جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

سیر تاریخی تحول اهداف توسعه اقتصادی 7

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ق.ظ

تعارض رشد و عدالت

کسانی که معتقد به تعارض میان رشد و عدالت هستند معتقدند که اجرای عدالت در آغاز جریان توسعه غیر ممکن و یا حداقل بسیار دشوار است. آنها که از نظریه تراوش به پایین استفاده می کنند معتقدند که اجرای عدالت مشروط به دستیابی به نرخ بالای رشد اقتصادی است. یعنی باید در کوتاه مدت (حداقل یک نسل) از اجرای عدالت صرف نظر نمود تا در بلند مدت کل جامعه بتواند از نتایج شیرین توسعه بهره مند گردد. تئوری منحنی U شکل کوزنتس بیان گر همین مطلب است: «گذشته به ما می آموزد که در اوایل روند توسعه اقتصادی نابرابری درآمدها افزایش می یابد. دلیل این امر غیر ماهر بودن کارگران و پایین بودن سطح دستمزدهاست، لیکن به تدریج با توسعه اقتصادی کشور از میزان این نابرابری ها کاسته خواهد شد. کوزنتس معتقد است که عدم توزیع عادلانه درآمد در اوایل روند صنعتی شدن و توسعه اقتصادی در بلند مدت در مجموع به سود جامعه و اقتصاد خواهد بود. وی معتقد است با توجه به بالا بودن میل نهایی به مصرف در میان اقشار کم درآمد، توزیع عادلانه تر درآمدها تنها سبب افزایش تقاضا خواهد شد. در این حالت تنگناهای موجود در راه تولید سبب افزایش سطح قیمت ها و یا واردات خواهد شد. وی معتقد است به محض این که توسعه اقتصادی مراحل اولیه را پشت سر نهاد نیروی کار تخصص لازم را به دست می آورد و در نتیجه بردستمزدها افزوده خواهد شد. این مسئله خود موجب کاهش نابرابری درآمدها می شود».

در مورد این نظریه چند نکته قابل ذکر وجود دارد:

1. تجربه نشان می دهد که بالابودن میل نهایی به پس انداز اقشار پردرآمد در کشورهای در حال توسعه واقعیت ندارد. زیرا چنان که دیده شده این گروه معمولاً تمایل به چشم و همچشمی و بالابردن سطح مصرف تجملی خود دارند و لذا افزایش درآمد آنها یا موجب مصرف بیشتر در داخل کشور خواهد شد و یا به دلایل خاصی مثل دلایل سیاسی آنها را به حساب بانکی خود در خارج منتقل خواهند کرد. یا جهت خوشگذرانی در خارج از کشور آن را مصرف می کنند. بنابراین افزایش درآمد آنها تنها موجب هدر رفتن سرمایه های کشور خواهد شد و سهم کوچکی از آن صرف سرمایه گذاری داخلی خواهد شد.

2. بالابودن میل نهایی به مصرف طبقات پایین جامعه عمدتاً مربوط به نیازهای اساسی است و لذا نه تنها افزایش درآمد این اقشار مانعی بر سر راه توسعه نیست بلکه چون تقاضا برای کالاهای اساسی را افزایش می دهد در صورت سرمایه گذاری در تولید این گونه کالاها می تواند موجب رونق صنایع مربوطه و ایجاد اشتغال و بالابردن درآمد سرانه جامعه و افزایش رشد اقتصادی گردد.

3. تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که وعده عدالت در آینده وعده ای است که هرگز تحقق نیافته است و علیرغم گذشت چندین دهه هنوز این آینده فرا نرسیده است و نتایج توسعه و رشد اقتصادی عمدتاً در دستان عده اندک صاحبان ثروت انباشته شده است. تجربه کشورهای در حال توسعه درسه دهه اخیر نشان داده که هرچند نرخ رشد درآمد ملی زیاد است (5 درصد) اما توزیع درآمد نیز نابرابرتر گردیده است. هانتینگتون نیز از قول یکی از نویسندگان در نقد نظریه تراوش به پایین می نویسد: «اگر نظریه تراوش به پایین معتبر بود، در اوایل دهه 1980 در برزیل، منافع ناشی از توسعه نه تنها باید به سوی فقرا می تراوید بلکه می بایست به صورت ابشار سرازیر می گردید. اما چنین نشد. به علاوه بنابر خرد متعارف، نابرابری درآمد می بایست کاهش یابد ولی چنین نشد.

4. این نوع برخورد با موضوع توسعه اقتصادی، بر اموری مثل به حداکثر رسانیدن نرخ رشد اقتصادی از طریق تمرکز هرچه بیشتر سرمایه، از بین بردن تنگناهای زیربنایی و افزایش بهره وری اقتصادی تأکید دارد، ولی برای توزیع مجدد درآمدها جوابی ندارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۲۷
اسماعیل شیرعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی