جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

مفهوم توسعه از منظری دیگر

دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۱۳ ق.ظ


تعریف توسعه

با وجود این که تاکنون تعریف دقیقی از توسعه ارائه نشده، اما می توان گفت که اصطلاح توسعه، تجزیه و تحلیل را برای همة آنانی که در صدد ترسیم مرزهای آن هستند، دشوار و مبهم ساخته است. در واقع، توسعه از مفاهیمی است که اندیشمندان دربارة آن اتفاق نظر ندارند و هر کس آن را متناسب با دیدگاه ها، باورها و اعتقادات خود، تعریف می کند؛ اما دانشمندان علم توسعه که به تعریف «توسعه» پرداخته اند، همگی آنها در این تعریف اتفاق نظر دارند که توسعه، «فرایند حرکت جوامع از وضعیت موجود به سمت مطلوب است»؛ اگر چه آنان در روش و عوامل دست یابی به توسعه و رابطه توسعه با دیگر عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اختلاف نظر دارند.

توسعه کوثری

توسعة کوثری بر مبنای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله و شیعه دوازده امامی، شکل گرفته است و نه تنها هیچ گونه مخالفتی با بهبودی وضع اقتصادی ندارد؛ بلکه مشکل اقتصادی بشر را در توزیع ناعادلانة ثروت دانسته که مردم را از حق طبیعی شان محروم می سازد. از این رو، مؤلفه های اساسی آن را باید در عنصر عقل جست وجو کرد که ملهم از تعالیم دینی است؛ البته عقلی که منبع و ابزار ادراکی دارد و حاصل آن، تعقل و تدبر و دوری از نفس اماره و شیطانی است.

در واقع، خط اصلی اقتصاد در اسلام، بر پایة این آیه شریفه است که خداوند می فرماید: «کی لا یکونَ دُوَله بَینَ اَلاغنیاء1؛ این بدان جهت است که این اموال عظیم، تنها میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد». امام صادق علیه السلام می فرماید: «آن گاه که میان مردم (در توزیع ثروت ها و درآمدها)، عدالت اقتصادی حکم فرما شود، همگان بی نیاز خواهند شد».2 پای بندی همگان به این اصل و پرداخت حقوق مالی شان (خمس، زکات، انفاق های واجب، وقف، هبه،. ...)، همراه با ایثار و انصاف و دگرخواهی و مساوات که از ساز و کارهای توزیعی ثروتند، کاهش فقر و قطعاً بی نیازی دیگران را به همراه خواهد داشت.

توسعة کوثری با توسعه تکاثری که فقط مبادرت بر انباشت ثروت و قدرت دارد و در پی توزیع و انباشت ثروت است، مغایر است.

ارتباط میان دین و توسعه برای تغییر زندگی انسان ها، متکی به داشتن یک نظام اقتصاد اسلامی است؛ زیرا اسلام دینی الهی است که علاوه بر سعادت دنیوی و رفاه مطلوب، در جست وجوی سعادت اخروی نیز می باشد. در واقع، انسان در انتخاب مسیر، مختار است. اعتقاد به توسعه و کمال، مورد تأیید و قبول اسلام است و مسلمانان باید با پیروی از اسلام، فرهنگ توسعه را عملی کنند و در این صورت، می توانند به همه جنبه های مثبت غرب، نایل شوند و این، مستلزم آزادسازی خرد از قید و بندهای مادی گرایی و طبیعت است که بسط و گسترش بینش اسلامی و ارزش های مربوط به آن را در جامعه می طلبد و بر همین اساس، به حذف اسراف و تولید مازاد و تضمین حداقل و تعیین حداکثر تولید کالاهای ضروری می پردازد و به همین منظور، سعی در کنترل میزان، نوع کالا و خدمات دارد و افراد را تشویق به قناعت و کم مصرفی می کند و همین امر موجب تداوم حیات اقتصادی، همراه با عزت و استقلال می شود که نتیجه نهایی آن، حفظ توازن اجتماعی و اقتصادی است که منجر به فقرزدایی و رفع محرومیت و سرانجام رشد و تعالی معنوی جامعه می شود.

شهید محمد باقر صدر می نویسد: اگر چه رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه، از اهداف نظام اقتصادی به شمار می رود، اما رشد اقتصادی، ابزار و راهی برای رفاه عموم افراد جامعه است. از این رو، رشد اقتصادی در چارچوب تفکر توزیع دین، معنادار می شود و به میزان و مقداری می تواند هدف باشد که آثار مثبت آن در زندگی مردم، تجلی یابد.

امام خمینی می گوید: همه زحمت انبیا برای این بوده که برای بشر، عدالت اجتماعی را برقرار سازد و یک عدالت باطنی را برای افراد انسانی به وجود آورند.3 لذا وی معتقد است که قانون و مقرارت الهی نیز ابزاری برای برقراری تسلط و عدل در جامعه است و در این خصوص می گوید:

 

اصولاً احکام، مطلوبیت ذاتی ندارند؛ بلکه وسایل و ادواتی هستند که جهت اجرای اهداف حکومت اسلامی و گسترش تسلط و عدل در جامعه به کار می روند.4 عدالت اقتصادی – اجتماعی تنها با تأمین حداقل نیازهای اساسی و حیاتی مردم – که شرط اساسی رشد و توسعه اسلامی است - شکل می گیرد و از طریق توزیع عادلانه مبتنی بر اخوت و یاری محرومان و در جهت همسانی انسان ها قوام می یابد.

یکسانی افراد جامعه و تعقل و تأمل و استدلال پذیری آنها و پرهیز از جمود فکری و تقلید از بیگانگان، گویای آزادی اندیشه آدمی است که همراه با رفتار مبتنی بر قوانین و مقررات الهی، می تواند با نظم و عقلانیت در محاسبات معیشت انسانی، مطلوب بوده، حیات معقولی را همراه با یک اقتصاد مطلوب، بیافریند؛ زیرا اقتصاد به واسطه اشتراک مساعی و تقسیم کار و وظایف میان افراد، امری حیاتی است و بقای هر فرد به آن بستگی دارد.

شاخصه های معنوی توسعه کوثری

الف. تقوی؛ «وَ لَوْ اَنَّ اهل القُری آمَنوا و اَتَّقوا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرکاتٍ مِنْ السَّماءِ وَ الْاَرضِ وَ لکن کذَبُّوا فَاخَذْناهُمْ بِما کانُو یکسِبون؛5 و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آورند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان [معنوی] و برکات زمین [مادی] را بر آنها می گشودیم؛ ولی [آنها حق را] تکذیب کردند؛ پس ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».

ایمان و تقوا نه تنها سرچشمه برکات معنوی هستند، بلکه موجب فزونی نیازهای مادی و فراوانی نعمت ها و آبادی و عمران می شوند و استقامت بر ایمان و تقوا، عامل مهمی برای توسعه اقتصادی و نزول برکات و رفاه در زندگی است.

ب. توکل؛ توکل بر خدا، آدمی را از وابستگی ها که سرچشمة ذلت و بردگی است، نجات می دهد و به او آزادگی و اعتماد به نفس می بخشد.6 این آزادگی و اعتماد به نفس، انسان را برای رسیدن به اهدافی همچون رفاه و تأمین احتیاجات زندگی و رفع نیازهای مادی و اقتصادی، برای رسیدن به اهدافی که در راستای قرب الهی دارد، یاری می رساند.

ج. شکرگذاری؛ «وَ اِذاَ تَاْذَّنَ رَبُّکمْ لَئِن شَکرْتُمْ لَاْزیدَ نَّکمَ وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ اَنَّ عَذابی لَشَدیدٌ؛7 و اگر شکرگذاری کنید [نعمت خود را] بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است».

شکر نعمت، در حقیقت، استعمال نعمت است؛ به نحوی که احسان نعمت دهنده یادآوری و اظهار شود که این امر، موجب زیاد شدن نعمت و کفران آن، باعث عذاب شدید است.

شکرگذاری، منشاء برکات فروانی، مانند رفاه و آبادانی و توسعة اقتصادی است و بدون شک، خداوند در برابر نعمت هایی که به ما بخشیده، نیازی به شکر ما ندارد و اگر انسان را سفارش به شکرگذاری کرده، برای نزول نعمت است.

د. خمس و زکات؛ تراکم ثروت، یکی از بزگ ترین مسائل در ایجاد اختلال توازن اقتصادی هر جامعه است و باید از آن به هر وسیلة ممکن، جلوگیری شود. اسلام سه راه را برای اصلاح وضع سرمایه داری و تعدیل ثروت بیان می دارد که عبارتند از:

1. لغو مالکیت خصوصی از نظر قانون.

2. برانداختن مالکیت خصوصی به طور خود به خود.

3. محدود کردن مالکیت.

در تحدید مالکیت، هیئت دولت مخالف با اصل مالکیت و ابزار تولید نیست و سعی در براندازی آن ندارد؛ اما از گشایش و توسعة بی اندازة آن با وضع یک سلسه مالیات ها بر اصل یا بر حاصل و بهره اقتصادی و همچنین رقابت در نحوة تولید و شرایط استخدام کارگر و تعیین حداقل دستمزد و وضع قوانین مربوط به توزیع کالا که بعضی از آنها مورد تشریع خاصی بوده است و برخی دیگر موکول به نظر حاکم شرع است، جلوگیری می کند.8

و. انفاق؛ انفاق مال حلال با قصد قرب، بدون منت و با شیوة نیکو، بهره مندی از نعمت های جاوید را به همراه دارد.

ز. منع اسراف و تبذیر؛ اسلام اسراف و زیاده روی را حرام و ناروا می داند؛ زیرا مسلمانان به تناسب امکانات و توانایی و کارآیی خود، در برابر جامعه، مسئولند. همچنین اسلام مخالف کسی است که مال خود را بیهوده تلف می کند و تبذیر را انفاق مال در راه معصیت می داند.

شاخصه های اقتصادی توسعه کوثری

توسعة کوثری علاوه بر رعایت شاخصه های معنوی، مستلزم رعایت شاخصه های اقتصادی هم می باشد؛ از این رو، با توجه به ریشه های فکری و فرهنگی و نظام تربیتی و حقوقی، به بهره برداری از طبیعت می پردازد. هر چقدر یک جامعه از جهت میزان توسعه یافتگی نیرو های انسانی، استفاده مطلوب از عوامل و منابع تولیدی و میزان حساسیت افراد جامعه نسبت به منابع ملی، رعایت الگوی مصرف با استناد به قرآن و سنت و پای بندی به حدود و مقررات توام و رعایت ارزش ها در سطح بالایی باشد، توسعه در این جامعه، مقرون به اهداف الهی است و یقیناً در اجتماع، پیامد هایی را به همراه خواهد داشت که برخی عبارتند از: عدالت اجتماعی، فقرزدایی، ایجاد رفاه عمومی، استقلال اقتصادی، تعالی و الهی گونه شدن انسان ها و عزت جامعه اسلامی.

جمع بندی

توسعه کوثری، مترادف با تکامل معنا است و به طور موازی، به دنیا و آخرت توجه دارد. از این رو، انسانی که در تمام نیازهایش (مادی و معنوی) اعتدال را در نظر دارد، در این راه گام برمی دارد. این انسان در رفع نیازهای خود، افراط نمی کند و هیچ گونه اسراف و تبذیر را نمی پذیرد. توسعه کوثری در پی توزیع عادلانه امکانات مادی مبنی بر احقاق حقوق انسان ها و ایثار و از خود گذشتگی و اجرای انفاق و پرداخت مالیات، به عنوان یک تکلیف قانونی است.

در توسعة کوثری بر مبنای قرآن و سنت الهی، توسعه برای مسلمانان، امری لازم است و هرگز مانع از توسعه مادی نیست؛ بلکه مشحون از عناصری است که خود عامل توسعه مادی می باشند و دستاورد آن، چیزی جز عدالت و فقر زدایی نیست؛ از این رو، هم جهت با ارزش ها و فلسفه و مبانی اسلامی، در جهت قرب الهی در حرکت است؛ تا هم لذت دنیوی ممکن شود و هم لذت اخروی.

پی نوشت ها:

1. حشر، آیه 7.

2. کلینی، اصول کافی، ترجمه مصطفوی، ج 1، ص 568.

3. صحیفه نور، ج 11، ص 84.

4. شئون و اختیارات ولی فقیه، ص 42.

5. اعراف، آیه 96.

6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 10، ص 298.

7. ابراهیم، آیه 7.

8. آصفی، راه علاج تراکم ثروت در اسلام، مجله درس هایی از مکتب اسلام، ص 21.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۳
اسماعیل شیرعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی