جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

۱۸ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

   پارادایم اصالت بشر و پارادایم اصالت خدا  

      در یک تبیین صحیح علمی همیشه نیاز به تعیین و تبیین پارادایم مربوطه است . به عبارتی با توجه به تعریف پارادایم : « پارادایم مدل یا یک برنامه ی کار عمومی است . در جامعه شناسی علم ، پارادایم به معنای چارچوب عمومی است که با رجوع به آن می توان مسائل را تحلیل نمود »‌.

     « پارادایم ، تصویری بنیادی از موضوع بررسی یک علم است . پارادایم تعیین می کند که در یک علم چه چیز را باید بررسی کرد ، چه پرسش هایی را می توان به پیش کشید ، این پرسش ها را چگونه باید مطرح کرد و در تفسیر پاسخ های به دست آمده چه قواعدی را باید رعایت کرد . پارادایم ، گسترده ترین وجه توافق در چارچوب یک  علم است و در جهت تفکیک یک اجتماع علمی از اجتماعی دیگر عمل می کند »‌.

     می توان گفت : پارادایم ، شهر ذهن انسان است و گام اساسی در ساختار تفکر فلسفی و علمی ، تبیین پارادایم و چارچوب تصوری است .

 

   قاعده مرکز ـ پیرامون  

      اما خود یک پارادایم چگونه تعیین و تبیین می شود ؟

     برای تبیین هر پارادایم می توان از قاعده ی مرکز ـ پیرامون استفاده کرد که در آن ، هر پارادایم به عنوان یک کل ، به مثابه یک دایره تصور می شود که همه چیز در آن با مرکز دایره تعریف می گردد . به عبارتی همه چیز در پیرامون به مرکز اقتدا می کنند. در واقع تبیین و تنظیم ساختار تفکر در یک پارادایم ، بستگی به تبیین انگاره ی مرکزی که همه چیز با آن تعریف می شود دارد .

      در قاعده ی مرکز ـ  پیرامون در محیط اجتماعی بشری کنونی ، دو گونه ی عمده ی پارادایمی وجود
دارد : سوپرپارادایم امانیسم و ابروادی خداگرایی .

     در سوپرپارادایم امانیسم ، بشر در کانون مناسبات هستی قرار دارد و همه چیز و همه کس با او تعریف می شود ، حتی خدا نیز در نسبت با بشر دیده و تبیین می شود .

     در ابروادی خداگرایی ، به جای بشر یا هر پدیده ی دیگری ، این خداست که مرکز و کانون هستی است و در مناسبات هستی ، همه چیز با او تعریف و تبیین می شود .

     در تلقی برخی افراد که در حیـرت میان پذیرش اصالت انسان یا پذیرش اصالــت خدا قرار دارد ، نوعی

« دو مرکزگرایی » یا « دوآلسنتریسم » وجود دارد که هم خدا و هم بشر ، هم زمان در کانون جهان بینی آنها قرار دارند . این تلقی با کلیات قاعده ی مرکز ـ پیرامون در تعارض است ، زیرا دایره ای که دو مرکز داشته باشد ، یا مرکزی که دارای دوهویت ناهمگون باشد ، وجود ندارد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۸:۰۱
اسماعیل شیرعلی

     در خصوص جامعه ی مدنی تحقیقات گسترده ای در غرب صورت گرفته و به ویژه در 200 سال اخیر از هگل به این سو تلاش علمی و عملی عمیقی در طراحی ، تحقق و عینیت یافتن آن انجام شده است که
نتیجه ی آن تکمیل پروژه ی جامعه ی مدنی در غرب می باشد .

     در ایران نیز در حوزه ی مهدویت تلاش های گسترده ای آغاز شده است ، اما اغلب این تحقیقات به مسأله ی انتظار پرداخته اند ، به عنوان مثال : برخی از عناوین مقالات پنجمین همایش بین المللی دکترین مهدویت عبارتند از : « نظریه ی تغییر و تأثیر آن در زمینه سازی ظهور » از محمدتقی سبحانی نیا ،
« نقش انتظار فرج الگوهای سیاسی ـ اجتماعی و وظایف دولت زمینه ساز » از مرتضی داوودپور ، «نیاز به زمینه سازی ظهور موعود ، فراگفتمان انسان مدرن»
از خدیجه هاشمی، حسن ملایی و اصغر کریم زاده و ... اساسی ترین مطالعه و بررسی در حوزه ی جامعه سازی ، مربوط به مبحث « کلبه ی کرامت » است که
پروژه ی بنیادی « اندیشکده ی یقین » محسوب می شود و به عنوان پروژه ای ملّی ، با مشارکت نهادها
و دستگاه های گوناگون تصمیم سازی ، سیاست گذاری و اجرایی انجام یافته است. در این مطالعات ، به بررسی تطبیقی جامعه ی قرآنی هجری با جامعه ی مدنی به صورت مبسوط پرداخته می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۴
اسماعیل شیرعلی

جامعه سازی در تاریخ بشر ، از یک روند مشخص بهره برده است . ابتدا این که ساختار  جامعه سازی ، از دو زاویه شکل گرفته است :

الف  )  نسبت فرد و جمع .

ب  )  نسبت دولت و مردم / حاکم و مردم .

     باتوجه به ساختار جامعه سازی ، روند آن در تاریخ 3000 سال گذشته ، به انواع و گونه های متفاوتی از جمله جامعه ی مدنی یهودی ( در فلسطین عصر سلیمان «ع» ) ـ جامعه ی شهری عصر هخامنشی ایران ـ جامعه ی پلیس عصر یونان باستان ـ جامعه ی سیویل عصر روم ـ جامعه ی بورژوایی عصر مدرن ( به طور مشخص در 250 سال اخیر ) و در نهایت ، جامعه ی هجری ( مهدوی ) ، رسیده است .

     آنچه امروز در جمهوری اسلامی ایران به جامعه ی مدنی معرفی شده است ، ترجمه ی سیویل سوسایتی است که آن نیز در واقع همان « بورژویس سوسایتی » است . [1]

     به هر روی ، معنای جامعه ی مدنی رایج در افواه ایرانیان ، چه جامعه ی سیویل و چه جامعه ی بورژوایی باشد ، آن چه محل توجه است ، این که بنیان های چنین جامعه ای بر اصالت بشر ( امانیسم ) استوار است و لذا در تعارض ذاتی با جهت گیری جمهوری اسلامی قرار دارد ، از این حیث که ایران امروز اصالت را از آن خدا ( تئوئیسم ) می داند .

     اگر پارادایم اصالت بشر ، به جامعه ی مدنی ( سیویل سوسایتی ) منتج می شود ، پارادایم اصالت خدا ، به جامعه ی هجری ( مهدوی ) منتهی می گردد .

     مسأله این است : نسبت جامعه ی مدنی و جامعه ی هجری ( مهدوی ) با یکدیگر چیست ؟

     در واقع ، آن چه مجهول است ، چیستی و چگونگی جامعه ی هجری و تبیین نسبت آن با جامعه ی مدنی است .



[1]  ـ هابرماس . یورگن ، ساختار حوزه عمومی ، تهران ، 1382 .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۸:۲۹
اسماعیل شیرعلی

  رفع مشکلات جامعه به صورت ریشه ای همیشه از دغدغه های پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است و در این زمینه نیز کارهای زیادی چه به صورت مطالعات بنیادی و ارایه ی طرح های نسبتاً جامع و چه به صورت کارهای میدانی و مطالعات موردی انجام گرفته اما از آنجا که موفقت چندانی حاصل نشده ، این ایده را در ذهن تداعی می کند که طرحی نو باید درانداخت .

     امروزه با توجه به سیطره ی همه جانبه ی غرب در جهان به ویژه مباحث علمی و نظری ، تقریباً همه ی کشور به سمت ایجاد و تکامل جامعه ی مدنی با الگو گرفتن از غرب پیش می روند . اما این سؤال مطرح است که آیا این تنها الگوی موجود برای داشتن جامعه ای سالم و موفق است ؟ و آیا جامعه ی مدنی در دل خود مشکلات لاینحل نداشته و افق سعادت و سلامت همه جانبه را با غایتـی روشن پیش روی بشر گسترانیده است ؟

     در مقابل این سؤالات همیشه بحث از جامعه ی اسلامی و یا اسلامی کردن جامعه به عنوان الگویی متفاوت ، در کشور ما ایران در میان اندیشمندان مسلمان مطرح بوده است ، چرا که به واقع ، قرآن کتابی الهی است که نسخه ای کامل برای طراحی یک زندگی فردی و اجتماعی موفق و سعادتمند محسوب می شود . اما واقعیت آن است که تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته تا کنون به یک طرح جامعه منتج نشده است و بدون تعارف باید گفت که بسیاری نیز به عمد یا به سهو در جهت گنجاندن مفاهیم اسلام و قرآن در طرح جامعه ی مدنی ( که ریشه در فلسفه ی غرب دارد ) و الگوی غربی تلاش کرده اند تا دانسته یا نادانسته تضاد بین مفاهیم جامعه ی مدنی و تعالیم قرآن را در بسیاری از موارد مخفی نمایند .

     تلاش پدیده آمده در جامعه ی علمی ایران امروز ، تحت عنوان جنبش نرم افزاری و نهضت تولیدعلم ، بیان گر این نکته است که در مرزهای کنونی علم نمی توان پاسخ گوی نیازهای فکری بشر امروز شد .

     در حوزةی جامعه سازی نیز به همین نسبت است و تولید علم بن مایه ای دینی باشد از مسایل کلیدی محافل علمی است . در این میان ، پی گیری تمایز جامعه ی موردنظر اسلام ، از الگوی جامعه غربی ، حاصل دغدغه های مربوط به نهضت تولید علم است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۰
اسماعیل شیرعلی

توجه اصلی دکتر حسین عظیمی، خردورزی و اندیشه ورزی در خصوص توسعه ایران بود. و از منظر ایشان « توسعه فرایندی است که طی آن باورهای فرهنگی، نهادهای اجتماعی، نهادهای اقتصادی و نهادهای سیاسی به صورت بنیادی متحول می شوند تا متناسب با ظرفیت های شناخته شده جدید شوند و طی این فرایند، سطح رفاه جامعه ارتقا می یابد. بر این اساس وی « عصاره و جوهر » را متکی « بر مبانی علمی و فنی نوین بشری » ارزیابی کرده و در عرصه اقتصادی مدعی است « جامعه توسعه یافته جامعه ای است که اساساً برای تولید به مبانی می اندیشد و جامعه توسعه نیافته هنوز توان این کار را پیدا نکرده است، لذا از این دیدگاه درخت توسعه اقتصادی بر ریشه ای کارآمد، یعنی فرهنگ مناسب استوار است.

دکتر حسین عظیمی از دو مسیر اصلی قابل تصور برای پیمودن فرایند توسعه، یعنی محوریت تحول فرهنگی ( حکومت اندیشه و کلام ) و محوریت تحول فیزیکی ( حکومت سرمایه ) محور اندیشه، یعنی تحول فرهنگی را مقدم می داند و در زمینه اهمیت باورها و ارزش ها در فرایند توسعه می نویسد: یک تمدن با یک یا چند اندیشه ( بصیرت ) اساسی شکل می گیرد. این تمدن، با زوال آن اندیشه یا اندیشه ها سقوط می کند و نیز هر تمدن بر اساس اندیشه و بصیرت اصلی آن دارای ظرفیت خاصی است و نمی توان از ظرفیت اصلی اندیشه های خود تجاوز کند.

وی در این رویکرد باورهای مناسب فرهنگی عمده و اساسی و لازم برای فرایند توسعه اقتصادی را این گونه بر می شمارد: « حاکمیت نگرش علمی بر باورهای فرهنگی جامعه، باور فرهنگی به برابری انسان ها، باور فرهنگی به لزوم احترام به حقوق دیگران، باور فرهنگی به آزادی سیاسی، باور فرهنگی به لزوم توجه معقول به دنیا و مسائل مادی مربوط به آن و دوری از ریاضت و زهد نامعقول».

هم چنین وی تأکید داشت: « در زمینه تحول مناسب فرهنگی، حداقل سه استراتژی اصلی در این زمینه را باید با جدیت پی گیری کرد و منابع انسانی و فرهنگی لازم برای تحقق حرکت در این مسیرها را تأمین نمود: تخصیص منابع کافی به جنبه های پرورشی، به ویژه در مدارس ابتدایی و راهنمایی، تأمین نیازهای اساسی زندگی و حیات اکثریت جامعه و الگوسازی فرهنگی مناسب، از نظر دکتر عظیمی نهادها و ساختارهای سازمانی تأمین کننده، تحکیم کننده، شکوفا ساز تمدن و لازم برای توسعه ایران در مقطع فعلی باید دارای 15 نهاد با ویژگی های اصلی توسعه لازم را دارا باشند که به آن قبلا اشاره شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۷
اسماعیل شیرعلی

جنبه های مثبت دیدگاه دکتر عظیمی

1-      فروتنی و سخت کوشی دکتر عظیمی برای توسعه علمی کشور سرمشق و مثال زدنی است و دغدغه های ایشان، تلاش در جهت توسعه متوازن کشور بوده و معتقد بود نظام اقتصادی باید به سوی توسعه عدالت اجتماعی حرکت کند.

2-      به برنامه های توسعه درون زا معتقد بود.

3-      ایشان معتقد بودند که برای وصول به غایت توسعه پایدار، در مرحله اول باید چالش ها و موانع فراروی توسعه در هر زمینه مشخص شود و سپس برنامه های اجرایی متناسب با آنها تنظیم، تصویب و پیاده شود.

4- وی چالش های جامعه ایران را با تأکید بر اقتصاد مطرح کرد.

5- دکتر حسین عظیمی نشان داد که ذهنی فوق العاده سیستماتیک دارد و موضوع و دغدغه اصلی ایشان توسعه نیافتگی ایران و مدارهای توسعه نیافتگی بود.

6- دکتر عظیمی کاهش فقر و توزیع عادلانه درآمد را نشان توسعه پایدار می دانست.

7- گرایش به توسعه اجتماعی او را از نئوکینزگرایان جدا می کند، از این جهت به نقش دولت در ایفای عدالت اجتماعی اهمیت می داد و اعتقاد داشت برخی مداخله های دولت می تواند اقتصاد را متحول کند و معتقد بود توسعه یافتگی نصیب دولت ها است، باید علت عقب ماندگی را نیز در آنجا جست و جو کرد.

 

نکته قابل تأمل

تأکید وی بر فرهنگ و تغییر آن به عنوان بنیان توسعه دیده می شد و بنابر اهمیت فرهنگی خود، صرفاً به نقش مؤثر عوامل فرهنگی در توسعه پرداخته است. و توجه محض به عوامل فرهنگی سبب شده که تأثیر عوامل اقتصادی – اجتماعی، شاید به تعبیری بتوان گفت که باید حفظ هویت فرهنگی و تقویت عوامل مثبت در باورهای مردم، و تلاش در جهت ایجاد مبانی لازم جهت خلق علوم و تکنولوژی مدرن در داخل کشور، به تدریج کلیه مشکلات توسعه نیافتگی از میان می رود، ولی مسئله حساسیت زمان و لزوم طی دوران گذار در کوتاه ترین زمان ممکن مطرح است و از این رو توجه به عوامل اجتماعی مؤثر در روند توسعه و هم چنین به هر دو بعد توسعه درون زا و همه جانبه و توجه به ساختار و کارکرد جامعه ( اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، سیاسی و مدیریتی ) ضرورت می یابد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۴
اسماعیل شیرعلی

دکتر حسین عظیمی در چند نوشتار خود پیرامون توسعه نیافتگی ایران به تأثیر توسعه جوامع صنعتی بر جوامع دیگر اشاره می کند. وی در زمینه توسعه ایران معقتد است به تمدن صنعتی فکر کنیم تا به شرق و غرب، بایستی قانونمندی هایی را دریابیم و بر اساس شرایط، روش های سر و سامان دادن به تمدن خودمان را پیدا کنیم، او معتقد بود که ما بایستی الگوی توسعه خودمان را طراحی نماییم و این از جمله نکات بسیار جالب ایشان است که به بعد توسعه درون زا توجه خاصی دارد، البته تمام جوانب را مطرح نمی کند، تأکید بر بعد فرهنگ توسعه نیافتگی ایران دارد و معتقد بود بایستی خود اتکا باشیم که برخورد علمی را به درون جامعه برده و به اصالت انسان های خودمان اهمیت بدهیم. به اعتقاد او افزایش میزان رشد جمعیت و تحول ساختار سنتی تولید اقتصادی و در نتیجه به هم خوردن تعادل معیشتی این جوامع به افزایش حجم فقر، بیکاری پنهان، نیازهای آموزشی و بهداشتی منجر به وابستگی می شود و مدار بسته توسعه نیافتگی جوامع را کامل می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۷:۳۰
اسماعیل شیرعلی

- نظام پیوستگی اقتصاد در جهان

ویژگی های اصلی توسعه ای لازم این نهاد عبارتند از:

- عضویت مؤثر در سازمان های بین المللی

- نظام گمرکی نسبتاً باز

- نظام حمایت های اقتصادی متناسب

 

 نظام تشنج زدایی از روابط خارجی

ویژگی های اصلی این نهاد:

- سیاست خارجی معقول

- نیروهای دفاعی کافی

- اتحادیه ها و پیوندهای منطقه ای اقتصادی قوی

- پیوندهای فرهنگی گسترده[1]

 

محورهای اصلاحی نهادها

ضمناً دکتر عظیمی در اصلاح این نهادها معتقدند که باید محورهای زیر مورد توجه ویژه باشند:

1- تقویت مبانی علمی و فنی

2- گسترش مشارکت و تقویت جامعه مدنی

3- تقویت نگرش علمی در مدیریت و اجرا

4- تغییر نگرش به بازار و قیمت ها

5- اصلاح اساسی در سیاست خارجی و نهایتاً علم باوری

6- مشارکت علم و فن

7- محیط آرام و مطمئن که در گرو تشنج زدایی از روابط خارجی است

8- تقویت رشته های پیوستگی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی با همسایگان و البته نیروهای دفاعی قابل اتکا.



[1] - حسین عظیمی، ایران در آینه مباحث توسعه، ص 58-87.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۳۱
اسماعیل شیرعلی


9- نظام آموزشی فنی و حرفه ای

ویژگی های اصلی توسعه لازم در این قسم از نهاد عبارتند از: فراگیر، در ارتباط مستقیم با بافت اقتصادی جامعه، محل عرضه نیروی انسانی ماهر باشد.

 

10- مجامع و تشکیلات صنعتی – تولیدی شرکت های سرمایه گذاری

ویژگی های اصلی توسعه لازم این نهاد، توسعه مستقل از دولت، متنوع، دارای قدرت، محل پرورش نوآوران اقتصادی باشد.

 

11- نظام آموزش عمومی

نظام آموزش و پرورش عمومی ایران نهاد یازدهم است که ویژگی هایش باید، فراگیری، متکی بودن بر پرورش انسان ها باشد، دکتر عظیمی معتقد است نگرش های حاکم بر آموزش های ایران نادرست است. وظیفه مدارس پایه در جریان توسعه، اجتماعی کردن انسان ها است. وظیفه آنها این است که به انسان بیاموزند یک دوران جدید وجود دارد که علم و آزادی مبنای آن است.

 

12- زیرساخت های اقتصادی

ویژگی های اصلی توسعه لازم در این نهاد، اینکه شبکه بانکی گسترده، بازار سرمایه، مهار منابع آب و خاک، شبکه تأمین انرژی، تجهیزات وسیع تولیدی، پذیرفته بودن پی گیری سود در امور اقتصادی از جمله ویژگی های این نهاد محسوب می شود.

 

13- زیرساخت های اجتماعی

ویژگی های اصلی توسعه لازم این نهاد، نظام حمایت های اجتماعی معقول و فراگیر، نظام بیمه های اجتماعی فراگیر، نظام بیمه های فردی فراگیر می باشد.

 

14- نظام پیوستگی اقتصاد در جهان

ویژگی های اصلی توسعه ای لازم این نهاد عبارتند از:

- عضویت مؤثر در سازمان های بین المللی

- نظام گمرکی نسبتاً باز

- نظام حمایت های اقتصادی متناسب

 

15- نظام تشنج زدایی از روابط خارجی

ویژگی های اصلی این نهاد:

- سیاست خارجی معقول

- نیروهای دفاعی کافی

- اتحادیه ها و پیوندهای منطقه ای اقتصادی قوی

- پیوندهای فرهنگی گسترده[1]



[1] - حسین عظیمی، ایران در آینه مباحث توسعه، ص 58-87.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۰
اسماعیل شیرعلی

8- ساختار بودجه دولت

دکتر عظیمی معتقد است یکی از نهادی که در ایران در الگوی توسعه کشور مورد توجه قرار نمی گیرد، همین نهاد است و هم چنین اشاره می کند امروز بودجه دولت بایستی متکی بر فعالیت اقتصادی مردم باشد، نه زندگی مردم متکی به بودجه دولت. اضافه می کند در ایران باید بیندیشیم که چگونه می توانیم هم از بخش نفت استفاده معقول ببریم، که باید ببریم، زیرا اولاً: از مواهب طبیعی ما است و ثانیاً پیوند بخش نفت با بودجه دولت قطع شود.

در واقع ساختار بودجه باید متکی شود بر تولید اقتصادی جامعه و در حقیقت کار مردم. دکتر عظیمی در یکی از سخنرانی های خود می گوید ما بر اساس ضوابط فنی به نهادها و سازمان هایمان فکر کنیم و نه بر اساس داستان های ارزشی.

نهاد بسیار مهم دیگر مجلس است. مجلس نهادی است که اگر ضوابط فنی در آن رعایت نشود مشکلات اساسی گریبان ما را خواهد گرفت. اولین ضابطه فنی این است که لوایحی که به مجلس می آید حداقل باید شش گزارش توجیهی داشته باشد، همه مجالس پیشرفته چنین اند. من می پرسم کدام لایحه با شش گزارش توجیهی به مجلس تقدیم می شود. سال ها است که دیگر من از نزدیک با این لوایح درگیر نیستم، ولی یادم می آید که در سازمان برنامه قدیم یک لایحه بسیار قطور راجع به مالیات برارزش افزوده برای نظرخواهی آمده بود، فکر کردم حتماً گزارش توجیهی دارد و بقیه آن تبصره ها است. فکر کردم اشتباه شده، زنگ زدم به دوستان در وزارتخانه، گفتند گزارشات توجیهی همین است و بس، محاسبه کردم دیدم آن لایحه اولیه اگر بخواهد اجرا شود به اندازه کل کتاب های درسی ایران فقط فاکتور باید صادر شود. من دیگر بقیه لایحه را مطالعه نکردم و در پاسخ نوشتم که چنین چیزی غیر ممکن است، پس روی آن فکر نکنید، اما در کشورهای خارجی لوایح معمولاً همراه با شش گزارش توجیهی تقدیم می شود.

یکی گزارش توجیهی اجرایی، به این معنا که بدون توجه به این که ایده لایحه خوب است یا بد، فقط این سئوال مطرح می شود که آیا قابل اجرا است؟

توجیه دوم، توجیه فنی است که اصلاً ربطی به خوبی و بدی ایده ای ندارد که نماینده مجلس باید در مورد آن تصمیم بگیرد، در توجیه فنی برای مثال از نظر حقوقی سئوال می شود که آیا این اصطلاحات به کار گرفته شده حقوقی است ؟ آیا قابل تعبیر و تفسیر است ؟ قوانینی که منسوخ شده کدام ها هستند؟

توجیه سوم، گزارش توجیه مالی است. در توجیه مالی این سئوال مطرح می شود که لایحه مذکور چقدر برای دولت خرج دارد؟ چقدر درآمد ایجاد خواهد کرد؟

توجیه چهارم، توجیه اقتصادی است، یعنی از دید متغیرهای اقتصادی اصلی، تولید سرانه، بیکاری، صادرات، ارز و مقولاتی از این قبیل که غیر از مقولات مالی است، در گزارش اقتصادی این سئوال مطرح می شود که لایحه در صورت تصویب چه اثری روی متغیرهای اقتصادی دارد.

گزارش پنجم، توجیه اجتماعی است، چون لایحه ای اگر قانون شود الزاماً گروه هایی در جامعه از آن سود می برند و گروههای دیگر زیان می بینند، این لایحه تجزیه و تحلیل می کند که کدام گروه چه مقدار سود و چگونه سود می برند و ساختار اجتماعی جامعه با این لایحه تغییر خواهد کرد یا نه ؟

در نهایت گزارش توجیهی سیاسی است. به عبارت دیگر بحث می کند که ساختار سیاسی جامعه تحت این لایحه تا چه اندازه تغییر می کند و البته ممکن است جنبه سیاسی یک لایحه کمتر باشد یا بیشتر. به هر حال معمولاً وقتی یک لایحه به مجلس می آید باید اگر مثلاً دو صفحهباشد به اندازه 50 صفحه توجیهات داشته باشد تا ابعاد مسئله روشن شود، ولی متأسفانه وقتی به لوایح نگاه می کنیم می بینیم که به مفهوم توجیه توجه نمی کنند و این اتفاقاتی که در مجلس ما می افتد و هزار تا مسئله دیگر به این مشکل بر می گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۹
اسماعیل شیرعلی