و میتوانیم بند بند آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
مسألة سوم این است که این سند کپیبرداری از روش مکنزی (شرکت مشاورة اقتصادی مبتنیبر نئولیبرال) است. پسر ملک سلمان با این شرکت ارتباط اقتصادی بسیار تنگاتنگی دارد. نتیجة رایزنی 8 ماهه با این شرکت منجر به صدور سند2030 در عربستان سعودی شد.
سند 2030 نمیتواند خیلی موفقیتآمیز باشد؛ زیرا با توجه به ساختار کشورهای غرب آسیا، همة کشورهای تولیدکنندة نفتِ منطقه پمپ بنزین کشورهای توسعه یافته و صنعتی و بازار کلان کالاهای لوکس و غیر لوکس این کشورها هستند.
تا زمانی که آسیا نتواند الگویی برای خودش در حد جهانی پیدا کند، مسلماً این جور برنامه ها، برنامه های کاذبی است. عربستان الگو محور نیست.
نکتة چهارم در خصوص این سند این است که این سند چیز عجیب و غریب و تازهای نیست. بعضی از کشورهای عربی کوچک منطقه مانند قطر و امارات آن را آزمایش کردند. اتفاقاً در بعضی حوزه ها موفق هم بودند، اما موفقیت آنها موفقیت پایه نیست. این هم برمی گردد به اینکه غرب آسیا الگو محور نیست. قطر و امارات هم برای خروج از اتکا به نفت 12 سال است که دارند تلاش میکنند، در حوزة جذب سرمایه موفق بوده اند اما هیچ تولیدی ندارند، فقط بازار سرمایه اند.
۹۵/۰۷/۱۲