مقدمات ایجاد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
سید مصطفی گنجی یادداشتی دارد که در آن از لزوم ضرورت تحول علوم انسانی پرداخته است.به نظرم یادداشت جالبی آمد و تصمیم گرفتم در وبلاگم خلاصۀ آن را نقل کنم.به زعم ایشان حدود دو دهه است که مقام معظم رهبری با ادبیات مختلف و به انحاء گوناگون،سخن از علوم انسانی ، اهمیت و ضرورت تحول در آن را مطرح و تحلیل کردند تا به تدریج تحول در ساحت علوم انسانی را با اسلامی سازی دانشگاه ها، بومی سازی و تولید علوم انسانی_اسلامی ،گفتمان معقول و مقبول بر جامعه علمی حوزوی_دانشگاهی و حتی گفتمان اجتماعی قرار دادند تا گامی مهم و اساسی در تحول مبنایی و زیر ساختی در متن جامعه اسلامی برداشته شود.
شایان ذکر است این گفتمان ،آرا و انظار متفاوت و متهافتی را به خود معطوف کرد که منشاء برکات علمی و تولید اندیشه شده و می شود و جامعه علمی را پویا، زنده و بالنده نگاه می دارد ؛
به گونه ای که نظریه های متکثری در امکان و عدم امکان علم دینی ،مطلوبیت و عدم مطلوبیت علم دینی،چیستی و چگونگی اسلامی سازی علوم انسانی، نقد علوم انسانی موجود و محقق، علوم انسانی بایسته و نشانه ها و نشانی های آن و... طرح ،تحلیل ،نقد و ارزیابی شده است.
طرح نکات اساسی و بنیادین از سوی حضرت آقا ؛مانند:
1-اجتهاد در علوم انسانی(90/5/19)
2-ضرورت مبنا سازی قرآن برای تولید علم(88/7/28)
3-نقد مبانی علوم انسانی غرب(84/10/29)
4-تولید علم دینی و اسلامی(82/8/8)
5-لزوم خود آگاهی در محیط های علمی(79/12/9)
6-سکولار بودن و دینی نبودن علم انسانی در غرب(84/10/29)
7-نهضت آزاد اندیشی و تولید علم(82/2/22)
مفاهیم بالا همه و همه بستر سازی در تحقق گفتمان تولید علوم انسانی_اسلامی است که باید با عقلانیت و تعهد پذیری تمام عیار و هوشمندی خاصی صورت پذیرد.
بنابراین در تحقق تولید علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی، باید نخست گام های ذیل برداشته شود:
شناخت مفاهیم کلیدی در حوزه ی علم انسانی؛مانند چیستی علم دینی،معنا ومصداق شناسی علم انسانی،نقد و کیفیت نقد علوم انسانی موجود در ایران و غرب،چیستی بومی سازی و اسلامی سازی علوم انسانی و...؛
تولید فلسفه علوم انسانی_اسلامی؛
تبیین پیش فرض های علوم انسانی_اسلامی؛
تبیین رویکرد ها و رهیافت های تحول در عرصه ی علوم انسانی_اسلامی؛
تصویر وتفسیر وضع موجود و مطلوب؛
تفکیک روشن و همراه با شاخص ها و معیار های علو انسانی_اسلامی از علوم انسانی غرب با تئوری های مشخص و شفاف؛
تبیین روش شناسی نقد علوم انسانی موجود و محقق یا آنچه هست برای علوم انسانی بایسته و آنچه باید؛
روشن سازی منبع بودن و مبنا شدن قرآن برای تولید علوم انسانی-اسلامی؛
ترسیم نقشه راه و داشتن چشم انداز مشخص و همچنین مهندسی و مدیریت تولید علم دینی؛
پیشگیری و درمان یا تلفیق مقام دفع و رفع سیاست زدگیو سیاسی کاری در ساحت تولید علم دینی؛
ارائه راهکارهای کوتاه مدت،میان مدت و بلندت مدت مبنایی و بنایی در اسلامی ساز علوم انسانی؛
ضرورت اجتناب از محافظه کاری در محافل حوزوی و دانشگاهی؛
نظارت بر تدوین علوم انسانی با استفاده از استادان برجسته و فرزانگان عرصه علم که تعهد دینی و انقلابی دارند؛
داشتن شجاعت علمی و خودباوری ،امید به آینده ،خطرپذیری و پشتکار لازم در پیشرفت علمی؛