جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

نظریه میدان بوردیو

يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۴:۳۱ ق.ظ

بوردیو را هم همچون گیدنز می توان جامعه شناسی تلفیق گرا دانست. وی در نظریه میدان خود با نقد عینیت گرایی و ذهنیت گرایی صرف و تقابل مخرب این دو دیدگاه ؛ هر دوی آنها را لازمه یک تحلیل اجتماعی مطمئن می دانست. به همین سبب از سنتز این دو دیدگاه مفهوم عادت واره یا ریختار(Habitus) را ابداع نمود. عادت واره به رفتارهای قاعده مندی که فارغ از تبعیت از قانون خاصی انجام و تکرار می شوند اطلاق می گردد.خوانندگان طبقه متوسط به لذت بردن از خواندن ادبیات عامه پسند گرایش دارند.اما قواعد روشنی برای انجام چنین کنش هایی وجود ندارد.عادت واره در پی پاسخ دادن به این پرسش هاست.در حقیقت پرسش بوردیو این است که چگونه ساختار اجتماعی وعاملیت فردی می توانند با یکدیگر تلفیق شوند؟عادت واره به بیان بوردیو ساختار ملکه ذهن شده و عینیت ذهنی شده است. تمایلات عادت واره مبنای کنش ماست ودرعین حال ساختار اجتماعی ما را نیز شکل می دهد.


میدان از دید بوردیو نظام ساخت یافته موقعیت هایی است که توسط افراد یا نهادها اشغال می شود و ماهیت آن تعریف کننده وضعیت برای دارندگان این موقعیت هاست.عرصه ای اجتماعی است که مبارزه ها وتکاپو بر سر منافع و دستیابی به آنها شکل می گیرد.میدان ها با اقلامی تعیین وتعریف می شوند که محل منازعه ومبارزه هستند.کالاهای فرهنگی (تحصیل) اشتغال،زمین، قدرت (سیاست)،طبقه اجتماعی،منزلت یا هرچیز دیگری که ممکن است به درجات متفاوتی خاص و انضمامی باشند.هر میدان به دلیل محتوای تعریف کننده خود؛منطق متفاوت ،ساختار ضرورت و مناسبات بدیهی انگاشته متفاوتی دارد که محصول و تولیدکننده عادت واره خاص همان میدان است.هرمیدان منطق خاص خود را دارد و عاملان اجتماعی که جایگاه های خاصی را تعریف می کنند، می فهمند که چگونه باید در میدان رفتار کنند. بوردیو معتقد است میدان برآیند تأثیر نیروهای مخالف بر یکدیگر است. این مفهوم متقاطع بودن است.چیزی که در میدان برسر آن نزاع می شود افزودن سرمایه است. سرمایه هم روند و هم محصول میدان است. بوردیو چهار نوع سرمایه را مطرح می کند:اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و نمادین


فرض او این است که سرمایه اقتصادی وفرهنگی مانند دو قطب رو در رو در میدان اجتماعی عمل می کنند. وی معتقد است در میدان ها امکان بازی آزاد وجود دارد اما رویدادهایمیدان های مجاور وبیرون از آن میدان (تغییرات جمعیتی،بحران های جهانی، بلایای طبیعی و...)هم می تواند در آن تأثیر بگذارد.


بوردیو فرهنگ را عامل نابرابری های طبقاتی می داند که بوسیله آن طبقات مسلط جامعه ارزش های فرهنگی خود را به سایر طبقات تحمیل می کنند. بدان معنی که سلایق فرهنگی طبقات حاکم به عنوان سلیقه فاخر و موجه فرهنگی در جامعه تثبیت شده و افراد طبقات پایین جامعه از آنجا که آن سلایق را نه در ارتباط با طبقه اشراف بلکه زاده هوش و استعداد افراد مسلط جامعه می دانند ؛خود را ملزم به تبعیت از آنها می نمایند و بدین ترتیب طبقه مسلط سلطه خویش بر جامعه را تثبیت می کند.

بنا به تعریف بوردیو یک میدان، عرصه‌ای اجتماعی است که مبارزه‌ها یا تکاپو‌ها بر سر منابع و منافع معین و دسترسی به آن‌ها در آن صورت می‌پذیرد (جنکینز،135:1385). نوعی قلمرو زندگی اجتماعی است که دارای قواعد سازماندهی خاص خود است ،مجموعه‌ای از موقعیت‌ها را فراهم می‌کند و حامی کنش‌های مرتبط با آن موقعیت‌هاست و مشارکت کنندگان [میدان‌های] اجتماعی درست همانند بازیگران یک بازی، در موقعیت‌های متفاوتی قرار دارند. مثلاً وکیلی در یک شهر کوچک و قاضی دیوان عالی هر دو در [میدان] حقوقی مشارکت دارند، اما موقعیت‌های متفاوت آنان فرصت‌های متفاوتی در اختیارشان قرار می‌دهد و باعث می‌شود استراتژی متفاوتی برگزینند. از نظر بوردیو کنش موجود در یک [میدان] صرفاً بازتاب مکانیکی موقعیت‌های تثبیت شده نیست، بلکه محصول انواع طرح‌های متضاد موضع‌گیری است (جلایی پور؛محمدی320:1387).


میدان ناظر بر اصول مشترک یا قانون اساسی خود است که از سوی همه‌ی کنشگران پذیرفته شده و در چارچوب آن، منازعه بر سر تثبیت یا تغییر نظام توزیع سرمایه معنی پیدا می‌کند.


میدان همان زمینه‌ای است که بازی در آن رخ می‌دهد و عامل آن را درونی می‌کند. یعنی هنگامی که تعریف‌های رسمی از انسان و همچنین معرفی‌ها و بازنمایی‌های او در فضایی اجتماعی به عادت تبدیل می‌شود، آن تعریف‌ها و بازنمایی‌ها به اصل هدایت‌گر رفتار بدل می‌شود. به نظر بوردیو، تحلیل ساختارهای عینی که به میدان‌های متفاوت تعلق دارند، از تحلیل تکوین ساختارهای ذهنی در قلمرو افراد، که تا اندازه‌ای محصول ترکیب ساختارهای عینی هستند، جدایی ناپذیر است. فضای اجتماعی و گروه هایی که آن را اشغال می‌کنند محصول تلاش‌های تاریخی‌اند. در این فضا، عوامل انسانی طبق جایگاهی که در فضای اجتماعی دارند و با ساختارهای ذهنی، که به وسیله آن‌ها این فضا را ادراک می‌کنند، مشارکت می‌نمایند.(بوردیو،1380)


از نظر بوردیو ، میدان  شبکه‌ای از روابط است که جدا از آگاهی و اراده افراد وجود دارد. وی [میدان] را عرصه نبردها و کشمکش‌ها و رقابت‌ها قلمداد می‌کند : [میدان] مانند نوعی بازار رقابتی است که در آن انواع سرمایه‌ها به کار می‌رود و مایه گذاشته می‌شود. زمینه قدرت ( سیاست ) از همه مهم‌تر است. سلسله مراتب روابط قدرت و زمینه سیاسی، ساختار همه زمینه‌های دیگر را تعیین می‌کند( ریتزر،682:1388).


[میدان] به عنوان حوزه‌ای از کشمکش‌ها، نوعی حوزه‌ی کنش به لحاظ اجتماعی برساخته شده که در آن عاملان برخوردار از منابع متفاوت با یکدیگر رو به رو می‌شوند تا روابط قدرت موجود را حفظ یا دگرگون کنند.(بوردیو،84:1386)


در یک میدان بازیگران مختلف اغلب بازنمایی‌های پرسمان برانگیزی نسبت به سایر بازیگرانی که با آن‌ها در رابطه هستند دارند. آن‌ها در مورد آن بازیگران اظهارات کلیشه‌ای گفته یا دشنام نثارشان می‌کنند (در فضای درونی هر یک از ورزش‌ها تصاویر کلیشه‌ای خاصی برای سایر ورزش‌ها می‌سازند مثلاً راگبی‌بازها، فوتبالیست‌ها را «شل» می‌نامند). این کلیشه‌ها اغلب استراتژی‌های مبارزه هستند که روابط میان نیروها را مد نظر می‌گیرند .


میدان یک فضای اجتماعی ساخت یافته یا یک میدان از نیروها‌ست که در درون آن با افراد دارای استیلا و افراد زیر استیلا با روابط پیوسته و پایدار و با نابرابرها‌یی که درون این میدان اتفاق می‌افتد سروکار داریم. این میدان در عین حال یک میدان مبارزه برای تغییر یا حفظ میدان مبارزه نیز هست. هر کس درون این جهان درگیر رقابتی می‌شود که موضوع آن به دست آوردن قدرت (نسبی) [بیشتری] است که در دست دارد و از طریق این موقعیت او درون میدان و در نتیجه از طریق استراتژی‌هایش مشخص می شود(بوردیو، 68:1387).


بوردیو از چندین میدان سخن می‌گوید: برای مثال از میدان زیباشناختی، میدان قانون، میدان سیاسی، میدان فرهنگی، میدان آموزشی، میدان دینی. هریک از این میدان‌ها بر اساس الگوی یک «بازار» در نظر گرفته می‌شوند که برای کالاهای نمادینی که در هر میدان تولید می‌شود تولید کنندگان و مصرف کنندگانی وجود دارد. برای مثال، میدان هنر متشکل است از نقاشان، خریداران آثار هنری، منتقدان، مدیران موزه‌ها  از این قبیل (لش، 340:1383).


بوردیو در پی آن است که توضیح دهد: چگونه الزامات ساختاری که بر یک میدان وجود دارند و خود ناشی از الزامات بازار هستند، به صورتی کمابیش عمیق موازنه‌ی نیروها را درون میدان‌های مختلف تغییر می‌دهند و بر آن‌چه در این میدان‌ها انجام شده و تولید می‌شود، تأثیر گذاشته و اثرات کاملاً مشابهی نیز در جهان‌هایی که از لحاظ پدیداری کاملاً متفاوت هستند، ایجاد می‌کنند (بوردیو،97:1387).


در جوامع ساده‌ی پیشاصنعتی تعداد میدان‌های موثر نستاً محدود است. هر قدر جامعه از لحاظ فناوری پیچیده‌تر و به لحاظ اجتماعی تمایز‌یافته‌تر باشد، میدان‌های – خرده جهان‌های اجتماعی نسبتاً مستقل و خود مختار- بیش‌تری وجود خواهد داشت.

حد و مرزهای میدان‌ها نا‌مشخص و در حال تغییر است(جنکینز، 137:1385).

کاربرد مفهوم میدان بوردیو در پژوهش‌های اجتماعی متضمن سه عملیات جداگانه است. نخست باید رابطه‌ی میدان مورد نظر با «میدان قدرت» (سیاست) را فهمید. بنابراین میدان قدرت را باید میدان اصلی یا غالب در هر جامعه تلقی کرد، روابط سلسله  مراتبی قدرت پایه و اساس ساخت یافتن همه‌ی میدان‌های دیگر است. دوم، باید در میدان مورد نظر «توپولوژی اجتماعی» یا نقشه‌ی «ساختار عینی» موقعیت‌هایی که این میدان را می‌سازند و روابط میان آن‌ها در رقابتی که بر سر شکل سرمایه‌ی مختص به این میدان دارند ترسیم شود. سوم ریختارها‌(های) عاملان این میدان باید تجزیه و تحلیل شود. همچنین خط سیرها یا استراتژی‌هایی که در تعامل میان ریختار و قید و بندها و فرصت‌ها و امکاناتی ایجاد می‌شود که ساختار این میدان رقم می‌زند باید تجزیه و تحلیل شود.


هر میدان زمینه‌ی واسط حیاتی و مهمی است که در آن عوامل بیرونی – اوضاع و شرایط در حال تغییر- بر  نهاد و عمل افراد تاثیر می‌گذارد . منطق ، سیاست و ساختار میدان، چگونگی رمزگذاری « تعیّن‌های بیرونی» اوضاع داخلی میدان را شکل می‌دهند و هدایت می‌کنند، و این عوامل بیرونی را بخشی از تاریخ و عملکرد جاری و ساری این میدان می‌کنند. هر قدر اهمیت و خود مختاری یک میدان در میان همه‌ی میدان‌هایی که «جامعه» را تشکیل می‌دهند بیشتر باشد، این دگردیسی به نحو مؤثری عمل می‌کند.


و سرانجام طبق استدلال بوردیو، میدان از جهت شیوه سازماندهی یا ساخت‌یابی و شیوه‌ی کارکرد یا عملکردشان، همسانی و شباهت‌هایی زیادی با هم  دارند. هر یک از میدان‌ها دارای حاکم و محکوم، سلطه‌گر و تحت سلطه، مبارزه‌ای برای حذف و طرد یا غضب و تصاحب و مکانیسم‌های باز تولید مختص به خویش است. اما همه‌ی این ویژگی‌ها در هر میدان شکل خاص و تقلیل‌ناپذیری پیدا می‌کند.


همسانی میان میدان‌ها، شباهتی که با تفاوت همراه است، دو آبشخور  دارد. اول این شباهت و همسانی بازتابی از خصوصیات مشترک ریختار و عمل در منطق متفاوت میدان‌های متمایز است. دوم، این شباهت‌ها پیامدهای قدرت میدان‌های غالب، خصوصاً میدان قدرت (سیاست) در اثر گذاشتن روی میدان‌های ضعیف تر و ساخت دادن به رویدادهای داخلی آن‌هاست. هر قدر یک میدان ضعیف‌تر باشد و خود مختاری کم‌تری داشته باشد – بوردیو «میدان فلسفی» را مثال می‌آورد – این «تعیّن پذیری» بیش‌تر خواهد شد(جنکینز، 137:1385).


عاملان کنش‌هایی را در حوزه انجام می‌دهند که اهداف، وسایل و تأثیرشان، جایگاه آنان در حوزه‌ی نیروها و در ساختار توزیع سرمایه بستگی دارد.(بوردیو،84:1386)


موقعیت‌های یک میدان با یکدیگر روابط سلطه، متابعت یا هم‌ارزی (همگونی) برقرار می‌کنند که به دلیل دسترسی هر یک از آن‌ها به کالا یا منابعی (سرمایه) است که در این میدان محل نزاع است. این کالاها را می‌توان اصولاً به چهار مقوله تفکیک کرد: سرمایه‌ی اقتصادی، سرمایه‌ی اجتماعی (انواع گوناگون روابط ارزشمند با دیگران )، سرمایه‌ی فرهنگی (انواع و اقسام معرفت مشروع) و سرمایه‌ی نمادین (پرستیژ و افتخار اجتماعی) (جنکینز، 136:1385).


 


منابع


بوردیو، پی یر ،(1386)، علمِ علم و تأمل      پذیری، ترجمه: یحیی امامی، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشوربوردیو، پی یر ،(1387)، در باره تلویزیون و      سلطه ژورنالیسم، ترجمه: ناصر فکوهی،تهران: آشیانبوردیو، پی یر ،(1388)، کنش‌های ورزشی و کنش‌های      اجتماعی، ترجمه: محمدرضا فرزاد، ارغنون،چاپ سوم،  شماره20، تهران: سازمان چاپ و انتشارات227-245بوردیو، پی یر ،(1391)، تمایز، نقد اجتماعی      قضاوت های ذوقی، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نیبوردیو، پی یر؛(1380)، نظریه کنش: دلائل      عملی و انتخاب عقلانی، ترجمه: مرتضی مردیها، تهران: نقش و نگارجلایی پور ، حمیدرضا؛ محمدی، جمال، (1387)،      نظریه های متأخر جامعه شناسی، تهران:نیریتزر،جورج؛( ۱۳۸۸ )،نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر،ترجمه:      محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمیلش، اسکات، (1383)، جامعه‌شناسی پست      مدرنیسم، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: مرکز

*ریچارد جنکینز،پیر بوردیو، ترجمه حسن چاووشیان،لیلا جو افشانی،تهران،نشر نی

*پیر بوردیو،تمایز،ترجمه حسن چاووشیان،تهران ،نشر ثالث

*مایکل گرنفل،ترجمه محمد مهدی لبیبی، تهران، نشر افکار

بهروز سپیدنامه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۳۱
اسماعیل شیرعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی