جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

۲۰ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است


ارزش های اجتماعی

مفهوم ارزش ، از مفاهیم پیچیده در ادبیات علوم اجتماعی و جامعه شناسی  با کاربرد بسیار متنوع است. این واژه در فلسفه، حقوق، روانشناسی، علوم اقتصادی، سیاست، جامعه‌شناسی و علم اخلاق به معانی متفاوتی در نظر گرفته شده است. در فرهنگ فلسفی لالاند، مفهوم ارزش در ارتباط با اشیاء کارکرد آ نها و نسبت انسان با آنها،در چهار بعد به کار گرفته است : 1. تا چه حد مورد آرزو و علاقۀ فرد یا گروه است. (درجۀ تعلق ارزشی) / 2. چه مقدار شایستگی توجه و علاقه مندی دارد. (ارزش ذاتی) / 3. چه هدفی را بر آورده می سازد. (ارزش کارکردی)/ 4. در یک گروه و زمان معین، چه مقدار ارزش مبادله ای دارد.(ارزش مبادله ای).( آلن بیرو، 1366: 244-245). 

ارزش در جامعه شناسی به معنای خوب یا بد، شایسته و مطلوب و نا شایست و نا مطلوب نزد  یک فرد یا گروه تعریف شده است.( گیدنز ، 1373:162). بروس کوئن در کتاب مبانی جامعه شنا سی می نویسد: ارزش ها احسا سات ریشه دار و عمیقی است که اعضای جامعه در آن شریکند، این ارزشها اعمال و رفتار جامعه را تعیین می کنند. هر جامعه ای برای زندگی خانوادگی، حفظ موازین دینی ، رعایت حقوق والدین،حفظ ادب و احترام به بزرگترها،ارزش بسیاری قائل است، گرچه از این ارزشها تعبیر و تفسیر های متفاوتی می شود و به صورت وسیع و عمیقی در هر جامعه ای رواج دارد.

هم چنین ارزشها عقاید ریشه داری است که گروه اجتماعی هنگام سوال در بارۀ خوبی ها، برتری‌ها و کمال مطلوب به آن رجوع می کند، شاید برای یک گروه موارد زیر دارای ارزش باشد: ادامۀ تحصیل در دانشگاه، زندگی خانوادگی، ثروت ، موقعیت شغلی، آراستگی، کنجکاوی، دین تناسب بدنی و غیره. با ادامۀ این سلسله ارزشها می توان گفت که یک گروه ممکن است برای اموری مانند تاخیر در کارها، خواب آلودگی، تنبلی و مانند ،آن ارزش منفی قا ئل شود.( همان،73). گی روشه تحت تاثیر دورکیم و پارسونز، ارزش‌ها را پایۀ نمادین کنش دانسته است و می گوید: ارزش شیوه ای از بودن یا عمل است که یک شخص یا جمع به عنوان آرمان می شناسد و افراد یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می شوند مطلوب ومشخص می سازد. از جمله ویژگی های ارزش ها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: 1. از جنس امور ذهنی و معرفتی هستند، گرچه آثار و تجلی عینی آن در هنجارها مشخص می گردد./ 2. ضرورتهای قطعی هستند. / 3. درون ارزش‌ها، بین ارزش‌ها و سایر عناصر فرهنگ و نظام اجتماعی، ارتباط سلسله مراتبی و ساختاری وجود دارد. / 4. تعلق به ارزش‌ها دارای در جات متفاوت است. / 5. به لحاظ درجۀ اهمیت موضوع، جنس موضوع، سطح، منبع الهام بخش ارزش، دایرۀ شمول موضوعی و سطح پذیرش ارزش به لحاظ فردی و جمعی انواع گوناگون دارند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۶
اسماعیل شیرعلی

توده

واژة توده با دو معنی با بار منفی و مثبت به کار برده شده است . در جوامع توتالیتر واژة توده بار مثبت دارد چرا که توده جمعیتی بی شکل است که در خدمت قدرت مطلق در آمده و نه تنها مطیع اوامر چهرة کاریزماست ، بلکه هم جهت با خواسته ها و و امیال چهرة کاریزما حرکت کرده و اعمال قدرت می نماید . در این تعریف مهمترین ویژگی توده آن است که فردیت از میان رفته و همه مردم در یک جهت وحدت داشته و کل توده مردم به صورت یک واحد عمل می نمایند . این تعریف به خصوص به معنای مردم معمولی و زحمتکش که برای تحقق اهداف جمعی سازمان یافته اند بسیار به کار برده می شد و معنی مثبت داشت . همین واژه در فرهنگ غرب از دید باز به تودة غوغاگر و اوباش اطلاق می شده است ، بویژه توده مردم جاهل و بی اعتنا به قانون به این ترتیب در این واژه فقدان فرهنگ ، هوش و حتی خردمندی مستتر است . دور فرهنگ ما نیز از دید باز واژة عوام یا عوامل الناس با بار منفی در مقابل افراد خردمند و حکیم به کار رفته است ، در هر دو تعریف معنای اصیل واژة مجموعه ای بی شکل است که تمیز دادن اجزای آن از یکدیگر بسیار دشوار است و و عدم وجود فردیت در جامعه توده وار بسیار نزدیک به استنباط جامعه شناسان از این واژه است .

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۰۸:۱۸
اسماعیل شیرعلی


اقلیت و اکثریت

اقلیت یا گروه اقلیت، یک مفهوم جامعه‌شناسی است. گروه اقلیت گروهی است که اعضای آن توسط دیگران مورد تبعیض قرار می‌گیرند و در وضع نامناسب‌تری قرار دارند. اعضای گروه‌های اقلیت نوعی حس همبستگی گروهی و احساس تعلق به یک‌دیگر دارند؛ در نتیحه احساسات وفاداری و علایق مشترک بین آن‌ها معمولاً زیاد است. اعضای گروه اقلیت، معمولاً تا اندازه‌ای از اجتماع بزرگ‌تر جدا هستند و در محلات، شهرها یا مناطق خاصی از کشور متمرکزند. ازدواج میان‌گروهی بین کسانی که در گروه اکثریت هستند با اعضای گروه اقلیت بسیار اندک است. افراد گروه اقلیت ممکن است به طور جدی به ازدواج‌های درون گروهی اعتقاد داشته باشند. اعضای گروه اقلیت عموماً سهم کم‌تری از مزیت‌های اجتماعی چون قدرت، ثروت و احترام را دارند. اکثریت وضعیتی‌ست که در آن یک گروه در یک مجموعه اعضای بیشتری از گروه‌های دیگر دارد و در تضاد با اقلیت معنا می‌شود. اکثریت به دو نوع اکثریت مطلق که در آن گروه دارای اکثریت دارندهٔ نصف به علاوهٔ یک اعضای مجموعه است و اکثریت نسبی که در آن گروه دارای اکثریت کمتر از نصف کل اعضای مجموعه را در اختیار دارد، تقسیم می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۰۷:۳۳
اسماعیل شیرعلی


خلق

اصطلاح انبوه خلق نخستین بار در قرن 19 به وسیله گوستاولوبون عنوان شده است. و منظور از آن عده ای از افراد هستند که تحت تاثیر محرک واحدی گرد هم آمده و میان آنها مجاورت مکانی پیدا شده است . مثلا گروهی از مردم که در خیابان عبور می کنند ناگهان بر اثر حادثه ای مانند انفجار گازدر یک کارگاه، تصادف شدید یا غیره به دور هم جمع می شوند و تحت تاثیر محرک واحدی دچار هیجانات و احساسات شدیدی می شوند و این هیجانات و احساسات به حدی است که افراد دیگر را هم تحت تاثیر قرار می دهد و آنها را تحریک می کند . انبوه خلق ابتدائی ترین و ناپایدارترین گروه اجتماعی است که دارای ویژگیهای زیر است: وجود ارتباط یا تماس موقت و قابل از هم گسیختگی میان افراد./ گروه شکل یا سازمان منسجمی ندارد. / افراد تابع احساسات و هیجانات آنی هستند. / در اغلب موارد عقل و منطق کافی بر انبوه خلق حکومت نمی کند. / افراد در این موقعیت فرصت مطالعه و تفکر کافی پیرامون آنچه انجام می دهند ندارند. / افراد شخصیت و مقام فردی خویش را پس از پیوستن به گروه تا حدی فراموش می کنند.

ادامه دارد ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۰۸:۳۷
اسماعیل شیرعلی

ادامه بحث هویت ملی...

برخی‌ از نگرش‌ها قلمرو جغرافیایی‌، تاریخ‌، زبان‌، هنر و میراث‌ علمی‌ و ادبی‌ مشترک‌،نمادها و مذهب‌ مشترک‌ را ازجمله‌ عناصر ترکیبی‌ هویت‌ ملی‌ می‌دانند و معتقدند: هرچند هویت‌دارای‌ ماهیت‌ ترکیبی‌ است‌، درعین‌حال‌، دارای‌ بُعد سلبی‌، یعنی‌ جدا کننده‌، تمایز دهنده‌ و شناساننده‌ خود از دیگری‌ نیز هست‌. این‌ دیگری‌ در قالب‌های‌ گوناگون‌ غیر، بیگانه‌، رقیب‌، مخالف‌ و دشمن‌ متبلور می‌شود و درمقابل‌ هویت‌ قرار می‌گیرد. برخی‌ دیگر عقیده‌ دارند که‌ هویت‌ ملی‌ امری‌ انباشتی‌ و تراکمی‌ است‌ و در فرایند یادگیری‌اجتماعی‌ تکوین‌ یافته‌ و از سیالیّت‌ و پویایی‌ برخوردار است‌. براین‌ اساس‌ رخدادهای‌ مهم‌ وماندگار سیاسی‌، فرهنگی‌ و اجتماعی‌ به‌ مرور زمان‌ به‌ لایه‌های‌ هویتی‌ افراد و گروه‌ها می‌افزاید و ساختمان‌ هویتی‌ آن‌ را متحول‌ و متأثر می‌کند. از دید این‌ گروه‌، عناصر هویت‌ ضمن‌ اینکه‌ ازخصیصة‌ استمرار برخوردار است‌، با گذشته‌ نیز پیوند می‌خورد. یعنی‌ هویت‌ فردا چه‌ بسا واجدلایه‌ها و عناصر افزون‌تری‌ از امروز باشد. به‌ همین‌ دلیل‌ از دیدگاه این رویکرد حوادث‌ عظیم‌ و رویدادهای‌ عمده‌، چه‌در یک‌ جامعه‌ و چه‌ در بعد جهانی‌ نظیر انقلاب‌ صنعتی‌، رنسانس‌، گفتمان‌ مدرنیته‌، فرانوگرایی‌ وجز آن‌ در آفرینش‌ و گسترش‌ دقایق‌ گفتمان‌های‌ هویتی‌ نوین‌ نقش‌ مؤثری‌ را ایفا می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۳
اسماعیل شیرعلی

