جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه سازی مقدم بر جامعه شناسی است

جامعه سازی یا جامعه شناسی؟

جامعه شناسی توسعه،الگوی اسلامی ایرانی،سبک زندگی ایرانی،پساتوسعه گرایی،پیشرفت

ضرورت ارائه الگوی آموزش بومی

شنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۲۸ ب.ظ

دانشگاه‌ها به دلیل دگرگونی‌هایی که امروز، دنیای ما و به ویژه جامعه­ ی صنعتی غرب را تحت تأثیر قرار داده‌اند، بیش از پیش کانون توجه واقع شده‌اند. یکی از مهم‌ترین رسالت­ های نظام آموزش عالی در هر کشوری، تربیت نیروی انسانی کارآمد، خلاق و کارآفرین است. در این راستا دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های آموزش عالی به عنوان واحدهای مجری نظام تحصیلات عالیه، سهم بسزایی در زمینه­ ی تربیت نیروی متخصص و ماهر مورد­نیاز بخش‌های مختلف جامعه بر عهده دارند. در واقع مشخصه­ اصلی دانشگاه­های امروزی «رقابت» و «کیفیت» است دستیابی به اهدافِ دانشگاه­های موفق در گروِ سیاست­گذاری صحیحِ آموزشی، و پژوهشی متناسب با واقعیت­ها، منابع، محدودیت­ های هر جامعه بوده و پرورش نیروی خلاقِ، و نوآور در دانشگاه، مستلزمِ داشتنِ بینشِ جامعِ خلاقیت در دانشگاه­ها و همکاری با نهادهای متولی و تسهیل­ گر در جامعه می­باشد. از دانشگاه‌ها در جهان امروز انتظار می‌رود که بتوانند چند نیاز مشخص جوامع انسانی شامل «تربیت نیروی متخصص و ماهر»، «تولید دانش» مورد نیاز انسان و جامعه امروز، «کمک به توسعه همه‌جانبه جامعه» یعنی توسعه اجتماعی، ‌سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را تأمین کنند.

روزگاری­ نه­ چندان دور چه در دوره­ قبل از انقلاب و چه بعد از آن به ویژه در دوره­ جنگِ تحمیلی برخی از بخش­های کشورمان توسط متخصصان خارجی اداره و مدیریت می­شد و عملاً کشور از لحاظ نیروی انسانی متخصص در کمبودِ شدید بسر می­برد. بعد از خاتمه­ جنگ و شروع سازندگی کشور، نظامِ آموزش عالی کشور نیز همگام با سایر بخش­ ها و شاید بیشتر از سایر بخش­ها توسعه یافت. این گسترش عملاً و علناً کشور را از نیرویِ متخصص خارجی بی­ نیاز ساخت، لیکن به تبعِ گسترش آموزش عالی، مشکلات جدی­تری مانند بیکاری و عدم­ فعالیت فارغ­التحصیلان در رشته­ تحصیلی خود گریبانگیر دولت شد. آمارهای چند سال اخیر حاکی است؛ 9/18 درصد از فارغ ­التحصیلان دانشگاه­های کشور بیکارند که بیش از متوسطِ بیکاری کشوری (9/11 درصد) است، که از این تعداد، 9/12 درصد از بیکاران فارغ­ التحصیل مرد و 3/31 درصد نیز زن می­باشند.­ هم‌اکنون، بیش از ۱۱ میلیون و ۲۰۰­ هزار دانشجو و فارغ‌التحصیل در ایران وجود دارد که از این تعداد پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر غیرفعال‌اند.[1] از بُعدی دیگر نیز به این موضوع می­توان نگاه کرد؛ ظرفیت­ های نیروی انسانی متخصصِ کشور و گسترش رشته ­ها، مقاطع، مؤسسات و دانشکده­ های مختلف در صورت سیاست­گذاری صحیح می­تواند توسعه­ اقتصادی و اجتماعی را به همراه داشته باشد در غیر این­ صورت باید گسترشِ رشته­ ها، مؤسسات، مقاطعِ تحصیلات عالی در کشور را باید تهدید به شمار آورد چرا که نظام سیاست­گذاری و برنامه ­ریزی کشور برای مهم­ترین منابعِ ثروت­ آفرین کشور- نیروی انسانیِ متخصص- نمی­تواند نه تنها زمینه­ های اشتغال را فراهم آورد.

نظام‌های آموزش عالی برای تحقق این کارکردها و اهداف لاجرم باید سیاست‌ها و خط‌مشی‌های آموزشی و پژوهشی و پرورشی خود را بر «توانمندسازی نیروی انسانی»، «افزایش سرمایه انسانی»، «شکوفایی استعدادها»، «رشد قابلیت‌ها» و «افزایش بهره‌وری» از مجموعه تمام نیروهایی که ما آن را انسانی تلقی می‌کنیم، قرار دهند. بنابراین دانشگاه‌ها کارکردهای خود را تنها از یک مجرا می‌توانند تحقق ببخشند: توانمندسازی و شکوفا کردن استعدادها و توانمندی هر چه بیشتر نیروی انسانی دانشگاهی. اگر نهاد دانشگاه بخواهد به چنین هدفی پاسخ دهد- یعنی تحقق استعدادها و توانایی‌های نیروهای انسانی- باید همه توان خود را برای خودشکوفایی و بروز استعدادها و توانایی‌های بالقوه افرادی که عضو دانشگاه هستند، یعنی دانشجویان و مدرسان بسیج کند. معنای دیگر این حرف این است که ساختارها و سازمان‌های دانشگاهی و آموزش عالی در تمام زمینه‌های آموزشی (برنامه‌ریزی درسی)، پژوهشی (سیاستگذاری علمی) و پرورشی (سیاستگذاری فرهنگی) باید به گونه‌ای طراحی شوند و قوام یابند که این ساختارها در مسیر خودشکوفایی و بروز خلاقیت‌ها، توسعه استعدادها و به طور کلی افزایش سرمایه انسانی جامعه باشند. الگوهای آموزشی در دانشگاه­های ایران متناسب با نیازهای بازار کار و سطح توسعه جامعه نیست. این موضوع باعث شده که بسیاری از رشته/گرایش­ها به ویژه در دوره­ های لیسانس و فوق لیسانس بدون مهارت و تخصص ارائه شود و عملاً تفاوتی بین فارغ­ التحصیلان دوره­های مذکور وجود نداشته باشد. در کنار این موضوع رشته/گرایش­های دوره­های کارشناسی حالت تخصصی ندارند این موضوع باعث شده که در اغلب رشته/گرایش­ های دوره کارشناسی مباحث نظری غلبه بر مباحث تخصصی، مهارتی داشته باشد و عملاً بسیاری از فارغ ­التحصیلان دوره کارشناسی با هدف کسب تخصص و ورود بهتر به بازار کار وارد دوره فوق لیسانس شوند. از دیگر مسائل مبتلابه حوزه دانشگاهی و رشته ­های کارشناسی عدم حرکت به سمت مهارت­آموزی و کارآفرینی است. توسعه و تحریک مهارت­ آموزی دانشجویان در طول تحصیل، آماده¬کردن دانشجویان برای بازار کار پویا و مشارکت در توسعه کارآفرینان است. دانشگاهی که به سمت تخصصی شدن رشته ­ها و مهارت­ آموزی حرکت می‌کند، نقشِ تسهیل گری در توسعه اقتصادی را بر عهده می­گیرد و همین نقش سبب می­شود که ساختار دانشگاه به سمت نوآوری حرکت نماید....

ادامه دارد ....

 

[1]. مرکز آمار ایران، گزارش آماری سال 1400.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۱/۰۱
اسماعیل شیرعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی