جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

جامعه ی هجری یا جامعه ی مدنی 4

چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۱ ق.ظ

   پارادایم اصالت بشر و پارادایم اصالت خدا  

      در یک تبیین صحیح علمی همیشه نیاز به تعیین و تبیین پارادایم مربوطه است . به عبارتی با توجه به تعریف پارادایم : « پارادایم مدل یا یک برنامه ی کار عمومی است . در جامعه شناسی علم ، پارادایم به معنای چارچوب عمومی است که با رجوع به آن می توان مسائل را تحلیل نمود »‌.

     « پارادایم ، تصویری بنیادی از موضوع بررسی یک علم است . پارادایم تعیین می کند که در یک علم چه چیز را باید بررسی کرد ، چه پرسش هایی را می توان به پیش کشید ، این پرسش ها را چگونه باید مطرح کرد و در تفسیر پاسخ های به دست آمده چه قواعدی را باید رعایت کرد . پارادایم ، گسترده ترین وجه توافق در چارچوب یک  علم است و در جهت تفکیک یک اجتماع علمی از اجتماعی دیگر عمل می کند »‌.

     می توان گفت : پارادایم ، شهر ذهن انسان است و گام اساسی در ساختار تفکر فلسفی و علمی ، تبیین پارادایم و چارچوب تصوری است .

 

   قاعده مرکز ـ پیرامون  

      اما خود یک پارادایم چگونه تعیین و تبیین می شود ؟

     برای تبیین هر پارادایم می توان از قاعده ی مرکز ـ پیرامون استفاده کرد که در آن ، هر پارادایم به عنوان یک کل ، به مثابه یک دایره تصور می شود که همه چیز در آن با مرکز دایره تعریف می گردد . به عبارتی همه چیز در پیرامون به مرکز اقتدا می کنند. در واقع تبیین و تنظیم ساختار تفکر در یک پارادایم ، بستگی به تبیین انگاره ی مرکزی که همه چیز با آن تعریف می شود دارد .

      در قاعده ی مرکز ـ  پیرامون در محیط اجتماعی بشری کنونی ، دو گونه ی عمده ی پارادایمی وجود
دارد : سوپرپارادایم امانیسم و ابروادی خداگرایی .

     در سوپرپارادایم امانیسم ، بشر در کانون مناسبات هستی قرار دارد و همه چیز و همه کس با او تعریف می شود ، حتی خدا نیز در نسبت با بشر دیده و تبیین می شود .

     در ابروادی خداگرایی ، به جای بشر یا هر پدیده ی دیگری ، این خداست که مرکز و کانون هستی است و در مناسبات هستی ، همه چیز با او تعریف و تبیین می شود .

     در تلقی برخی افراد که در حیـرت میان پذیرش اصالت انسان یا پذیرش اصالــت خدا قرار دارد ، نوعی

« دو مرکزگرایی » یا « دوآلسنتریسم » وجود دارد که هم خدا و هم بشر ، هم زمان در کانون جهان بینی آنها قرار دارند . این تلقی با کلیات قاعده ی مرکز ـ پیرامون در تعارض است ، زیرا دایره ای که دو مرکز داشته باشد ، یا مرکزی که دارای دوهویت ناهمگون باشد ، وجود ندارد .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۳۱
اسماعیل شیرعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی