دستش که به آب خورد
یاد وصیت پدرش افتاد
"کنارش بمان"
مظلوم تر از او نیست
چنان سراسیمه بازگشت
که دست هایش را جا گذاشت ...
▪️السلام علیک یا قمر بنی هاشم▪️
دستش که به آب خورد
یاد وصیت پدرش افتاد
"کنارش بمان"
مظلوم تر از او نیست
چنان سراسیمه بازگشت
که دست هایش را جا گذاشت ...
▪️السلام علیک یا قمر بنی هاشم▪️
🔴 به مناسبت ایام تاسوعا و عاشورای حسین و بازخوانی قیام حسینی
🔴 امام موسی صدر: قاتلان کربلا "کم خطرترین" دشمنان امام حسین(ع)
🔻حسین(ع) سه گروه دشمن دارد؛ دسته اول آنان که او را کشتند. این دسته کم خطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند. دسته دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی که در اطراف قبر آن حضرت زندگی میکنند را مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند».
▪️«ولی دسته سوم که خطرناکترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین(ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهره برداریهای بیارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوء استفاده برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند.
من از خودم و شما سؤال میکنم ما از روز عاشورا چه بهره ای بردهایم؟ چه سودی به دست آوردهایم؟ چه استفادهای در عرصه عمومی و چه استفادهای در زمینه فردی بردهایم؟ اگر استفاده نبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم من به شما خبر می دهم که این کار سودی ندارد؛ ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه میکنند و حسین را میکشند؟»
▪️«روشن است که امام حسین(ع) الان نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خود امام حسین(ع) در دستان ماست: کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین(ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم ولی گناهانمان بیشتر شود، در این صورت ما گریه میکنیم ولی در عین حال حسین را نیز میکشیم زیرا تلاش میکنیم هدف حسین را از بین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست. ان شاء الله که ما از این دسته نیستیم».
🍂منبع: کتاب سفر شهادت،گفتارهای امام موسی صدر دربارۀ قیام عاشورا و ابعاد و نتایج و پیامدهای این نهضت
🔆 مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت
امام حسین (ع) را کشت.
👈یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد!
👈... این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند.
👈... در کربلا هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد.
👈در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: « نماز شما قبول است؟! » درگیری می شود .حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند.
💠 ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟
🔴 این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما...
✍قابل توجه مدّاحان، وعّاظ، روضه خوانان و عزاداران امام حسین علیه السّلام
✍مدِّاحی که نام اباعبدالله الحسین علیه السّلام را با حوس حوس و سین سین بگوید، مدّاح نیست.. بی ادب است.
✍مدّاحی که به جای روضه خوانی و بیان محتوای عاشورا، ادا و اطوار درآورد، مداح نیست . . . بی سواد است.
✍مدّاحی که وسط عزاداری، لخت شود و فراموش کند که روضه خوانهای قدیم، با عبا، وضو، وقار و متانت بودند، روضه خوان نیست، معرکه گیر است.
✍مدّاحی که صله را شمرده و فکر کند صله، دستمزد است و اگر کم بود، بداخلاقی کند، مدّاح نیست.. کاسب است.
✍مدّاحی که فکر کند با قمه زدن، لطمه زدن، پا کوبیدن و کارهای عجیب و غریب، عزاداری کرده، مداح نیست.. مامور دشمن است.
✍حکایتِ مدّاحی که فکر می کند قرار است فقط اشک مردم را بگیرد، حکایتِ همان شیخی است که دامن خود را پر از سنگ می کرد و به سر پامنبری هایش می کوبید، تا به زور گریه کنند.
✍مدّاحی که به بهانه ی جذب جوانها، باب هر بدعت و سبکی را به مجلسِ روضه ی اباعبدالله علیه السّلام باز می کند، خداپرست نیست، مردم پرست است.
✍مداحی که روضه امام حسین را میتینگ تبلیغاتی احزاب و گروه های سیاسی کند مداح نیست, پادوی سیاسی است.
✍مدّاحی که هر سبک و شعر بی محتوایی را از خواننده ی لس آنجلسی و تکنو، پاپ و رپ را واردِ نوای روضه اش کند، مداح نیست.. حداکثر یک خواننده است.
✍مدّاحی که سیگار و . . . قلیان بکشد، پا به هر مجلس و محفلی بگذارد و رفقای نااهل دور برش باشند، مداح نیست.. آبروریز اهلبیت است. چرا که امام صادق(ع) فرمود:
یا مَعْشَر الشِّیعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَینا کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً.
ای شیعیان، شما به ما منسوب هستید، پس مایه_زینت ما باشید نه مایه ی آبروریزی ما. (مشکاة الأنوار، ص 67 )
✍مدّاح امام حسین علیه السلام و بچّه هیئتی اهل تهذیب و مراقبت است و با عمل و رفتار خود، مردم را عاشق امام حسین علیه السّلام می کند.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، هم #شور دارد و هم #شعور. او با عقل و احساس و عاطفه، عشق و رسم اهلبیت علیهم السّلام را در دل مردم روشن نگاه می دارد.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، اولین گریه کننده ی مجلسش، خود اوست.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، اهل سیاست و بصیرت است؛ نه سیاست بازی.
خط مشی می دهد و آزاده پرور است.
دین را به این دولت و آن دولت، نمی فروشد.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، از کل شهدای کربلا، فقط عباس و اکبر و قاسم علیهم السّلام را نمی شناسد، باسواد و اهل مطالعه است.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، قیام عاشورا را، درس های کربلا را و زیبایی های آن را در قالب شعرهای پرمغز و روان و حزین، در جان شیعه می ریزد. نه وصفِ چشمِ شهلا، قد و هیکل و اشعار سبک و پیش پا افتاده و بی مغز.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، عاقل و اصیل است، نه دیوانه، غالی، نادان، سگ و کلب و کلاغ.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، خواننده و سوپراستار و دیجی و سلبریتی نیست.. روضه خوان، اهلِ طهارت، پاکی، عشق و خلوص است.
✍مدّاح امام حسین علیه السّلام، بیکار، تنبل و تن پرور نیست.
روضه خوانی، هنر و عشق اوست، نه شغلش.
✍هیئت امام حسین علیه السّلام، از تلاوتِ قرآنِ آغاز مراسم آن هم، گریه و عزا می بارد.
✍هیئت امام حسین علیه السّلام، هیئتی است که وقتی از آن خارج شدی، دریافتی داشته باشی؛ به علمت، به فهمت، به معنویتت، به عشقت، به طراوت روحت، به خُلق و رفتارت، افزوده شده باشد.
✍هیئت امام حسین علیه السّلام، هیئتی است که در آن، رزق یک سال و چه بسا یک عمر، فهم و شور کربلایی دریافت شود.
✍هیئت امام حسین علیه السّلام، هیئتی است که در آن، حسینی شویم.
تاریخ خواهد نوشت:
کشوری که توسط ۳ کشور برای ۳روز تحریم شده،
از کشوری که توسط ۳۰ کشور ۳۰سال تحریم شده
کمک خواسته است!!
از میزان ذخیره ارزی ان چیزی نگویم بهتر است!
تهران شهری سواره یا پیاده !!
حال و روز تهران امروز بسیار بد است. پر ترافیک، پر سر و صدا و پر از آلودگی های جور واجور!! که خیلی ها را نمیشود گفت!!
اما بحث من در خصوص تهران سواره است! تهران سواره یعنی جایی که برای ماشین ها و راحتی عبور آن ساخته شده است. پیش از این در چند مصاحبه و نوشته علمی به آن پرداختیم که نه تنها تهران و مابقی شهرهای ایران از الگوی اسلامی ایرانی در شهرسازی پیروی نمی کند بلکه از هیچ الگویی پیروی نکرده است!!
شاید برای آنانی که کمتر به تهران آمده اند این جملات اندکی غریب باشد ولی برای مردمانی که در این شهر پرهیاهو زندگی می کنند و یا به هر دلیلی مجبورند به این شهر رفت و آمد داشته باشند، روشن است که شهر تهران برای عابران ساخته نشده بلکه برای این ساخته شده که وسایل نقلیه اعم از موتور و ماشین و اتوبوس و مینی بوس و ... در آن به سهولت عبور و مرور داشته باشند!
خیلی دوست دارم دست شهردار محترم مناطق مختلف تهران را بگیرم و با هم در نقاط مختلف منطقه ای که تحت مدیریت ایشان است قدم بزنیم.اگر پس از قدم زدن در چند نقطه شلوغ و پرازدحام، از دست عبور وسایل نقلیه جان سالم به در بردیم! از ایشان سؤال کنم که چرا هیچگاه به این فکر نیافتاده است که کمی در منطقه تحت امر خود اندکی قدم بزند و مشکل عبور عابران را بیابد. عابرانی که اغلب از روی ناچاری عابر هستند و الا با این وضع و توصیف هیچگاه به خود اجازه نمی دهند پیاده مسیری را طی کنند چراکه یا میهمان دود غلیظ و آزار دهنده وسایل نقلیه غیر استاندارد در خیابان ها هستند و یا میهمان نزولات جوی و زمینی! زمینی از این منطر که همان وسایل نقلیه با بی مبالاتی و بی ملاحظه گی تمام نزولات جوی که بر زمین جاری است را با ویراژی نثار لباس های عابران عبوری و پیاده می کنند و این داستان هر روز شهرمان تهران است!!
این در حالی است که در بسیاری از موارد که گرفتار باران و برف شدید هستید با شعف فراوان پیاده رویی را مشاهده می کنید که در تعارض ساخت و سازها و گرفتار داربست های رنگارنگ و یا پارک خودرو و موتور سیکلت و ... نیست و با خوشحالی تمام به پیاده رو پناه می آورید تا قدری از گل و لایی که توسط ماشین های عبوری گرفتار آن شده اید خلاصی یابید. خود را به پیاده رو می رسانید و پیش می روید غافل از اینکه کمی جلوتر سیلابی پیاده رو را فرا گرفته که نه می توانید از آن عبور کنید و نه بواسطه پارک متراکم خودرو در کنار پیاده رو، راهی به خیابان با تمام مخاطراتی که ذکر شد دارید!! مجبور می شوید راهی که از پیاده رو رفتید را کامل برگردید و گام در خیابانی گذارید که لحظاتی قبل از آن گریخته بودید!!
روز درخت کاری و هفته درختکاری هم بهانه ای بیش نیست برای اینکه بروید در اطراف تهران،در ختی بکارید تا هم سنت نبوی را احیا کرده باشید و هم به محیط زیست وفادار بمانید.آنجا همانجایی است که فقط سالی یک بار آن هم روز سیزدهم فروردین(تازه آن هم اگر در تهران باشید) می توانید به آنجا بروید و نفسی بکشید. البته چون آن روز خاص، همه مردم تهران درست در همان جاها که درختکاری شده و سرسبز است نفس می کشند(گاهی هم به صورت متراکم سیگار و قلیان می کشند!!) از شلوغی و پرازدحامی نفس کم می آورید برای کشیدن!
خلاصه اینکه هرچقدر هم درختکاری را در این روزها ارج بنهیم ، وضعیت ساخت و ساز در تهران تغییر محسوسی نمی کند. سوداگری در تهران ریشه دوانده و تفکر سرمایه داری شهر را قبضه کرده است. صحبت از درخت و سبزه و باغ و گیاه ، در شهر تهران تقریبا از منظر مدیریت شهری نوعی شعر و شاعری است !! و شاید بخشی از این تفکر را ما رقم زدیم. با انتخاب های غلطمان برای شورا شهر.
شورای شهرمان بیشتر به یک اتحادیه ورزشی می ماند تا پارلمان شهری!! و چرایی اش را من هنوز نفهمیده ام!! اشتیاق وصف ناپذیر سلبریتی ها و خوانندگان و ورزشکاران المپیکی را برای حضور در پارلمان های مختلف نمی توانم هضم کنم!! همان هایی که هر کدام سرجای خودشان و در تخصص های خود می توانند سرمایه بزرگ اجتماعی کشور باشند، ولی با حضور در مراکز تخصصی هم برای خود در دسر آفرین اند و هم برای جامعه. و شگفتا از مردمانی که آنان را برای این امر خطیر و مهم انتخاب می کنند!! مشکلات شهری بی حد و حصرند و بی پایان اما برای اینکه تهران قدری قابل زندگی شود باید کاری کرد. باید برای تهران کاری کرد که روزی اهواز در تهران تکرار نشود!! باید به فریاد تهران رسید تا تهران خوزستان نشود. حل معظل آلودگی پیش کش شما، کاری کنید در تهران بتوانیم راه برویم!! برای پیاده روی تهران کاری کنیم. بهترین تشویق برای گسترش پیاده روی در تهران و استفاده از حمل و نقل عمومی، ضمن حمایت از مترو و وسایل حمل و نقل عمومی استاندارد، ساختن مسیرهایی سبز و مطمئن برای پیاده روی ایمن عابران است.
اکنون عابران و مردمانی که به اجبار پیاده روی می کنند در تهران ناراحت اند و باز هم باید بگوییم : تهران شهری سواره ساخته شده است نه پیاده!!
به امید روزی که تهران برای « پیاده » ساخته شود!
استاد مطهری، علل گرایش به مادّیگری، ص177 (با تلخیص)