بدیهی‌است‌ که‌ "من‌" از یک‌" و "Me" " ترکیب‌ شده‌ است . I ‌I همان‌ "من‌" فاعلی‌ است‌ که‌ به‌ جنبه‌های‌نمادین‌، خلاِ، بدیع‌ و نوآور ما مربوط‌ می‌گردد. حال‌ آنکه‌Me منفعل‌ به‌ شبکه‌ تعاملات‌،ارتباطات‌ اجتماعی‌ و فرآیندهای‌ اجتماعی‌ رجوع‌ می‌کند. گاهی‌ در برخی‌ افراد "I" کمرنگ‌ می‌شود و Me برجسته‌ و پررنگ‌ یا برعکس‌. نکته‌ اساسی‌ در اینجا به‌ رابطه‌ و نسبت‌ میان‌ ما وآنها، درون‌گروه‌ و برون‌گروه‌ یا خودی‌ و غریبه‌ مربوط‌ می‌گردد. در این‌ معنا هویت‌ جمعی‌زمانی‌ قابل‌ تشخیص‌ است‌ که‌ به‌ مفهوم‌ دیگری‌ و آنها رجوع‌ نماید؛ بنابراین‌ مفهوم‌ غیریت‌ دربحث‌ هویت‌ ملی‌ شرایطی‌ را فراهم‌ می‌سازد تا افراد، نمادهای‌ برجسته‌ کننده‌ هویت‌ ملی‌ را با حساسیت‌ بیشتری‌ تعقیب‌ نمایند. اگر از بعد جامعه‌شناختی‌ ملتی‌ را که‌ در یک‌ قلمرو سیاسی‌ مشخص‌ زندگی‌ می‌کند یک‌جامعه‌ به‌ حساب‌ آوریم‌، هویت‌ ملی‌ عبارت‌ از احساس‌ تعلق‌ و تعهد اعضای‌ آن‌ جامعه‌ به‌ رموز ونمادهای‌ فرهنگی و سرزمینی‌ شامل‌ هنجارها، ارزش‌ها، زبان‌، دین‌، ادبیات‌ و تاریخ‌ و کشور است‌ و درنتیجه‌ موجب‌تمایز آن‌ از دیگر جوامع‌ و همچنین‌ انسجام‌ و همبستگی‌ اجتماع‌ بزرگ‌ ملی‌ می‌شود. بنابراین‌ هویت‌ ملی‌ مفهومی‌ دو وجهی‌ است‌ که‌ همزمان‌ بر تمایز، تشابه‌، افتراِ و اشتراک‌ دلالت‌ دارد.بدین‌ معنی‌ که‌ از یک‌سو با تأکید بر مشترکات‌ و ملاک‌های‌ پیوند دهنده‌، "ما" را پیرامون‌ محوری‌واحد، همبسته‌، متحد و متعهد می‌سازد و از سوی‌ دیگر "ما" را از دیگران‌ باز می‌شناساند.

ادامه دارد ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۰۹:۳۱
اسماعیل شیرعلی

مفهوم‌ هویت‌ ملی‌ به‌ مثابه‌ پدیده‌ای‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ زادة‌ عصر جدید است‌ که‌ از اواخرقرن‌ نوزدهم‌ میلادی‌ به‌ مشرِق زمین‌ و سرزمین‌های‌ دیگر راه‌ یافت‌. اما به‌عنوان‌ مفهومی‌ علمی‌ ازساخته‌های‌ علوم‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ از نیمة‌ دوم‌ قرن‌ بیستم‌ میلادی‌ به‌ جای‌ خُلق‌ و خوی‌ و خصیصة‌ ملی‌ رو به‌ گسترش‌ نهاده‌ است‌. تاکنون‌ تعاریف‌ متعددی‌ از مفهوم‌ هویت‌ ملی‌ ارائه‌ شده‌ است‌. شاید یکی‌ از دلایل‌ آن‌،تفاوت‌ در شیوه‌ نگرش‌ و برداشت‌ از این‌ مفهوم‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ علمی‌ باشد. به‌علاوه‌برخی‌ از این‌ تعاریف‌ تک‌ بعدی‌اند و بر یک‌ جنبه‌ از ابعاد این‌ مفهوم‌ تأکید دارند و سایر ابعاد آن‌را مورد غفلت‌ قرار داده‌اند؛ در صورتی‌ که‌ برخی‌ دیگر بر ارائه‌ تصویری‌ کامل‌ از هویت‌ اصرارمی‌ورزند. از این‌رو برخی‌ از صاحب‌نظران‌ عدم‌ امکان‌ تعریفی‌ جامع‌ و مانع‌ از هویت‌ را به‌ماهیت‌ تناقض‌نمای‌ آن‌ نسبت‌ می‌دهند.  برخی‌ از تعاریف‌ بر بعد احساسی‌ و عاطفی‌ هویت‌ تأکید داشته‌ و آن‌ را عامل‌ پیوند و تعلق‌فرد به‌ گروه‌ یا جامعه‌ای‌ که‌ عضو آن‌ است‌، می‌دانند. در تعاریفی‌ دیگر، هویت‌ به‌ معنای‌ وجه‌تمایز اعضای‌ یک‌ جامعه‌ از دیگران‌ و تفکیک‌ کننده‌ من‌ و ما از غیر و دیگری‌ به‌ کاررفته‌ است‌. در این‌ دسته‌ از تعاریف‌، خودآگاهی‌ از هستی‌ ما با آگاهی‌ از هستی‌ دیگران‌ همراه‌است‌ و ما و دیگران‌ دو روی‌ یک‌ سکه‌ محسوب‌ می‌شود که‌ بودن‌ یکی‌، بدون‌ دیگری‌ معنا ندارد. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ هویت‌ (من‌) در خلأ شکل‌ نگرفته‌ و با فرد متولد شده‌ است‌.

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۴ ، ۰۸:۵۷
اسماعیل شیرعلی

هویت ملی

کلمة‌ "هویت‌" از نظر لغوی‌ به‌ معنی‌ هستی‌، وجود، ماهیت‌ و سرشت‌ است‌ و ریشة‌ لغوی‌ آن‌ ازواژة‌ "هو" گرفته‌ شده‌ که‌ اشاره‌ به‌ غایت‌، نهایت‌ و کمال‌ مطلق‌ دارد و موجب‌ شناسایی‌ و تمایز فرداز دیگری‌ می‌شود. این‌ واژه‌ که‌ در اصطلاح‌ علمی‌ به‌ معنای‌ چیستی‌شناسی‌ یا کیستی‌شناسی است‌، در روان‌شناسی‌ برای‌ اولین‌ بار توسط‌ اریکسون‌ برای‌ بیان‌ مرحله‌ای‌ از تحوّل‌ جسمی‌ و شخصیتی‌ انسان‌، که‌ به‌ هویت‌ فردی‌ معنا شده‌ است‌، به‌ کار برده‌ شد. ولی‌ بعدها بتدریج‌ وارد سایرحوزه‌های‌ علوم‌ انسانی‌ گردید. در ارتباط‌ با مقوله‌ هویت‌ پرسش‌های‌ متعددی‌ وجود دارد. یک‌ دسته‌ پرسش‌ها از بعد فلسفی‌و معرفت‌شناسی‌ مطرح‌ بوده‌ و ناظر بر وجود یا فقدان‌ هویت‌ است‌. دسته‌ دیگر از پرسش‌ها بر معنا و مفهوم‌ هویت‌ و ویژگی‌های‌ آن‌ دلالت‌ دارند؛ بدین‌ معنا که‌ هویت‌ چیست‌؟ آیا هویت‌ معطوف‌ به‌تغییر و تحول‌ است‌ یا تداوم‌ و استمرار؟ عناصر ثابت‌ و متحول‌ هویت‌ کدامند؟ آیا هویت‌ امری‌ایجادی‌ است‌ یا اکتشافی‌ و یا امری‌ ثالث‌؟ سطوح‌ مختلف‌ هویت‌ کدامند؟ و این‌ سطوح‌ چه‌ نسبتی‌با یکدیگر دارند؟ به‌ دنبال‌ این‌ پرسسش هاست‌ که‌ می‌توان‌ چیستی‌ هویت‌ ایرانی‌ را نیز مورد توجه‌قرار داد و پرسید هویت‌ ایرانی‌ چیست‌ و چه‌ عناصر و مؤلفه‌هایی‌ دارد؟

ادامه دارد......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۰۸:۱۱
اسماعیل شیرعلی

 هویت ملی در جامعه شناسی فرهنگی جایگاهی اساسی دارد.در واقع صحبت از مردم یک کشور به میان آوردن ، بدون پذیرش هویت ملی، ،قدری مشکل به نظر می رسد.

هویت ملی فراگیرترین و در عین حال مشروع‌ترین سطح هویت در تمامی نظام‌های اجتماعی ـ جدای از گرایش‌های ایدئولوژیک ـ می‌باشد. اهمیت مفهوم هویت ملی نسبت به سایر انواع هویت جمعی در تاثیر بسیار آن بر حوزه‌های متفاوت زندگی در هر نظام اجتماعی است. مثلاً هویت ملی در حوزه سیاسی، آرمان‌ها را تحقق می‌بخشد و یا به قدرت حاکم مشروعیت می‌دهد و بر میزان نفوذ آن می‌افزاید. هویت ملی فرآیند پاسخگویی آگاهانه یک ملت به پرسش‌هایی پیرامون خود، گذشته، کیفیت، زمان، تعلق، خاستگاه اصلی و دائمی، حوزه تمدنی، جایگاه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ارزش‌های مهم از هویت تاریخی خود است. همچنین هویت ملی را می‌توان مجموعه‌ای از نشانه‌ها و آثار مادی، زیستی، فرهنگی و روانی‌ای دانست که سبب تفاوت جوامع از یکدیگر می‌شود. هویت ملی اصلی‌ترین سنتز و حلقه ارتباطی بین هویت‌های خاص محلی و هویت‌های عام فراملی است. مفهومی متحول، تکامل یافته و پویا دارد. به این ترتیب هویت‌های فراملی پیوسته در تکمیل و باز تولید هویت ملی موثر هستند؛ هر چند امکان تنزل و انسداد سطح هویت ملی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. در تعریف نهایی می‌توان گفت که هویت ملی مجموعه‌ای از گرایش‌ها و نگرش‌های مثبت نسبت به عناصر و الگوهای هویت بخش و یکپارچه کننده در سطح یک کشور به عنوان یک واحد سیاسی است. براساس این تعریف هویت ملی بعنوان مفهومی مرکب و چند رکنی در نظر گرفته شده است که در سطح ذهنیت و رفتار یکایک شهروندان قابل بررسی و جستجو است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۴ ، ۰۸:۴۱
اسماعیل شیرعلی

ملیت و ملت

واژه‌ ملت ترجمه‌ای است از واژ ه Nation که در زبانهای اروپایی از ریشه لاتین و Nascere  ،   Natio    به معنی زایش و تولد می‌آید. معنای ابتدایی این واژه به مفهوم گروهی انسانی بوده است که دارای یک منشا مشترک بوده یا چنین منشایی به آنها منسوب شده باشد. از این رو Nation در معنی آغازین خود به واژگانی چون نژاد و مردم نزدیک بوده است. این واژه‌ها تا قرن 17 میلادی در خود بار معنایی منفی و نزدیک به کافران و مردمان غیر مسیحی را حمل می‌کرد. اما در قرن 19 ارنست رنان تعریف مفصلی از ملت ارائه داد: «ملت یک روح است، یک اصل معنوی، دو چیز که در واقعیت یک چیز بیش نیستند، این روح و این اصل معنوی را می‌سازند. از یک سو میراثی غنی و مشترک از خاطرات و از سوی دیگر وفاق کنونی، تمایل به زندگی مشترک، به ارزشمند ساختن میراث دست ناخورده و بازمانده از پیشینیان. بنابراین ملت نوعی همبستگی عظیم است که خود ناشی از احساس فداکاری‌هایی است که در گذشته به انجام رسیده‌اند و فداکاری‌هایی که باز هم آمادگی انجامشان در آینده وجود دارد. بنابراین ملت وجود یک گذشته را ایجاب می‌کند. با این حال زمان حال است که مفهوم ملت تبلور می‌یابد. زیرا بیش از هر چیز در وفاق و تمایلی رخ می‌نماید که برای ادامه زندگی مشترک دیده می‌شود». با توجه به تعاریف ارائه شده از ملت می‌توان نتیجه گرفت که مفهوم ملیت صرفاً مفهوم سیاسی نیست بلکه موضوعی فرهنگی نیز است. چرا که با توجه به ملاک‌های فرهنگی به معنای عام آن در کنار ملاک‌های سیاسی چون مشروعیت و غیره تعریف می شود.

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۱
اسماعیل شیرعلی