جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

فلسفه علوم انسانی

جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۲۸ ق.ظ

از منظر دکتر رفیعی آتانی پارادایم یعنی ارزش ها و دانش ها و جهان بینی که یک جامعه علمی دارد و به وسیله آن دانش مسلطی را تولید می کند.

سه پارادایم اصلی روش شناس علوم انسانی:

1اثبات گرایی

2تفسیری

3انتقادی

در واقع روند تکاملی آنها با مسئله استقرا آغاز شد و سعی کردند تولید شدن علم به وسیله  استقرا را تصحیح و تکمیل کنند.

به جایی رسیدند که سنجه علم موفق بودن در عمل شد. حل مسئله مهم شد نه انطباق با واقع.

دموکراسی علمی علم مطرح شد آنچه که جامعه علمی به ان رای داد یعنی مسائل را حل کرد علم خواهد بود. اگر علمی نتوانست مسائل را حل کند کم کم علم رقیبی{علم انقلابی} به وجود می آید و مسائل را به آن ارجاع می دهند تا کم کم آنها را حل کند و جای علم قبلی بنشیند.

وقتی علم ماهیت اجتماعی پیدا کرد و مصنوع جامعه شد پس جامعه شناسی باید آن را توضیح دهد نه منطق. (ر.ک کتاب جامعه شناسی معرفت انتشارات حوزه و دانشگاه نوشته علیزاده)

جامعه هویتی غیر از افراد دارد و مانند فاعل شناسا عمل می کند و علم تولید می کند. پس علم محصول فرایند عقلانی نیست بلکه محصول جامعه شناسان است. تحلیل گفتمان که گفته می شود یعنی مراجعه به فضا و جوی که علم در آن تولید شده. فوکو معتقد است علم محصول قدرت سیاسی است و قدرت سیاسی برای مشروعیت پیدا کردن دانش تولید می کند و به وسیله دانش جامعه را مطیع خود می کند. دانش ها جو قدرت ها را دارند.(ر.ک دانش مشروعیت و قدرت فیرحی که در آن نویسنده فقه کنونی ما را محصول قدرت ها در قرن 8 می داند و به همین خاطر مردم سالاری و نظارت بر حکومت در آن بی معناست. )

اساسا بخش زیادی از علوم به خاطر خواست حکومت ها باقی مانده اند، نظرات دانشمندانی در تاریخ باقی مانده است که به نوعی به حکومت ها متصل بوده اند. البته قدرت در دستگاه فکری فوکو فقط حکومت نیست بلکه هر چه که بتواند اراده خود را به دیگران تحمیل کند و به اصطلاح آتوریته داشته باشد.

از آنجا که در دنیای امروز سرمایه داری مسلط است، پس علم امروز اعم علم اقتصادی است که سنجش آن با منافع اقتصادی داشتن صورت می گیرد. حتی خود این نظریه های اجتماعی بودن علوم در جامعه آلمانی شکل گرفته که به اجتماع خود بیشترین تعصب را دارد پس این نظریه هویت اجتماعی علم نسبت به خود نظریه هم صادق است.

دیلتای و مارکس و دیگران فلاسفه آلمانی
هستند که به واقع هویت اجتماعی دارند.

استاد رفیعی معتقد است که تمامیت خواهی این نظر غلط است ولی می پذیریم که بخشی از علوم اجتماعی تولید می شود و البته بخش دیگری از آن منطقی و عقلانی تولید می شود. اگر به ما ایراد کنند که شما علوم انسانی می خواهید تولید کند که حکومت خود را توجیه کنید و ابقا دهید می گوییم علوم غربی هم برای تسلط و توجیه فرهنگ غرب شکل گرفته است منتها ما برای دفاع از این حکومت بر اساس بهترین... پیش می رویم ولی دیگران فقط برای قدرت در ضمن اینکه انگیزه و فضا برای تولید علوم مساوی اجتماعی و حکومتی باشد منافاتی ندارد که علوم آن منطقی و عقلانی تولید شوند.
   
رویکرد دوم روانشناسانه: خصوصیات درونی فاعل شناسا در تولید علم موثر است و نظریه های علمی یک عالم رنگ و بوی خصوصیت ردی او را دارد. اتفاقا در مکتب حوزوی ما تاکید بر دروسی مثل اخلاق و تربیت برای کنترل خصوصیات منفی موثر مثل تعصب، ترس و که رهزن تولید علم منطقی هستند، می باشد. نقل شده علامه طباطبایی به خاطر این شعر گفتن را رها کرد که شعر و خیال را رهزن علم می دانست.

استاد رفیعی معتقد است اصل تاثیر خصوصیات رواشناسی و اجتماعی در فرایند تولید علم قابل انکار نیست ولی باید با آگاهی از این مطلب آنها را مدیریت کرد و تاثیر خصوصیات منفی را کم کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۱
اسماعیل شیرعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی