جامعه شناسی فرهنگی 1
در گفتمان
های سیاسی، رسانه ای و گاه علمی قوم و ملت را یک مفهوم واحد و یا به جای یک دیگر به
کار می برند، در صورتی که این دو مفاهیمی مجزا هستند . برتون اشاره می کند « دو واژه
ملت و قوم، برای مشخص کردن مردم، جمعیت ها، گروه ها و اجتماعاتی به کار می روند که
کاملا با یک دیگر قابل مقایسه اند .با وجود این از مقایسه آنها با یک دیگر، از قرار
دادن آنها به موازات هم، و از برابر دانستن آنها با یک دیگر همواره خودداری می شود
و این پیش از هر چیز در واژگان مشخص است.» (برتون،1380،ص27) به عنوان مثال بروس کوئن
معتقد است گروه قومی گروهی است که اعضای آن ویژگی ¬های فرهنگی یکسانی دارند. این ویژگی ها عبارت اند از دین، زبان و ملیت (کوئن، ۱۳۸۲: ۳۴۷). جهان از
قوم و نژاد های گوناگونی تشکیل شده است. ارائه ی یک تعریف از قوم و ملت بسیار ضروری
است . «قوم موجودی است جمعی که از همبستگی، اراده ای کمابیش روشن، قابلیت سازمان یافتگی،
دفاع از خویشتن و تداوم یافتن برخوردار است.» (برتون، 1380، ص101). اقوام در برابر
یک "دیگری" تعریف می شوند و احراز هویت میکنند این امر به زمینه های مشترکی
چون باورها ، ارزش ها، رسوم و هنجارهایی باز میگردد که اعضای یک گروه قومی در آن مشترک
اند. گروه های قومی می تواند یک دین واحد، زبان مشترک و تجربه تاریخی مشترکی داشته
باشند. ادامه دارد...