جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

چهار دهه از قطع دستان کثیف آمریکا از وطن عزیزمان ایران می گذرد و در طول این چهل سال شیطان بزرگ از هیچ تلاشی برای فروپاشی انقلاب اسلامی ایران دریغ نکرده است.

آنچه که شاید نسل جدید را با تردیدها و ابهامات روبرو می سازد، فقدان آموزش و اطلاع رسانی صحیح و نیز در بسیاری از موارد عدم آگاهی آنان از چرایی شکلگیری 13 آبان و حدوث انقلاب دوم و تسخیر لانه جاسوسی آمریکاست که در نقاط عطفی چون 13 آبان 1342، 13 آبان 1357و نیز 13 آبان 1358 در کشور عزیزمان رخ داد.

در ذیل به نقل از کانال اندیشکده ایمان تا یقین به چند نکته در خصوص دشمن شناسی و نیز تکنیک های عملیات روانی دشمن اشاره می شود که آگاهی از آنها می تواند نسل فعلی را از خطا و اشتباه مصون داشته و آنان را از گرداب سردرگمی و تردیدها خارج سازد؛


تصویرسازی یا انگاره سازی


ساختن تصویری مجازی از دنیای پیرامون توسط رسانه‌ها که همه آن را بجای واقعیت باور کنند!

انگاره سازی یکی از شیوه های عملیات روانی است که در نبرد رسانه ای از آن استفاده می شود. در این روش، نیروهای مهاجم سعی می کنند با ایجاد تصویری مطلوب از خود، تصویری مخدوش و ناموجه از نیروهای مدافع در اذهان مخاطبان ایجاد کنند.

کارل هوسمن در مورد انگاره سازی رسانه ها می گوید: رسانه ها، فضایی ساختگی ارایه می دهند، برداشتی ذهنی از جهان که ضرورتاً با جهان واقعی منطبق نیست. در رسانه ها، خبر، الزاماً همان چیزی نیست که اتفاق می افتد بلکه چیزی است که منبع خبری آن را ارایه می دهد.

رضوی زاده نیز می گوید: در انگاره سازی خبری، کارگزاران خبری، آگاهانه و با برنامه ریزی به تصویرسازی خبری یا انگاره سازی خبری دست می‌زنند، در انگاره سازی آنچه مهم نیست انعکاس واقعیت و رویداد است. در اینجا هدف و ماهیت کار، استفاده از دستمایه واقعیت رویدادی برای ارایه تفسیری پنهان در لفافه است.

یافته های پژوهشگران ارتباطات نشان می دهد که محتوای رسانه های ارتباط جمعی، برنامه اجتماعی و سیاسی اکثر افراد جامعه را تعیین می‌کند. هنری کسینجر (وزیر خارجه سابق آمریکا) درباره قدرت رسانه های خبری در تعیین مهمترین مسایل مورد توجه عموم اظهار داشت که هیچ گاه به محتوای اخبار شب توجه ندارد، بلکه تنها به «آنچه که مورد پوشش قرار می دهند علاقمند است تا آن چه در معرض دید مردم قرار می گیرند را دریابد.»

برنارد کوهن نیز معتقد است که « رسانه های جمعی، شاید اکثر اوقات در تعیین آنچه مردم فکر می کنند موفق نباشند؛ اما به نحوی حیرت انگیز در تعیین آنچه که خوانندگان درباره آن فکر می کنند موفق اند... جهان در نظر افراد مختلف، گوناگون خواهد بود. البته بسته به تصویری که توسط نویسندگان، ویراستاران و ناشران روزنامه های آنان برایشان ترسیم می شود.»

برای هدایت افکار عمومی از واقعیات، انگاره هایی خلق می شود که تنها در راستای اهداف کارگزاران ارتباطی است. مانند ایجاد انگاره ای از ایران در رسانه های آمریکایی و غربی که درصدد است ایران را کشوری خشونت طلب جلوه دهد. این انگاره باعث می شود که در صورت تجاوز کشوری به ایران، افکار عمومی همسو با آن عمل کرده و به اعمال خلاف دیگران مشروعیت داده شود.

همچنین، رسانه های غربی همواره از اسلام تصویری افسانه ای ارایه داده اند، افسانه ای برگرفته از داستانهای هزار و یک شب که مملو از حرمسرا، کاخهای سر به فلک کشیده، فرشهای پرنده، ثروتهای بی پایان، مبارزان و جنگجویان خشن و راهزنان بی رحم است.

در تصویری که رسانه های غرب از اسلام ارایه می دهند، مسلمانان را افرادی بی رحم و با عقاید افراطی معرفی می کنند.

مثالها:

1-  سالها پیش شایعه ای در گرفت که به نقل از مایکل براون (عنصر وازده سیا) می گفت، در اواخر دهه 80 میلادی طرح مبارزه با تشیع و جان نثاری معنوی مسلمانان در این سازمان مخوف تدوین شده است. مهم نبود، چقدر این شایعه صحت داشت، مهمتر تحقق این شایعه بود.

جنبش جنگ طلب نومحافظه کار آمریکا زمان را مناسب دید. زمینه های تشکیل و تقویت طالبانی گری را طرح ریزی کرد. ملایان افراطی و سنگ صفتی که آمده بودند تا چهره ای مخوف از اسلام ترسیم کنند.

سناریویی که بر مبنای آن می توانستند دشمن «شماره یک» برای آمریکا بتراشند. طالبان رشد کرد و این غده سرطانی عمق افغانستان را بلعید. اکنون هنگام نقطه اوج فیلم دلخواه آمریکایی فرا رسیده بود.

یک نفر باید کلید را فشار می داد و 11سپتامبر این گونه آفریده شد. از 11سپتامبر2001 به این سو آمریکا هرچه خواست کرد و برای پیشبرد مقاصد یکجانبه گرایانه خود تا توانست، هراس و وحشت از اسلام را ریشه دار کرد. رویکرد مغرضانه رسانه های غربی سبب شد، مردم آمریکا و اروپا به اشتباه گروههای مسلح و تندرویی همچون القاعده را نمایندگان واقعی مسلمانان و دین اسلام بپندارند.

غربیها اسلام را معمایی ناشناخته و پدیده ای عجیب و غریب و مملو از افسانه تلقی می کنند. آنها عقیده دارند اسلام مشوق اعمال و رفتارهای غیرمنطقی و افراطی است. چنین برداشتی غیر از ارایه اطلاعات نادرست درباره اسلام و درک اشتباه از آداب و رسوم و فرامین این دین، دلیل دیگری ندارد.

2- در ماههای گذشته، رسانه های جهان شاهد انتشار گزارش جنایتی جدید بودند و آن، سر بریدن گروگانهایی با ملیت های مختلف به بهانه حضور هم میهنان آنها در عراق بود که به ویژه انتشار تصاویر این جنایات از برخی شبکه های تلویزیونی، بخش عظیمی از مردم دنیا را تحت تأثیر قرار داد. جالب آنکه در این تصاویر، مردان نقابدار سیاهپوشی که سر می برند، در پشت خود پرچم «لااله الاا...»  و «محمد رسول ا...» نصب کرده  و پیش از کشتن گروگانها، فریاد «ا...  اکبر» سر می دادند و روشن است که این تصاویر چه تأثیر قابل توجهی در ایجاد نفرت از دین اسلام دارد.

کافی است، تصور کنید، وقتی یک شهروند فیلیپینی یا آمریکایی و اروپایی، تنها شناختش از اسلام را با چنین فیلم هایی که از تلویزیون مشاهده می کند، دریافت کند، چه دیدی از اسلام و مسلمانان در ذهن خود پیدا می کند؟

3- انگاره سازی هالیوود در فیلم 300 نیز در نوع خود قابل ملاحظه است؛ در این فیلم نظام سیاسی هخامنشی قائم به شخص و خشایارشا به نام خدای خدایان معرفی می شود در حالی که هخامنشیان اولین نظام فدراتیو را تأسیس کرد و بر اساس اعتقاد به آیین زرتشت، اهورامزدا را خدای خدایان می دانسته اند. از طرف دیگر، یونانی های قبل از میلاد به چند خدایی مثل خدای آفتاب، خدای سنگ و غیره اعتقاد داشتند اما همانگونه که کلهر هنرمند ایرانی می گوید: فرمانده اسپارتی ها در انتها در انگاره ای فریبکارانه، مصلوب است و بقیه همچون حواریون نشان داده می شوند. سراسر مسیر نیز نشان دهنده عاشورا است و حتی امام زمان(عج) را نیز نشان می دهند.

وی در این باره متذکر می شود: اسب سفیدی در فیلم دیده  می شود و از آنجایی که ما معتقدیم منجی ما با اسب سفید می آید، این می تواند نمادی از امام زمان(عج) باشد. این مرد، زیباترین جوان اسپارتی را از پشت گردن می زند و می رود. در حقیقت اینجا غرب می خواهد ترس و نفرتی جهانی نسبت به چیزی که از امام زمان(عج) داریم به وجود بیاورد. این سکانس پیشینه و پس زمینه ندارد و اصرار دارد که مرد را بدون چهره نشان بدهد، مردی که بی گناه ترین و معصوم ترین سرباز اسپارتی را از پشت گردن می زند.

4- در فیلم «بدون دخترم هرگز» راوی قصه(بتی محمودی) ایران را کشوری وحشی، بدوی، دور از محبت و ... معرفی می‌کند و کشورهای غربی با پخش زیاد این فیلم و جایزه فراوان به این خانم سعی در تخریب چهره ایران نمودند.

5- این تاکتیک سابقه‌ای طولانی دارد مثلا معاویه آنقدر چهره امام علی(ع) را در نزد مردم شام مخدوش کرده بود که هنگامی که آنها شنیدند حضرت در محراب مسجد شهید شده است گفتند: «مگر علی نماز هم می‌خواند.»

6- اگر شما یکبار دیگر گزارش رسانه‌های غربی را در جنگ اول خلیج‌فارس مشاهده نمایید آن را یک بازی کامپیوتری باورپذیر خواهید یافت که تسلط بی‌چون و چرای غربیان را در این جنگ نشان می‌دهد!

7- رسانه‌های غربی با پوشش خبری اعمال خشن طالبان یا تبلیغ فراوان کتاب آیات شیطانی ، سعی در تخریب چهره اسلام و پیامبر اعظم دارند و هرچند وقت یکبار با ترسیم یک کاریکاتور یا فیلمی جدید به این موضوع دامن می‌زنند. ادامه دارد...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۷ ، ۱۶:۰۱
اسماعیل شیرعلی

1-     نخستین چالش ادبیات توسعه غربی، بی اعتنایی به تزکیه و تربیت و محور قرار دادن آموزش های مرتبط با بخش خدمات و تولید است که گسترش محرومیت عاطفی در جامعه و بالتبع گسترش اصطکاک بین انسان ها را به دنبال دارد. برای برون رفت از این وضع، باید ابعاد فضای حاکم بر نهاد متکفل تربیت را شناسایی و برای بهبود تدریجی آن برنامه ریزی کرد.

2-     چالش دوم توسعه غربی برنامه ریزی گسترش تلقی تجربی و بیکنی از علم در جامعه است. این در حالی است که منحصر کردن علم در سطح تجربه و تصرف در طبیعت، محرومیت فکری برای انسان را نتیجه می دهد. برای دستیابی به زندگی بهتر، دستگاه علمی کشور باید در پنج سطح؛ مدیریت تحمّل، مدیریت تعقّل، مدیریت تدبّر، مدیریت تجرّب و مدیریت تفقّه، مهارت­ آفرینی و تولید محتوا کند.

3-     سومین چالش برنامه های مبتنی بر توسعه، ایجاد چالش برای کسب حلال است که با پدیده نکبت­ بار و ضدرفق ربا و محاسبه همه انواع تولید ولو تولیدات ضد سلامت و ضد تزکیه در زمره تولید ناخالص داخلی اتفاق می افتد.

4-     چالش چهارم برنامه های مبتنی بر توسعه، تأمین نظم جامعه با محور قوانین است که این معنا، اختیار افراد را دائماً به چالش می کشد. در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، نظریه نظم اختیاری هدایت بنیان، برای ایجاد نظم ارائه شده است که تعریف قانون را از معنای«چارچوب­ گذاری برای رفتار افراد» به «چارچوب­ گذاری برای تقویت نهادهای نگرش­ ساز» ارتقاء می دهد.

5-     چالش پنجم توسعه، استخدام رسانه ها برای به پذیرش رساندن برنامه های نوشته شده، بر اساس منافع سرمایه داران است. اما در نخستین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، طراحی نظام سؤالات ارزیابی برنامه های اداره کشور ارائه شده است و این سؤالات مادر کمک می­کند تا رسانه ها، ارزیابی بهتری از تناسب برنامه های توسعه با زیرساخت­ های نه گانه هدایت را ارائه نمایند.

6-     ششمین چالش توسعه، اتکاء به تعریف غلط از بشر و حقوق آن، و در نتیجه بی­ بهره ماندن برنامه ها از پایگاه نگرش­ ساز عبرت، در مقابله با جرائم است. بر این مبنا در برنامه های توسعه قضایی یا عناوین واقعی مجرمانه را کاهش می دهند و یا اینکه برای مقابله با جرائم، از مجازات­ های غیر مؤثر مانند زندان، استفاده می کنند در حالی­ که موارد استفاده از حبس، در فقه اسلامی به موارد محدودی اختصاص دارد.

7-     هفتمین چالش توسعه، در حوزه شاخص­ های ارزیابی است. بسته شاخصه­ های فعلی، نقطه نهایی جامعه را افزایش تولید ناخالص داخلی و تعدیل کلان جامعه حول بخش اقتصاد می داند. اما در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، شاخص اصلی برای ارزیابی پیشرفت جوامع، میزان گسستگی یا پیوستگی روابط انسانی است.

8-     تعریف روابط بین الملل با محور مسئله اقتصاد، چالش هشتم برنامه های مبتنی بر توسعه است. در حالی­ که مبنای تنظیم روابط بین الملل بر اساس فکر اسلامی، نفی سبیل است و نفی سبیل به معنای نفی تسلط کسانی است که اندیشه صحیحی نسبت به انسان، جهان و حقایق ندارند.

9-     و بالاخره چالش نهم توسعه، محور قرار گرفتن ایده پوسیده و تبعیض­ آفرین لیبرال- دموکراسی برای رهبری و مدیریت جامعه است. اما در اسلام، رهبری و امامت جامعه، بر اساس دو وصف؛ عدالت و علم، تئوریزه و محقق می­ شود.

 بر مبنای مفاهیم مطرح در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، این مسائل نه گانه محورهای اصلی اختلاف میان محاسبات توسعه غربی و پیشرفت اسلامی است که گفتگو درباره آن به تثبیت تدریجی الگوی تفصیلی پیشرفت اسلامی و تمیز آن از الگوی توسعه غربی در ذهن فعالان و دلسوزان و مدیران انقلاب اسلامی منجر خواهد شد.

بیانیه شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۷:۲۵
اسماعیل شیرعلی

3. سطح تحلیل کلان و جهانی

با توجه به اینکه دوره حاضر عصر سوم از تجدد و به نوعی دوره پسامدرن نامیده شده است و به نوعی همراه با زیر سوال رفتن برخی انگاره های تجدد بوده، اما در عمل برخلاف تصوراتی که در صدد جهانی شدن معنویت گریزی و دوری از ماوراءالطبیعه و دین هستند؛ خیزش هایی جهانی مانند اربعین، زنده بودن معنویت و دین را در ابعاد بزرگ منطقه ای و حتی جهانی نشان می دهد.
شکست داعش در جذب بخشی از مردم غرب با ارائه تصویری دروغین از اسلام، عطش دانستن از اسلام حسینی و رحمانی را که در عین مبارزه با ظلم و ستم و مقابله با جهل و تعصب جاهلی، در صدد نجات و رهایی انسان ها از طاغوت است؛ حاکی از واقعی بودن امید به احیای معنویت در بشر عصر حاضر است که تجلی آن در آیین هایی چون اربعین آشکار است.

پیاده روی اربعین نشانه ی شکل گیری تمدن و اقتدار جهانی نوینی بر اساس کنش عقلانی معطوف به ارزش است. اقتداری که آغازگاه آن، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و امتداد آن در اربعین حسینی قابل مشاهده است.
اربعین حسینی تبلور یک همزیستی زیبا از نژادها و زبان ها و قومیت ها در یک سرزمین است که لازمه پدید آمدن یک تمدن جهانی است. ارزش های زیبایی که در تابلوی روز عاشورا ترسیم شد و زینب سلام ا... علیها به تماشای آن نشست، این بار در همایش جهانی پیاده روی اربعین بازتولید می شود تا این بار، غربِ تشنه ی معنویت به نظاره ی آن بنشیند.

پیاده روی اربعین، صحنه ای زیبا و بدیع از مناسبات و روابط و جوشش انسان هایی است از ملیت ها و قومیت های مختلف و حتی معتقدان آیین هایی متفاوت از شیعه که واجد زیباترین، خالصانه ترین و عاشقانه ترین تعاملات بین انسانی است که با هیچ یک از نظریات جامعه شناسی قابل تبیین و تحلیل نیست.
اجتماع گسترده انسان هایی از سراسر جهان با ملیت ها و نژادهای مختلف و از اقشار، پایگاه ها و منزلت های اجتماعی گوناگون که در واقع می توان آن را به مثابه نمونه ای از جامعه بشری دانست، در کنار نمایش جلوه های مختلف فضائل اخلاقی همچون از خود گذشتگی و ایثار، صبر، یاری به هم نوع، محبت و عطوفت و صدها خصلت والای انسانی نشان از شکل گیری یک فراجنبش اجتماعی در سطح جهانی است که بشریت را به آرمانشهری عینی فرا می خواند.

راهپیمایی اربعین گویای آن است که مشترکات عام مهم به ویژه اگر این هدف، الهی و معنوی هم باشد وحدت آفرین است، انسجام و همبستگی می آفریند و جمع گرایی را به جای فردگرایی و عام گرایی را به جای خاص گرایی می نشاند.
وقتی مسیر الهی است و در جهت آن قدم برداشته می شود دیگر تفاوت ها معنا ندارد و اختلافات و افتراقات رنگ می بازند. راهپیمایی اربعین یک حرکت خودجوش مردم بنیان الهی است که خود مردم بر مبنای اعتقادات دینی و مذهبی خود ایجاد و اداره کرده اند و به خوبی هم اداره می کنند.
مهمتر آنکه این امر در شرایط تهدید و خطر و عدم امکانات و با وجود سختی های فراوان ولی با عشق و میل درونی و خودجوش مردم انجام می شود.

در این واقعه بزرگ افرادی از پیروان ادیان غیرمسلمان و مذاهب مختلف اسلامی حاضر هستند. افرادی از ملت های مختلف از شرق و غرب جهان در آن حضور دارند. افرادی از قومیت های مختلف و از نژادهای مختلف، افرادی از همه اقشار و طبقات جامعه، از همه سنین و زن و مرد بی اینکه در این مجمع بزرگ اهل بیت رسول اکرم صلی ا... علیه و اله به تفاوت هایشان توجهی داشته باشند در کنار هم با محبت و مودت وصف ناپذیری شرکت می کنند.
این امر که اهمیت اقامه عزا بر شهادت حضرت سیدالشهدا در طول تاریخ و حفظ فرهنگ شهادت را نشان می دهد، بیانگر آن است که شهادت آن بزرگوار، او را به حبل المتین الهی تبدیل نموده که ظرفیت گرد هم آمدن همه آزادگان از سراسر جهان صرف نظر از تفاوت هایشان را دارد.

راهپیمایی اربعین رسانه انتشار فرهنگ ضداستکباری و ظلم ستیزی شیعی است. آنچه نیاز بشریت امروز است. فرهنگ تمدن سازی که در آن زمینه شکوفایی استعدادهای انسانی آدمیان برای طی طریق در مسیر رسیدن به هدف غایی خلقتشان فراهم می شود.

رویداد رسانه ای اربعین از ابعاد مهمی در جامعه شناسی قابل تحلیل است با توجه به رسانه ای شدن سیاست می توان گفت نقش و تاثیر رسانه ها در انعکاس پیام و تحقق کارکردهای جهانی عاشورا قابل توجه است.

بازتاب جهانی این رویداد که به نوعی با بایکوت و سانسور خبری رسانه های دنیای الحاد و ماده پرستی و نیز ارتجاع منطقه همراه است؛ در تحقق اهداف این رویداد بزرگ تاثیرگذار است. پوشش خبری و رسانه ای این رویداد نشان دهنده ابعاد جامعه شناختی مهمی از این آیین بزرگ اسلامی است.

می توان گفت پررنگ شدن هویت دینی؛ ابعاد سازنده و معنوی در شرکت کنندگان در این راهپیمایی و تاثیر آن در خودسازی، همدلی و همبستگی میلیون ها مسلمان در مناسکی سیاسی و مذهبی که تحکیم کننده هویت آنان در تندبادهای معنویت گریز و به دور از هویت انقلابی است؛ شکل گیری گفتمان امت اسلامی انقلابی در برابر اسلام امریکایی و سازش کار، پیوند و همبستگی مسلمانان ایرانی و عراقی و نیز حماسه قدرت و نمایشی از ظهور جغرافیای انسانی شیعه بخشی و امیدورای به تحقق تمدن نوین اسلامی با الهام از فرهنگ عاشورایی، از نتایج مهم در تحلیل جامعه شناسی راهپیمایی اربعین است.




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۳
اسماعیل شیرعلی

2. سطح تحلیل میانه: راهپیمایی اربعین به مثابه مناسک سیاسی

از نگاه امیل دورکیم جامعه‌شناس برجسته‌ی فرانسوی، آنچه جامعه را سر پا نگه می‌دارد، احساس «همبستگی» میان اعضای آن است. او برای بازشناسی جامعه‌ی ‌مدرن از جامعه‌ی ‌سنتی نیز از همین مفهوم استفاده کرده و بر اساس میزان و نوع همبستگی میان اعضای آن، جامعه‌ی‌ سنتی را جامعه‌ای ساده و دارای همبستگی مکانیکی و جامعه‌ی ‌مدرن را پیچیده و با همبستگی ارگانیک می‌داند.

البته برای درک ماهیت همبستگی اجتماعی، در جامعه شناسی دورکیم به میزان و نوع «تقسیم کار» ارجاع داده می شود. او بر این باور بود که در شرایط تقسیم کار کم و ساده که همبستگی مکانیکی را پدید می آورد، مردم کارهای همانندی انجام می دهند و از این رو تمایل دارند که مانند هم بیاندیشند و هنجار حاکم بر چنین جامعه ای نیز هم رنگی با جماعت است.
با این حال به نظر می رسد در مطالعات جامعه شناسیِ دین دورکیم، می توان به درک بهتری از ریشه های همبستگی اجتماعی دست یافت. دورکیم بر این باور است که در جامعه ی سنتی، دین نقش پررنگی در ایجاد و تداوم همبستگی اجتماعی بازی می-کند.

او اثرگذاری و تعیین کنندگی دین در چنین جامعه ای را با تکیه بر اعمال ملموس عبادی و آداب نمادین دینی توضیح می دهد. گردهم آیی مردم برای انجام مناسک عبادی مشترک و نمادین در چنین جامعه ای، حس نیرومند تعلق گروهی را میان آنها ایجاد و تثبیت می کند.

به باور دورکیم «هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمان های جمعی را به علامت حفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش بگذارد؛ زیرا این ها هستند که عناصر سازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل می دهند.
جامعه ضمناً می داند که این بازسازی معنوی و اخلاقی امکان ندارد، جز به وسیله گردهم آیی های مکرر و بر پا کردن تجمعات و جلساتی که در آنها افراد به اتفاق به تأکید مجدد بر احساسات جمعی خویش بپردازند.»

در راهپیمایی بزرگ اربعین احساس همبستگی میان حاضران در قوام و تثبیت همبستگی دینداران، تاثیر به سزایی دارد. تبدیل اربعین به مناسکی جهانی با فراگیر شدن این رویداد به کشورهای منطقه و نیز حضور غیرمسلمانان در این همایش عظیم، ابعاد تازه ای به این مناسک می بخشد؛ چنین آیینی زمان و مکان و فضا را درهم پیوند می زند و رفتار جمعی با تقسیم کار میان میهمانان و میزبانان و نیز احساس مشترک و عینیت آن برای انجام مناسک عبادی مشترک و نمادین، حس نیرومند تعلق گروهی را میان آنها ایجاد و تثبیت می کند.
اگر چه اغلب حاضران را باورمندان به مکتب شیعی و وفاداران به اسلام انقلابی تشکیل می دهند اما اکنون دایره چنین همایشی به اهل سنت و حتی غیرمسلمانان نیز ارتقا یافته است و نوعی همبستگی بزرگ معنویت خواهان و آزادی طلبان را رقم زده است.

چنین همایشی که ابعاد سیاسی غیر قابل انکاری دارد بر بستر مناسک دینی بزرگداشت قیام سالار شهیدان صورت می گیرد و به نوعی جهانی شدن پیام انقلاب اسلامی که آن نیز بر پایه مناسک دینی عاشورا رقم می خورد به ثبوت می رساند.
در مناسک عاشورایی زمان و مکان و افراد به نمادهای خاص و با اشعار و سروده ها و نیز حضور در حسینیه ها و مساجد، یاد قیام سالار شهیدان (ع) را گرامی داشتند.

مروری بر تحولات انقلاب اسلامی از قیام 15 خرداد گرفته تا راهپیمایی عظیم عاشورای سال 57 اهمیت استقرار انقلاب اسلامی بر پایه مناسک عاشورایی را نشان می دهد از این جهت گفتمان اسلام انقلابی شیعی محور در همایش بزرگ اربعین سرچشمه جریان ها و خیزش هایی است که در موفقیت محور مقاومت بر جریان معارض با فرهنگ عاشورا یعنی جریان سلفی تروریستی تاثیر و کارایی خود را نشان داده است.

راهپیمایی اربعین رویدادی مردمی

اگرچه اکنون با حاکم شدن دولت های شیعی در عراق و ایران و اهتمام دو کشور بر بسط و گسترش آیین های دینی و زنده نگه داشتن فرهنگ عاشوراست اما وجه مهم قابل مطالعه راهپیمایی اربعین، مردمی بودن آن است.

ریشه داشتنِ فرهنگ پذیرایی از زائران امام حسین نزد مردم و عشایر عراق و نیز حضور میلیون ها ایرانی با هزینه شخصی و بدون سازماندهی حکومتی، به راهپیمایی اربعین هویت غالب مردمی بخشیده است. چنین پدیده ای تبدیل شدن فرهنگ عاشورا به عمق استراتژیک دو کشور تبدیل کرده است. در واقع بر خلاف تحلیل هایی که حضور ایرانیان در راهپیمایی اربعین را حکومتی و ایدئولوژیک با سازماندهی رسمی القا می کنند؛ اکثریت ایرانیان حاضر در راهپیمایی اربعین را مردم و جوانان کشور بدون حمایت و سازماندهی حکومتی تشکیل می دهند.

اگرچه حضور برخی نهادها در برپایی و استقرار موکب های باشکوه و عظیم؛ به نوعی تهدیدکننده سادگی و مردمی بودن این راهپیمایی تلقی شده است؛ اما دقت در منابع مالی چنین نهادهایی نیز ریشه و بنیان مردمی بسیاری از نهادهای خدمت رسان را در اربعین اثبات می کند.

همایش و راهپیمایی بزرگ اربعین که اکثریت قاطع آن را مردم عراق تشکیل می دهند به نوعی غلبه و ظهور جغرافیای انسانی بزرگ شیعی را نوید داده است که با وجود حضور دو میلیون ایرانی عمدتا بر پایه حضور گسترده شیعیان و دیگر مسلمانان عراق است.






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۳
اسماعیل شیرعلی

همایش و راهپیمایی بزرگ اربعین از جمله رویدادهای بزرگی است که همه ارزش ¬های خبری مانند بزرگی، تازگی، مجاورت، دربرگیری، شگفتی و برخورد را با هم دارد.

چنین ویژگی کم نظیری راهپیمایی اربعین را به موضوعی بسیار قابل توجه در علوم خبری و ارتباطی تبدیل می کند.

اربعین نقش مهمی در تداوم واقعه عاشورا دارد و اگر نقش آفرینی پیغام آورانه حضرت زینب سلام ا... علیها از عاشورا تا اربعین نبود شاید نهضت حضرت امام حسین علیه السلام تداوم تاریخی به این گونه پیدا نمی کرد و حقایق واقعه کربلا به ما به صورت فعلی نمی رسید. اربعین یک رسانه برای انتشار پیام عاشورا بوده است.

چنین رویدادی از ابعاد مختلفی قابل بررسی و تحلیل است. اما این حادثه بزرگ کمتر از منظر جامعه شناسی سیاسی تحلیل شده است. در سطوح مختلف تحلیلی این رویداد بزرگ قابل بحث است.
نخست از منظر فردی و ظهور دوباره کنش فرد در اجتماع بزرگ دینی، از منظر تجلی اقتدار و ظهور و حضور شیعیان و در سطح کلان رویدادی دینی و معنوی از مسلمانان و حتی غیر مسلمانان که گویای زنده بودن حیات معنوی و امید به تحقق تمدن نوین اسلامی با وجود تندبادهای معنویت گریزی و خدا ستیزی است.
در نوشتار حاضر به نقل از اندیشکده ایمان تا یقین به طور اجمالی این ابعاد بررسی شده است:

1. سطح تحلیل خرد

حضور میلیون ها انسان در راهپیمایی اربعین اگرچه رفتاری جمعی در ابعادی میلیونی است اما افراد حاضر در این راهپیمایی در عین حضور در جمعیت، خلوتی با خدای خود و با خود و توجه و توسلی نیز با سالار شهیدان و مولای متقیان و دیگر پیشوایان و ائمه بزرگوار دارند.
پیوند عاطفی و حماسی با سالار شهیدان در اسلامی شدن حیات انسان ها نقشی اساسی دارد؛ چرا که اساسا فلسفه عاشورا احیای دین و زنده نگه داشتن دین محمدی (ص) است.
چنین رفتاری که مالامال از معنویت و شور و احساس و حماسه است به بازیابی هویت دینی فرد و تقویت و انسجام آن کمک بسیاری می کند.

 نهادینه شدن ایثار و از خودگذشتگی در شخصیت از دیگر ابعاد قابل توجه در راهپیمایی اربعین است. ایثارگری، از خود گذشتگی و مهمان نوازی و خدمت به زائران و محبان اهل بیت (ع) در دورانی که خودخواهی و بی توجهی به دیگران در حال گسترش است ارزش دوچندانی دارد.
آشنایی با چنین رفتارهای مثبتی و تجربه آنها از نزدیک، باعث می شود این ویژگی ها در افراد نهادینه شود؛ همچنین افراد با سلیقه ها و فرهنگ های مختلف در کنار یکدیگر و قدم به قدم با هم برای رسیدن به مقصدی مشترک همکاری می کنند و این تفاوت ها باعث نمی شود که به یکدیگر کمک نکنند.
یکی دیگر از دستاوردهای روان شناختی این پیاده روی، درک متقابل اطرافیان و کمک به همنوع است. افرادی که با برنامه ریزی خودشان و پذیرفتن سختی ها و هزینه های مالی تصمیم می گیرند گروه هایی را برای حضور در پیاده روی اربعین تشکیل دهند، راهکارهای تعامل بیشتر با همنوع را در راه رسیدن به هدفی آرمانی تمرین می کنند که یادگیری این مهارت، بسیار ارزشمند است. احساس خود ارزشمندی و بزرگ شدن شخصیت از دیگر ثمرات این راهپیمایی بزرگ است.
بالا بردن صبر، تحمل و شکیبایی سختی های مسیر، به ساخته شدن افراد کمک می کند.

بازیابی هویت دینی و شیعی

هویت از یک سو بر همسانی و تشابه و از سوی دیگر بر تفاوت و تمایز دلالت می کند؛ بدین معنی که اعضای یک گروه درون مرز مشخص و بر اساس "شاخصه های هویتی" به نوعی با هم شباهت دارند.
از سوی دیگر افراد در خارج از این محدوده و در فراسوی مرزهای نمادین از دیگر گروه ها متمایز و بر اساس ویژگی های اختصاصی و تفاوت با دیگران مشخص می شوند؛ به بیان دیگر در خارج از مرزها گروه به جای هویت با مفهوم هویت ها روبرو هستیم که ناشی از تفاوت و گاهی تقابل هویت ها است.

برخی از کارشناسان اجتماعی هویت را از دیدگاه فردی و روان شناختی تحلیل کرده و برخی دیگر از بررسی هویت در قالب اجتماع دفاع می کنند و اصطلاح "هویت اجتماعی" را برای بیان ارتباط فرد و جامعه به کار می بندند.

بنابراین تعریف از هویت خویش یک اصل بسیار مهم برای هر فردی است. از نقطه نظر روانشناسی جستجوی یک احساس واحد و یکپارچه از خود، آرمان ها و اهداف را روشن و رسیدن به آن را ممکن می نماید. خود هویتی فرد به میزان زیاد بر رفتار افراد تأثیرگذار بوده است.

در راهپیمایی بزرگ اربعین همسانی ها و اشتراک افراد حاضر از مناطق مختلف جهان یک احساس و هویت مشترکی را میان حاضران پررنگ می کند که ای بسا افراد در موطن خود کمتر با این حجم و تعداد از افراد دارای اندیشه و احساس و باور مشترک روبرو بوده اند.

احساس لذت "ما" بودن و کثرت و پرشماری میان افراد متعلق به یک هویت در نهادینگی و تثبیت آن هویت کمک شایانی می کند. در اربعین توجه به مسیر و مقصد احساس تعهد و باور نسبت به قیام سالار شهیدان زنده نگه داشتن یاد امام حسین(ع) به منزله احیاگر دین اسلام به تقویت هویت دینی و فرهنگ حسینی و حماسی کمک شایانی می کند.

راهپیمایی عظیم اربعین در فضای کنونی که عراق هدف اقدامات تروریستی و مانور جریان تکفیری داعش بود امکان و زمینه ای را فراهم آورده است تا غیریت سازی نسبت به این جریان تروریستی برای تثبیت هویت خود بیشتر فراهم شود.

برگزاری همایش بزرگ اربعین در چنین فضا و مکان و زمانی که تا چندی پیش هدف تهدید جدی تروریست های داعش بود احساس بزرگی و عظمت ما در قبال دیگران (گفتمان تکفیری) را به وضوح نشان می دهد.

ایجاد اعتماد و همبستگی متقابل که میان شیعیان در این راهپیمایی به ظهور می رسد، به دلیل پیوند تاریخی و نیز گفتمانی میان شیعیان ایران و عراق سرمایه اجتماعی دو کشور محسوب می شود. در واقع شکل گیری پیوندهای میان جوانان، دانشگاهیان، نیروهای امنیتی و انتظامی، نهادها و دستگاه های خدمت رسان در دو کشور برای ایجاد رضایت و خدمت رسانی حداکثری به زائران، ابعاد مهمی از کارآمدی در برقراری نظم و امنیت را به نمایش می گذارد که به نوبه خود عامل مهمی در تقویت سرمایه اجتماعی شیعی است.





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۷ ، ۰۴:۱۳
اسماعیل شیرعلی

بسیاری نظریه های جدید در علم سیاست با رویکرد اثبات گرا در صددند قالب ها و الگوهایی برای تحلیل انسان ها ارائه دهند.

پیش فرض اغلب این نظریه ها از انسان مدرن، فردی منفعت جو، محاسبه گر و نتیجه گراست. نظریه هایی مانند انتخاب عقلانی، عقلانیت معطوف به هدف، عمدتا از این زاویه به رفتار انسان ها نگریسته اند.
اساس کنش عقلانی معطوف به هدف، سود دنیویی است. در این نوع از کنش ها، این سود دنیوی است که فرد را بر می انگیزاند تا کنش از وی صادر گردد، در حالی که در پیاده روی اربعین به عنوان یک کنش، افراد کنش گر نه تنها به دنبال سود مادی نیستند بلکه تمام سرمایه مادی سالانه ی خود را در این همایش بزرگ هزینه می کنند.

علاوه بر این، در این راهپیمایی عظیم احتمال خطر جانی برای زائران حسینی نیز وجود دارد و لذا با عقلانیت ابزاری که به دنبال انتخاب بهترین وسیله برای دستیابی به هدف مادی است، نمی توان به تحلیل این واقعه عظیم پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۲۲:۲۴
اسماعیل شیرعلی

پدیده_رنسانس و به تبع آن انقلاب‌های علمی وصنعتی،سبب تئوریزه شدن الگویی جهانی برای جامعه_سازی و مدیریت جهان شد که به آن «جامعه‌مدنی» گفته می‌شود.

جامعه_مدنی الگویی است که فیلسوفان غربی برای سعادت بشری ترسیم کردند و در بطن آن یک الگوی_سبک_زندگی نیز وجود دارد.

این نظریه دارای شاخص‌هایی ست که در تعارض شدیدبا نظریه مدینه_النبی ست.

اما فرق_اساسی بین این دو نظریه چیست؟

🔸مدینه النبی یک مدل جامعه ‌سازی و مدیریت جهان است که توسط پیامبر ارائه شده است.ایشان به عنوان تئوریسین جهان_بینی_الهی وطرحی نو در ساخت ظاهری و باطنی شهر مدینه در عربستان به عنوان پایتخت جهان اسلام به کار برد.این طرح قطعاً طرحی محدود به مدینه نبوده، بلکه طرحی جهانی برای مدیریت جامعه بشری بوده است.

🔸 شاخصه‌های طرح پیامبر در خود پایتخت جهان اسلام که توسط پیامبر بنا شده بود و نیز دوره 230 ساله معصومین بنا به وجود عوامل متعدد به صورت کامل و جامع  محقق نشد ولی کلام مشترک بین همه انبیا و معصومین این بوده است که محقق_کننده واقعی شاخص‌های «مدینه النبی» حضرت_صاحب_الامر(عج)است.


💠 می‌توان مولفه‌های «مدینه النبی» پیامبر(ص)، که طرح جامعه_سازی ایشان برای ساخت و مدیریت جهان بشریت بوده را با سه معیار و یک هدف مطرح کنیم:

🔹 حکمت_گرایی
🔹 عفت_گرایی
🔹 عدالت_محوری

💠 شعار_اسلام و هدف اصلی این سه شاخص جمله «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» است که پیام آن خدا_‌محوری و معنویت ‌گرایی است.

 🔴 اما در جامعه_مدنی، نظریه‌پرداز و تئورسین ،فیلسوفی منقطع_از_غیب و معتمد به عقل خود است.

شاخص های جامعه مدنی به قرار زیر است:
🔻 علم_گرایی
🔻 لذت_گرایی
🔻سود_طلبی

♦️هدف کلی جامعه مدنی امانیسم و انسان_محوری است و شعار آنها این است:« هر آنچه از درون من میجوشد، دستور العمل من است.»

🔴 باور به این اعتقاد یعنی انسان امیال و غرایز انسانی را بدون کنترل عقل_و_دین  بر خود و جامعه حاکم نماید، آن وقت است که پیدا کردن تفاوت بین جامعه_بشری و جامعه_حیوانی بسیار سخت خواهد بود.(به نقل از کانال اندیشکده سبک زندگی-عباسی اصل)


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۱۹:۱۸
اسماعیل شیرعلی


🔸 جامعه شناس و #جامعه_شناسی ای که اتفاقات مهمی چون #مرگ_پاشایی و تشییع پرحاشیه اش را میبیند و توجه و تحلیل میکند ولی در کنارش وقایع عظیمی چون #شهادت_حججی و تشییع عاشقانه اش را نمی بیند و اکراه و انکار میکند؛

یا در قبر پوسیده #نژادپرستی مرده،
یا در چاه سیاه  #تحجر افتاده،
یا در مرداب متعفن #محافظه_کاری نشسته،
یا در گرداب ملون #التقاط سرگشته شده،
و یا در مقتل مجلل #مدرنیسم کشته شده است؛ چه لیبرالیسم منفور و چه مارکسیسم مغرور.


🔸 وگرنه برای تحلیل جامعه شناختی متناسب با جامعه #ایران_اسلامی، در کنار دیگر مسائل مهم، چه پدیده پویاتری از #رویش_نسلی شهیدحججی ها و #جوشش_جمعی آغشته به عقل و عشق و ایمان ایرانیان ناشی از شهادت حججی؟


🔸 نخواستن یا نتوانستن جامعه شناسی نیمه جان و ناتوان امروز ایران در تحلیل این سنخ پدیده ها، نشانه آشکاری از #بیگانگی_علمی جامعه شناسی با قلب و عقل و عمل و جهت گیری جامعه اسلامی ایران است؛

خواه این بیگانگی ناشی از غفلت شبه علمی منتج از جزئی نگری های جامعه شناسی #متعارف باشد،

و یا ناشی از خیال پردازی های ذهن گرایانه جریانات #تفسیری،

و یا ناشی از نفرت تاریخی #مارکسیست های متوهم خفته در تاریخ و مشغول به خوشگذرانی های شبه مبارزاتی و نشسته در انتظار آینده دور،

و یا ناشی از التقاط های رنگارنگ جریانات شبه اسلامی گمشده در میدان ملتهب #پست_مدرنیسم،

و یا ناشی از طرد و تکفیرهای شبه حزب اللهی های #سنت_پرست،

و یا ناشی از #فلسفه بافی های برخی فضلای مدعی علم الاجتماع و غرق در متون فلسفی و بریده از متنِ جامعه.

برگرفته از مطالب کانال جامعه شناسی اسلامی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۵
اسماعیل شیرعلی

🔹 ما #جامعه_‌اسلامی نداریم؛ ما دولت اسلامی هم نداریم. ما توانستیم یک انقلاب اسلامی یعنی یک حرکت انقلابی به‌وجود بیاوریم؛ توانستیم براساس آن یک نظام اسلامی به‌وجود بیاوریم. تا اینجاها توفیق حاصل شده است و خیلی هم مهم است لکن بعد از این، ایجاد یک #دولت_اسلامی و ایجاد تشکیلات مدیریتی اسلامی برای یک کشور است. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم.

🔹 انقلاب هنجارهای گذشته را به‌هم می‌ریزد، هنجارهای جدیدی را به‌وجود می‌آورد، حفظ این هنجارهای جدید #تداوم_انقلاب است. اگر انقلاب مبارزه لازم داشت تا به پیروزی برسد امروز هم مبارزه لازم است تا بتوانیم هنجارهای انقلاب را تثبیت کنیم و به نتیجه برسانیم؛ تا جامعه، جامعه‌ی اسلامی بشود.
رهبر انقلاب اسلامی 06 شهریور 96

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۱۸
اسماعیل شیرعلی


تاکید و اصرار بر وحدت #حوزه_و_دانشگاه، به خاطر آثار و برکات آن است. این دو نهاد با #تبادل_روش ها، یکدیگر را کامل کنند و مجهز به روش های علمی جدید و سنتی شوند.

💎 وحدت #حوزه_و_دانشگاه یعنی وحدت در هدف، و هدف این است که همه به سمت ایجاد یک #جامعه_اسلامی پیشرفته و الگو حرکت نمایند.

💎 مبناى #علوم_انسانى غربى، غیرالهى است و با مبانى اسلامى سازگار نیست.

💎 در جهان‌بینی ما، #علم از دل #دین می‌جوشد و بهترین مشوق علم، دین است.

💎 غربی ها در #علوم_انسانی منطقه ممنوعه درست کرده اند و یک عده آدم ضعیف النفسی هم دلباخته اینها شده اند!

💎 پایه #علم هم بر #فلسفه است؛ فلسفه نباشد، علم وجود ندارد.

💎 ما تلفیق بین #علوم_انسانی غربی و علوم انسانی اسلامی را، اگر به معنای مجذوب شدن، دلباخته شدن، مغلوب شدن و جوّ زده شدن در مقابل آن علوم نباشد، قبول داریم و اشکال ندارد.

💎 #علوم_انسانى آن‌وقتى صحیح و مفید و تربیت‌کننده‌ى صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که براساس تفکّر #الهى و جهان‌بینى الهى باشد.

💎 ما بایستی در #علوم_انسانی اجتهاد کنیم؛ نباید مقلد باشیم.

💎 مجاهد فی سبیل‌اللَّه تولید کننده است؛ باید هم #علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم. ما باید یک کشور عالم بشویم.

💎 نمی‌شود #علم را از دیگران گدایی کرد. علم، درون‌جوش است؛ درون‌زاست. باید استعدادهای یک ملّت به کار بیفتد تا یک ملّت به معنای حقیقی کلمه عالم بشود.

💎 مبنای علمی و #فلسفی تحوّل #علوم_انسانی باید تدوین شود.

💎 #علوم_انسانی هوای تنفسی مجموعه‌های نخبه کشور است که هدایت جامعه را بر عهده دارند، بنابراین آلوده یا پاک بودن این هوای تنفسی بسیار تعیین کننده است.

💎 #علم و عقل ابزار دو جنبه‌یی است؛ می‌تواند در خدمت #ارزش ها قرار بگیرد، می‌تواند در خدمت حیوانیت و سَبُعیت قرار بگیرد.

💎 هر استادی، هر دانشجویی و هر پژوهشگری احساس بکند که تولید #علم و پیشرفت علمی و جنبش نرم‌افزاری وظیفه‌ی او است.

💎 #علم با #دین و اخلاق هست که برای بشریت مفید خواهد بود.

💎 حرف‌هایی که الان در زمینه‌های #جامعه‌شناسی، #روان‌شناسی، #تاریخ و حتّی #فلسفه و #ادبیات مطرح است، از خارج برای ما دیکته می‌شود!

💎 در نظام اسلامی، #علم_و_دین پابه‌پا باید حرکت کند. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتماً بایستی تخصص های حوزه‌یی در دانشگاه و تخصص های دانشگاهی در حوزه دنبال بشود.

💎 سمّ مهلک حرکت #علمى این است که دانشگاه‌ها تبدیل بشوند به باشگاه‌هاى سیاسى؛ کارى که در یک دوره‌اى انجام گرفت.

💎 پیشرفت #علمی، به‌تنهایی، یک ملت و کشور را سعادتمند نخواهد کرد، بلکه همراه شدن حرکت علمی با آرمان‌های والای #معنوی و انقلابی، زمینه‌ساز به سامان رسیدن مسائل کشور و الگو شدن آن برای منطقه و دنیای اسلام و جهان خواهد بود.

💎 اگر حرکت #علمی دچار دشمنی‌ها بشود و ما نفهمیم و از آن مراقبت نکنیم، یک نتیجه‌ی بسیار سنگین و تلخی خواهد داشت. آن نتیجه عبارت است از ایجاد یأس در نیروهای جوان کشور.

💎 کشورى که دستش از #علم تهى است، نمیتواند توقع #عزت داشته باشد .

برگرفته و گزیده ای از سخنان مقام معظم رهبری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۱۱
اسماعیل شیرعلی